loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 303
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

معامله فضولي به معامله‌ اي گفته مي‌شود كه در آن، شخصي بدون اينكه مالك مالي باشد يا از طرف صاحب آن مال، اجازه داشته باشد، نسبت به آن مال اقدام حقوقي از جمله فروش، رهن و …. انجام دهد.

معامله فضولي

گاهي افراد بدون كسب اجازه از ديگري اقدام به معامله مي‌كنند، و همين امر باعث به وجود آمدن دردسر و مشكلات براي طرف هاي قرارداد مي‌شود. در مجله دلتا به بررسي ابعاد حقوقي معامله فضولي و ابطال اين معامله پرداخته شده است.

معامله فضولي چيست؟

معامله فضولي به معامله‌ اي گفته مي‌شود كه در آن، شخصي بدون اينكه مالك مالي باشد يا از طرف صاحب آن مال، وكالت يا نمايندگي داشته باشد، نسبت به آن مال اقدام حقوقي از جمله فروش، رهن و …. انجام دهد.

ابطال معامله فضولي

در معامله فضولي ۳ شخص دخالت دارند:
• مالك: كسي كه مالك اصلي و واقعي مال است و در واقع رضايت اين شخص براي انجام معامله ضرورت دارد.
• فضول: كسي است كه بدون نمايندگي و رضايت مالك اقدام به انجام معامله مي‌كند.
• اصيل: به شخصي گفته مي‌شود كه با فضول معامله كرده است.
به طور مثال محمد مالك يك خانه است. علي، بدون آنكه وكيل محمد باشد، اقدام به فروش ملك او به جواد مي‌كند. در اين مثال، محمد مالك، علي فضول و جواد اصيل است. احتمال دارد كه شخص فضول، با سوءنيت و به طور عمدي يا حتي بدون سوءنيت مال ديگري را مورد معامله قرار دهد. حتي گاهي شخص به گمان اينكه از طرف صاحب مال، وكالت يا نمايندگي دارد، اقدام به انعقاد معامله مي‌كند كه در هر حال نيازمند رضايت مالك است و علاوه‌ بر تبعات حقوقي در صورت وجود سوء‌نيت، آثار كيفري هم دارد. بنابراين فرقي نمي‌كند كه فضول از روي خير‌خواهي مبادرت به معامله كرده باشد يا با نيت بد دست به چنين كاري زده باشد. در هر حال معامله فضولي است. اما اگر شخص فضول سوءنيت داشته باشد، مي‌توان عليه او شكايت كيفري كرد.

ابطال معامله فضولي

اگر در معامله فضولي مالك قرارداد را تأييد كند، قرارداد معتبر و اگر آن را رد كند، قرارداد باطل است. در دو حالت معامله فضولي باطل مي‌شود.
۱. در صورتي كه مالك از معامله اطلاع نداشته باشد و پس از آگاهي معامله را قبول نكند و اقدام به رد آن كند، معامله باطل محسوب مي‌شود.

۲. در مواردي كه شخصي وكالت براي فروش ملك داشته باشد، اما به هر دليلي وكالت نامه باطل شده است ولي با اين حال وكيل اقدام به فروش ملك كرده است. در اين فرض نيز وكيل به صورت فضولي، اقدام به انعقاد قرارداد كرده است.

معامله

نحوه تنظيم دادخواست ابطال معامله فضولي

پس از اطلاع مالك از انعقاد چنين قراردادي در مورد ملك خود مي‌تواند ابتدا از طريق اظهارنامه رسمي، عدم رضايت خود را نسبت به قرارداد فروش ملك به طرف هاي قرارداد، اعلام و سپس دادخواست تأييد بطلان معامله به دليل فضولي بودن را مطرح كند. لازم به ذكر است مالك الزامي ندارد كه فوراً معامله را قبول يا رد كند. البته در اين صورت اگر خريدار از تأخير اعلام نظر مالك متضرر شود، مي‌تواند معامله را فسخ كند و حق ندارد الزام مالك به تنفيذ يا بطلان را بخواهد. دعواي بطلان معامله ملكي در دادگاه محل وقوع ملك قابل رسيدگي است.

رد ضمني معامله فضولي

ممكن است مالك معامله فضولي را رد كند در اين صورت عقد براي هميشه از بين مي‌رود و هيچ گونه آثار حقوقي نخواهد داشت. در واقع هر لفظ يا فعلي كه نشان دهنده عدم رضايت مالك باشد، موجب رد معامله فضولي مي‌شود. در صورتي كه فضول مال مورد معامله را به اصيل تسليم كرده و مال نزد او موجود باشد مالك خواهد توانست با رد معامله به او مراجعه كرده و عين مال خود را مسترد كند. هر گاه مال مورد معامله نزد اصيل تلف شده باشد مالك بدل مال و تمام منافع مال را از اصيل مي‌گيرد خواه اصيل از آن منافع استفاده كرده يا استفاده نكرده باشد.
مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...



بازدید : 279
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

منظور از حقوق مادي هر گونه استفاده و بهره‌ برداري اقتصادي از اثر و مال فكري است. بنابراين فروش اثر، واگذار كردن حق چاپ يا نشر و تكثير اثر، و يا توليد آن و بستن قرارداد با نام آن اثر ممنوع است.

مالكيت فكري

مالكيت فكري قراردادي ميان صاحب مال فكري و دولت است. دارنده‌ مال فكري با تلاش و زحمت فراوان يك اثر فكري توليد مي‌كند و آن را در اختيار جامعه مي‌گذارد، دولت هم به او يك حق انحصاري مي‌دهد و بقيه افراد را از استفاده از مال او بدون اجازه و پرداخت مابه‌ازا منع مي‌كند. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

مالكيت فكري چيست ؟

مالكيت فكري شاخه ‌اي از حقوق است كه در آن حقوق و تكاليف افرادي كه يك مال فكري و غير فيزيكي دارند مشخص مي‌شود. منظور از مال فكري چيزي است كه در اثر كار و تلاش فكري و هنري ايجاد مي‌شود و برخلاف ساير اموال غير فيزيكي است. به عنوان مثال شعر، داستان، اختراع، نقاشي، فيلم، موسيقي و … از جمله اموال فكري است و ارزش اقتصادي نيز دارند.

مالكيت معنوي

تفاوت اموال فكري با ساير اموال

تفاوت اساسي و مهم اموال فكري با ساير اموال در اين است كه مال فكري مي‌تواند به طور هم‌ زمان مورد استفاده بسياري از افراد قرار بگيرد بدون اينكه آسيبي ببيند يا از آن كاسته شود. به عبارت ديگر به طور ذاتي مورد استفاده فقط يك شخص خاص نيست بلكه همزمان چندين نفر مي‌توانند از آن استفاده كنند. به طور مثال يك خودرو كه متعلق به شخصي است، تا زمانيكه وي از آن استفاده مي‌كند و در مالكيت او قرار دارد، هيچ كس ديگر نمي‌تواند به طور همزمان از آن استفاده كند. ولي اگر فردي يك وسيله‌ جديد اختراع كند و نحوه‌ ساخت اين اختراع را براي كسي توضيح بدهد يا يك نمونه از اختراع خود را در اختيار ديگران بگذارد، آن‌ ها هم‌ مي‌توانند به ساخت و توليد اين وسيله‌ جديد دست بزنند. بدون اينكه خللي به دانش و تخصصي كه آن فرد دارد وارد يا حتي از آن كم شود. و در واقع افراد در نقاط مختلف دنيا‌ مي‌توانند مشغول استفاده از همين دانش باشند. به عبارت بهتر دانش، امري غير انحصاري است كه افراد بسياري‌ مي‌توانند به‌ طور همزمان از آن استفاده كنند. در چنين شرايطي بحث حقوق مالكيت فكري مطرح مي‌شود. مالكيت فكري به افراد ابزاري براي حمايت از كليه اموالي مي‌دهد كه محدود نيستند و قابليت نشر و انتشار و استفاده‌ گسترده دارند. اما بايد در نظر داشت كه حقوق نمي‌تواند از چيزي حمايت كند كه در عالم واقع وجود ندارد و فقط در ذهن افراد مي‌گذرد، زيرا قابل دسترسي نيست. در واقع حقوق از ايده حمايت نمي‌كند بلكه از شكل و فرم ابراز ايده حمايت مي‌شود. بنابراين دانش و فكري كه در ذهن افراد است هر چند كه ارزشمند است اما قابل حمايت حقوقي و قانوني نيست. اما به محض اينكه اين فكر تبديل به متن يا شعري شد و در جايي در عالم مادي ثبت شد، مثلا روي كاغذ آمد، در دسته‌ اموال فكري قرار مي‌گيرد و فكري است متعلق به همان فرد خاص و در نتيجه قابل حمايت حقوقي است.

انواع حقوق مالكيت فكري

حقوق مالكيت فكري براي هر مال فكري و دارنده‌ آن دو گونه حق را به رسميت مي‌شناسد:

۱. مالكيت معنوي

حق معنوي حالت هاي متعددي دارد اما مهم‌ترين جنبه‌ آن در مورد انتساب اثر و مال فكري است. به طور مثال، شعر يا اختراعي كه فردي خلق كرده، براي هميشه اثر آن فرد و به نام وي خواهد بود و هيچ كس نمي‌تواند اين حق را از او بگيرد. در واقع مال فكري هر كس به نام خودش ثبت مي‌شود و اگر كسي تلاش كند تا اثر و اختراع را به نام خود جا بزند، مالك اثر و اختراع مي‌تواند از او شكايت كند.

مالكيت فكري و معنوي

۲. حقوق مادي چيست ؟

منظور از حقوق مادي هر گونه استفاده و بهره‌ برداري اقتصادي از اثر و مال فكري است. بنابراين فروش اثر، واگذار كردن حق چاپ يا نشر و تكثير اثر، و يا توليد آن و بستن قرارداد با نام آن اثر ممنوع است. علاوه بر اين حقوق مادي انحصاري است. به اين معني كه فقط مالك حق دارد از اين حقوق استفاده كند. البته او حق واگذاري اين حقوق را به ديگران دارد؛ بر خلاف حقوق معنوي كه فرد نمي‌تواند آن را بفروشد يا به ديگري ببخشد و واگذار كند. علاوه بر اين، حقوق مادي دائم و هميشگي نيستند بلكه محدود به يك زمان مشخص‌ اند. به عنوان مثال حقوق مادي يك اختراع تنها ۲۰ سال دوام دارند و پس از طي اين مدت، ديگر قانون‌ از اين اختراع حمايت نمي‌كند. در واقع در واقع قانون‌گذار براي يك مدت محدود و مشخص براي اين اموال كه غيرانحصاري هستند و افراد زيادي مي‌توانند به‌طور هم‌زمان از آن‌ها استفاده كنند نوعي انحصار ساختگي (اعتباري) ايجاد مي‌كند. به اين ترتيب بقيه‌ افراد فقط با كسب اجازه از مالك و با پرداخت ما به‌ ازا آن مي‌توانند از مال فكري او استفاده كنند. به عنوان مثال اگر فردي مي‌خواهد از روي اختراع كسي به توليد بپردازد بايد پيش از هر اقدامي، با فرد مخترع به توافق برسند. يا در مواردي كه افراد بخواهند از علامت تجاري يك محصول بر روي محصولات خود استفاده كنند.نيز بايد اين قانون را رعايت كنند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 249
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در مواردي كه بر اساس قانون، جرمي صورت گرفته باشد كه به موجب آن، فردي متضرر شده است، آن فرد مي‌تواند عليه مجرم شكايت كيفري كند تا در صورت اثبات اتهام وارده، فرد مجرم بر اساس قانون مجازات شود.

شكايت كيفري

امروزه پرونده‌هاي بسياري در دادگاه‌ها و مراجع قضايي وجود دارند كه برخي از آن‌ ها كيفري و برخي ديگر حقوقي هستند. در مجله دلتا به تعريف جرم كيفري و مراحل رسيدگي به شكايت كيفري پرداخته شده است.

شكايت كيفري چيست؟

هر عملي كه در قانون براي آن مجازات در نظر گرفته شده جرم خوانده مي‌شود. به عبارت ديگر براي برخي از اعمال افراد جامعه مجازات تعيين شده است. به طور مثال در همه جوامع قتل، سرقت، تجاوز به عنف و… از اعمال خلاف قانون است كه براي آن‌ها مجازات تعيين شده است. حال اين مجازات مي‌تواند اعدام، حبس، جزاي نقدي و يا كار اجباري در مدت معين و…. باشد. اين اعمال را در حقوق و جامعه جرم مي‌نامند. بنابراين شكايت از فردي متخلف كه فعاليت او بر اساس قانون، جرم شناخته شده و قاضي براي آن مجازات تعيين مي كند شكايت كيفري مي‌نامند.

شكايت كيفري و حقوقي

مراحل رسيدگي به شكايت كيفري

شكايت كيفرى در دادسرا و دادگاه‌ هاي كيفري مطرح مي‌شود. شاكي بايد شكواييه خود عليه فرد ديگر را با ذكر مشخصات و اطلاعات دقيق او از جمله اسم و آدرس، نوشتن موضوع و شرح شكايت و همچنين مدارك و مستندات قانوني و لازم را ضميمه شكايت كند و به دادگاه كيفري ارائه دهد. اما بايد در نظر داشت كه به طور معمول زمان رسيدگي‌ به دعاوي كيفري به دليل اينكه در دادسرا و در صورت قبول شكايت شاكي، هيچ مجازاتي براي متهم تعيين نمي‌شود بلكه دادسرا صرفا به صدور كيفرخواست عليه متهم اقدام مي‌كند و از دادگاه مي‌خواهد كه به اتهامات متهم رسيدگي كند طولاني است . بنابراين پرونده پس از دادسرا به دادگاه ارجاع مي شود. در اين مرحله در صورتي‌ كه قاضي دادگاه نظر شاكي و قاضي دادسرا را بپذيرد، حكمي مبني بر مجازات متهم صادر مي‌كند. البته متهم مي‌تواند به رأي دادگاه اعتراض و تقاضاي تجديدنظرخواهي كند كه دوباره پرونده به دادگاهي ديگر ارسال مي‌شود تا نظر آن قضات نيز اعلام شود.

تفاوت شكايت كيفري و حقوقي

۱. در شكايت‌ هاي كيفري، به شكايت كننده شاكي و به طرف مقابل او متشاكي يا مشتكي عنه و يا متهم و به موضوع پرونده نيز اتهام مي‌گويند؛ اما در دادخواست‌ هاي حقوقي، به شكايت كننده خواهان و به طرف او خوانده گفته مي‌شود و به موضوع پرونده هم خواسته مي‌گويند.
۲. دعواي كيفري مربوط به عملي است كه براي مرتكب آن، دادگاه مجازات تعيين مي‌كند ولي براي دعواي حقوقي دادگاه مجازاتي در نظر نمي‌گيرد و فقط مرتكب عمل را به دادن حقوق قانوني ديگران ملزم مي‌سازد.
۳. شكايت كيفري را در هر برگه‌اي مي‌توان نوشت و به مرجع قضايي برد ولي دادخواست حقوقي حتما بايد در برگه مخصوصي به نام دادخواست نوشته شود در غير اين صورت مورد پذيرش قرار نمي‌گيرد.
۴. شخص براي شكايت كيفري ابتدا بايد به دادسرا مراجعه و طرح شكايت كند و بعد از انجام تحقيقات در كلانتري و دادسرا، جهت رسيدگي به دادگاه فرستاده مي‌شود. ولي شخص براي دادخواست حقوقي بايد به طور مستقيم به دادگاه مراجعه كند.

شكايت
۵. شكايت كيفري را بدون استفاده از وكيل هم مي‌توان در دادگستري مطرح كرد ولي اكثر دادخواست‌هاي حقوقي بايد توسط وكيل دادگستري مطرح شود. به طور مثال شكايت‌هايي كه موضوع آن‌ها مالي و بيش‌تر از يك ميليون تومان است، بايد توسط وكيل در دادگاه مطرح شود.
۶. براي شكايت كيفري فقط يك تمبر لازم است كه در دادگستري بر روي آن زده مي‌شود ولي براي طرح شكايت حقوقي، بايد به تناسب ارزش مالي كه راجع به آن دعوا مطرح شده تمبر باطل كرد.
۷. پرونده برخي از شكايت‌هاي كيفري كه در اصطلاح جرائم غير قابل گذشت مي‌گويند، حتي با پس گرفتن شكايت از طرف شاكي هم بسته نمي‌شوند، همانند شكايت راجع به رشوه، قتل و.. در حالي كه شكايت‌هاي حقوقي با پس گرفتن دعوا از طرف شكايت كننده تمام مي‌شوند.
۸. در شكايت كيفري براي متهم برگه‌ احضاريه و در شكايت حقوقي براي خوانده برگه اخطاريه ارسال مي‌شود.

۹. در شكايت كيفري، اگر متهم بدون توجه به احضاريه در وقت تعيين شده خود را به مرجع قضايي معرفي نكند، او را جلب و به اجبار به دادگستري مي‌برند ولي در شكايت‌هاي حقوقي اگر خوانده به موقع حاضر نشود، منتظر او نمي‌مانند و ممكن است حق را به خواهان بدهند.

” مطالب پيشنهادي : براي كسب اطلاعات بيشتري درباره مجازات‌هايي كه در قانون مجازات اسلامي تعيين شده است به مقاله انواع مجازات در قانون جديد مراجعه فرماييد. “

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 250
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در مواردي كه فروشنده در جلسه معامله حضور نداشته و شخص ديگري به نمايندگي از او در جلسه او حاضر باشد، بايد وكالت نامه وكيل يا نماينده فروشنده، قبل از تنظيم قرارداد به دقت مطالعه و بررسي شود.

جرم كلاهبرداري املاك

جرم كلاهبرداري املاك يكي از شيوه هاي رايج و مرسوم و در عين حال جزء جرائم پيچيده محسوب مي‎شود. افراد گاهي در خريد و فروش املاك دقت لازم را نمي‌كنند و اين امر باعث مي‌شود در معاملات خود با مشكلات و گرفتاري مواجه شوند و متحمل ضررهاي بسياري شوند. در اين مطلب به بررسي كلاهبرداري املاك و را هاي پيشگيري از آن پرداخته شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشيد.

جرم كلاهبرداري املاك

در خصوص جرم كلاهبرداري املاك ابتدا بهتر است كه جرم كلاهبرداري تعريف شود. طبق قانون كلاهبرداري اين گونه تعريف شده است كه هر‎ كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركت‌ ها، تجارتخانه‌ ها، كار‌خانه‌ ها، مؤسسات غيرواقعي يا به داشتن اموال و اختيارات غير حقيقي فريب دهد و به امور غير‌ واقع اميد‌وار كند يا از حوادث و پيش‌‌آمد‌هاي غير‌ واقع بتر‌ساند و يا اسم يا عنوان مجعول اختيار كند و به هر طريقي وجوه، اموال، اسناد، حواله‌ جات، قبوض، مفاصا حساب و امثال آن ها را كسب و از اين راه مال شخص ديگري را ببرد، كلاهبر‌دار محسوب مي‌شود و به مجازات كلاهبرداري كه عبارت است از رد اصل مال به صاحب مال، حبس از يك تا هفت سال و پر‌داخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است، محكوم مي‎شود. شايان ذكر است كه به طور معمول، هربار كلاهبرداري به شيوه‎ هاي قبل تكرار نمي‎شود و كلاهبرداران هر بار به شكل و شمايلي متفاوت نقشه‎ هاي خود را اجرا مي‎كنند.

كلاهبرداري املاك

الزامات حقوقي قبل از تنظيم قرارداد

براي جلوگيري از كلاهبرداري در حوزه املاك خريدار و فروشنده قبل از معامله و تنظيم قرارداد بايد به مواردي توجه كنند.

۱.قبل از تنظيم قرارداد و دريافت هرگونه مبلغ در اين خصوص، سند ملك مورد معامله بايد احراز و به روئت خريدار برسد.

۲. از اصالت اسناد مورد معامله اطمينان حاصل شود.

۳. فروشنده ملك، از طرف مراجع قضايي ممنوع المعامله نباشد. به طور مثال افراد ورشكسته حق معامله ندارند.

۴. در مواردي كه فروشنده در جلسه معامله حضور نداشته و شخص ديگري به نمايندگي از او در جلسه او حاضر باشد، بايد وكالت نامه وكيل يا نماينده فروشنده، قبل از تنظيم قرارداد به دقت مطالعه و بررسي شود.

۵. در صورتي‎كه فروشنده يكي از ورثه باشد، معامله فقط نسبت به سهم او صحيح و نافذ است، مگر اين ‎كه بقيه ورثه نيز در زمان تنظيم قرارداد حضور داشته باشند و قرارداد به امضا همگي برسد و يا به وي وكالت در فروش ملك موروثي را داده باشند.

۶. اگر ملك مورد معامله متعلق به صغير باشد و فروشنده به عنوان ولي صغير اقدام به معامله كند، بايد در قرارداد ذكر شود كه معامله كننده به ولايت از طرف صغير، معامله را انجام مي‎دهد.

۷. اگر فروشنده قيم مالك است بايد قيم نامه روئت و فتوكپي برابر با اصل آن با امضاي قيم دريافت شود و در متن قيم نامه بررسي شود كه آيا قيم با اجازه مقام قضايي حق فروش دارد يا خير؟ و اگر وي چنين مجوزي ندارد معامله صورت نمي‌گيرد و مبلغي به قيم پرداخت نگردد.

۸. اگر فروشنده مالك رسمي نيست به اين معني كه هنوز سند ملك به نام او نشده است، بايد مداركي كه نشان دهنده معاملات قبلي در خصوص ملك مذبور ارائه دهد، و هيچ‎گونه وقفه اي در سلسله مراتب معاملات قبلي ملك وجود نداشته باشد.

۹. از اصالت چك ها و اسناد بهادار كه هنگام معامله بين دو طرف قرارداد مبادله مي‎شود، اطمينان حاصل كنيد.

۱۰. صدور كد رهگيري به منزله اعتبار و سلامت معامله است و از كلاهبرداري و فروش ملك به چندين نفر جلوگيري مي‎كند.

پيشگيرير از جرم كلاهبرداري املاك

انواع جرم كلاهبرداري ملك

در ادامه به تعدادي از مهم ترين روش هاي كلاهبرداري ملكي اشاره شده است.

  • فروش خانه‌ و آپارتمان‌ هاي نيمه آماده به يك فرد يا چند نفر و دريافت مبلغ خانه و سپس متواري شدن
  • ارائه تسهيلات بانكي جعلي و انتشار خبرهايي نادرست در اين زمينه به متقاضيان
  • اجاره دادن ملك به چندين نفر مختلف و گرفتن پول پيش از آن ها و متواري شدن
  • فروش يك ملك بدون حضور صاحب واقعي آن و از طريق نماينده مالك
  • تنظيم مبايعه‌نامه‌ جعلي حتي با عدم حضور خريدار يا فروشنده
  • اقدام به كلاهبرداري و فروش ملك‌ هايي كه در رهن بانك هستند.
  • ايجاد دفاتر جعلي و بدون مجوز براي خريد و فروش ملك

اين موارد فقط تعدادي از روش هايي است كه افراد در هنگام خريد و فروش املاك بايد به آن دقت كنند و در صورت لزوم از دانش افراد متخصص در اين حوزه استفاده كنند و يا از بنگاه هاي املاكي كه معتبر و قانوني هستند در اين زمينه كمك و مشاوره بگيرند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ...



بازدید : 263
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

افراد براي نقد كردن و مطالبه چك مي‌توانند به محاكم دادگستري، شوراي حل اختلاف و يا اجراي ثبت مراجعه كنند.

چك كيفري و حقوقي

چك در معاملات جايگزين وجه نقد است و صادركننده در تاريخ صدور حتماً بايد معادل مبلغ چك، در بانك مورد نظر موجودي داشته باشد. در واقع چك نوشته‌ اي است كه به موجب آن، فرد صادركننده همه يا بخشي از موجودي خود را به شخص ديگري حواله مي‌كند. در قانون براي صدور چك قوانين و مقررات خاصي وضع شده است. با مجله دلتا با موضوع بررسي انواع چك هاي كيفري و حقوقي همراه باشيد.

چك كيفري و حقوقي چيست؟

چك كيفري

اگر شخص براي نقد كردن چك در همان روز صدور، به بانك مراجعه كند ولي صادر كننده موجودي نداشته باشد و چك برگشت بخورد، چك كيفري است.

چك حقوقي

اگر چك براي تاريخي غير از روزي كه صادر شده است امضا شود، و برگشت بخورد، حقوقي است.

انواع چك حقوقي

۱.چك ضمان: اگر مبنا و علت صدور چك تضمين معامله يا تعهد صادر شده باشد، شخص صادركننده قابل تعقيب كيفري و مجازات نخواهد بود زيرا اين يك چك حقوقي است.

۲.چك سفيد امضاء: چكي است بدون قيد مبلغ، تاريخ و نام دارنده.

۳.صدور چك وابسته به شرط باشد: به طور مثال خريدار تمام يا قسمتي از مبلغ معامله را به صورت يك فقره چك صادر و در اختيار فروشنده بگذارد و شرط كند كه فقط پس از انتقال سند در محضر، طلبكار حق برداشت دارد.

۴. دارنده براي نقد كردن چك به بانك مراجعه نكند: دارنده چك بايد تا ۶ ماه از تاريخ صدور چك براي وصول آن به بانك مراجعه كند در غير اين صورت چك حقوقي مي‌شود.

مجازات چك كيفري

ويژگي هاي چك حقوقي

• در چك‌ هاي حقوقي صادركننده قابل تعقيب و مجازات كيفري نيست.
• مي‌توان تقاضاي توقيف اموال و دارايي صادركننده را كرد.
• در صورت برگشت، دادگاه حكم به پرداخت مبلغ چك خواهد داد مگر آنكه با دفاعيات صادركننده، ثابت شود كه به طور كلي طلبي وجود ندارد.

در چه مراجعي براي نقد كردن چك، مي‌توان مراجعه كرد؟

افراد براي نقد كردن و مطالبه چك مي‌توانند به محاكم دادگستري، شوراي حل اختلاف و يا اجراي ثبت مراجعه كنند. در زير فرايند مطالبه وجه چك در هر يك از مراجع مذكور توضيح داده شده است.

مطالبه وجه چك از اجراي ثبت اسناد

تعهدات ناشي از اسناد رسمي را مي‌توان بدون مراجعه به دادگاه پيگيري كرد. و به دليل اينكه چك نيز جزء اسناد لازم‌الاجرا است، دارنده مي‌تواند از طريق اداره ثبت اسناد آن را مطالبه كند. دارنده چك بايد برگه چك و گواهينامه عدم پرداخت آن را به اجراي ثبت اسناد محل ارائه كند. در اين خصوص بايد در نظر داشت كه شكايت كيفري عليه صادركننده چك بي‌ محل، مانع درخواست صدور اجرائيه براي وصول و مطالبه وجه چك از طريق اداره ثبت نيست. بنابراين شاكي در حاليكه شكايت كيفري بر عليه صادر كننده مطرح كرده، نيز مي‌تواند از طريق اداره ثبت اسناد اقدام كند. اما نقد كردن چك با ثبت اسناد محدوديت هايي دارد كه در ادامه توضيح داده شده است.

محدوديت‌ هاي نقد كردن چك از طريق ثبت اسناد

اجراي ثبت اسناد در مقايسه با مراجعه به دادگاه، محدوديت ‌هايي دارد كه عبارتند از:
۱. در صورتي دستور اجرا صادر مي‌شود كه بانك مطابقت امضاي چك با نمونه امضاي صادركننده را گواهي كرده باشد.
۲. صدور اجرائيه، فقط عليه صادركننده چك صورت مي‌گيرد نه عليه پشت‌نويس.
۳. فقط مبلغ مندرج در چك قابل مطالبه است نه خسارت ناشي از آن.
۴. متقاضي بايد قبل از صدور اجرائيه، ده درصد مبلغ مورد درخواست را به صندوق اجرا واريز كند.
۵. متقاضي بايد به اداره اجراي ثبت اسناد محل شعبه بانكي كه چك به عهده آن صادر شده است مراجعه كند.

مطالبه وجه چك

وصول چك كيفري و حقوقي با مراجعه به دادگاه

۱. تنظيم دادخواست با عنوان «مطالبه وجه چك» عليه صادركننده يا پشت‌ نويس‌ ها و يا ضامنان چك.
۲. مطالبه وجه مندرج در چك به علاوه خسارت تأخير در پرداخت آن.
۳. رونوشت برابر با اصل شده گواهينامه عدم پرداخت و رونوشت برابر با اصل شده چك برگشت‌ خورده به دادخواست ضميمه شود.
۴. دارنده چك بايد به دادگاهي مراجعه كند كه به نشاني صادر كننده نزديك باشد.
۵. در صورتيكه شكايت كيفري به نتيجه برسد، دادگاه صادركننده را به حبس محكوم مي‌كند.
۶. در روش وصول چك با مراجعه به دادگاه، دارنده مي‌تواند عليه همه مسئولان چك يعني صادركننده، پشت‌ نويس‌ ها و يا ضامن ها اقامه دعوا و وجه چك را درخواست كند.

وصول چك توسط شوراي حل اختلاف

در اين روش دارنده براي مطالبه وجه چك بايد موارد زير را در نظر داشته باشد.
وصول چك از اين طريق شامل چك‌ هايي با مبلغ پايين مي‌شود.
• مبلغ چك نبايد بيش از ۲۰ ميليون ريال باشد.
• دارنده چك مي‌تواند در زماني كوتاه و سريع تر به مبلغ مندرج در آن دست يابد.

نحوه شكايت چك برگشتي كيفري و حقوقي

شاكي بايد فرم مخصوص دادخواست را تكميل كند. و هزينه دادرسي را بپردازد. و مدارك زير را تهيه و به دادگاه ارائه كند.
۱. دو نسخه كپي از پشت و روي اصل چك
۲. دو نسخه كپي از گواهينامه بانك مبني بر علت پرداخت نشدن چك
۳. برابر با اصل كردن كپي‌ ها در مراجع قضايي
۴. تكميل و امضاي شكايت در فرم هاي چاپي مخصوص
۵. تحويل اصل چك برگشتي و شناسنامه يا كارت شناسايي به مرجع قضايي

مجازات‌ چك حقوقي و كيفري

طبق قانون در اقدام به صدور چك‌ هاي بلامحل متعدد، مجموع مبالغ مندرج در همه آن ها تعيين و مشخص مي‌شود، و با توجه به مبلغ چك، ميزان مجازات در نظر گرفته مي‌شود.
• مبلغ چك كمتر از ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس تا حداكثر شش ‌ماه
• مبلغ چك بين ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ الي ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس از شش ‌ماه تا يك سال
• مبلغ چك بيش از ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ ريال باشد، حبس يك تا دو سال و ممنوعيت از داشتن دسته چك به مدت دو سال

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 271
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

عموماً خريد و فروش املاك طي يك قرارداد قانوني معامله مي‌شود در حالي كه معامله صوري ملك فقط يك معامله ظاهري و بدون داشتن شرايط و ضوابط قراردادها است. البته بايد در نظر داشت كه در شرايطي عقد معامله صوري ملك از نظر قانون صحيح و نافذ است.

معاملات صوري يكي از روش هاي معاملات ملكي محسوب مي‌شود. در مجله دلتا در خصوص اين گونه از معاملات كه اغلب باعث ايجاد معضلات فراواني مي‌شوند بررسي شده است.

معامله صوري مسكن

عموماً خريد و فروش املاك طي يك قرارداد قانوني معامله مي‌شود در حالي كه معامله صوري ملك فقط يك معامله ظاهري و بدون داشتن شرايط و ضوابط قراردادها است. البته بايد در نظر داشت كه صوري بودن معامله ملك از نظر قانون صحيح و معتبر است و فقط در دو حالت معاملات صوري باطل هستند. در زير به اين موارد اشاره شده است.

۱. گرفتن وام مسكن

۲. معامله صوري به قصد فرار از دين

معامله صوري

شرايط عقد بيع

مطابق قانون مدنى، در صورتي معامله اموال و املاك قانوني و معتبر شمرده مي‌شود كه داراي شرايطي باشد.

  1. به محض اينكه عقد بيع (خريد و فروش) صورت مي‌گيرد، مشترى مالك كالا و فروشنده مالك پول مى‌شود.
  2. عقد بيع فروشنده را ضامن تحويل دادن كالا و مشترى را ضامن تحويل پول قرار مى‌دهد.
  3. عقد بيع فروشنده را به تسليم كالا ملزم مى‌كند.
  4. عقد بيع مشترى را به فراهم كردن و پرداخت پول ملزم مى‌كند.

معاملات صوري صحيح و قانوني ملك

الف) گاهي اوقات در معاملات املاك خريدار و فروشنده به دليل آشنايي و اعتمادي كه نسبت به يكديگر دارند مال يا ملك خود را در قالب معامله صوري انجام مي‌دهند. به طور مثال زن و شوهر يك ملك را به بين يكديگر معامله مي‌كنند ولي نمي‌خواهند پول و مبلغي رد و بدل كنند و به دليل اعتمادي كه نسبت به هم دارند اقدام به معامله صوري مي‌كنند. در اين گونه موارد طرف هاي معامله فقط عوارض ملكي و مالياتي را پرداخت و انتقال سند را انجام مي‌دهند. در اين شرايط معامله صوري قانوني و صحيح خواهد بود.

معاملات صوري املاك

ب) گاهي شخصي ملك خود را براي مدت كوتاهي در قالب معامله صوري به شخصي مي‌فروشد. در اين صورت با فوت خريدار‌، ورثه وي مي‌توانند ادعاي مالكيت و مطالبه ملك را داشته باشند. براي پيشگيري از بروز چنين مشكلاتي، فروشنده مي‌تواند دو راه حل دارد :

  1. در زمان انعقاد عقد صوري و زماني كه ملك را به خريدار مي‌فروشد، از ورثه خريدار بخواهد پايين مبايعه نامه برگشت ملك (كه مبايعه نامه دوم است) را امضا كنند تا بعداً در صورت فوت خريدار نتوانند ادعاي مالكيت و مطالبه ملك نداشته باشند.
  2. هنگام معامله شهود زير قرارداد را امضاء كنند. در اين حالت اگر ورثه خريدار متوفي ادعاي مالكيت داشته باشند، فروشنده مي‌تواند درخواست ابطال سند فروش به فرد فوت شده را به دادگاه ارائه دهد.

ج) معامله ملكي كه فروشنده با وجود داشتن طلبكار ملك خود را مي‌فروشد و از خريدار پول دريافت مي‌كند، حتي در صورت شكايت طلبكار، اين معامله غير صوري و معتبر است مگر اينكه قبل از اينكه مالك ملك را بفروشد، دادگاه حكم توقيف اموال او را صادر كرده باشد.

توقيف اموال بدهكار در معاملات صوري

طبق قانون، هرگاه طلبكار ادعاي صوري بودن معامله را داشته باشد و دلايل و مداركي ارائه دهد كه مشخص كند بدهكار به قصد فرار از دين و بدهي اموال خود را در قالب معامله صوري به فروش برساند اموال چنين شخصي با درخواست طلبكار و با حكم دادگاه به ميزان بدهى او توقيف مي‌شود و بدهكار بدون اجازه دادگاه حق فروش آن اموال را ندارد. در نتيجه امكان سوءاستفاده اشخاص سلب مي‌شود. مجازات انتقال مال به قصد فرار از دين جرم شناخته و براى انتقال‌ دهنده و انتقال‌ گيرنده از ۴ ماه تا دو سال حبس تعزيرى در نظر گرفته شده است. و عين مال اگر موجود باشد از مالكيت انتقال‌ گيرنده خارج مى‌شود و در صورتي كه عين مال وجود نداشته مثل مال يا قيمت آن از اموال انتقال گيرنده دريافت خواهد شد.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 265
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

اعتراض به رأي غيابي صادره واخواهي گفته مي‌شود. در واقع شكايت و اعتراضي است كه مختص احكام غيابي است و در احكام حضوري واخواهي معنا ندارد.

واخواهي

واخواهي به حقي گفته مي‌شود كه شخص محكوم مي‌تواند با توجه به قوانين و مقررات به رأي غيابي كه بر عليه وي صادر شده اعتراض كند. و دادگاه صادر كننده رأي غيابي‏ نيز مكلف به‏ رسيدگي مجدد است. در مجله دلتا به بررسي حق واخواهي پرداخته شده است.

واخواهي چيست؟

واخواهي در لغت به معناي اعتراض است. بنابراين اعتراض به رأي غيابي واخواهي گفته مي‌شود. در واقع شكايت و اعتراضي است كه مختص احكام غيابي است‏ و در احكام حضوري معنا ندارد. احكام غيابي صادر شده، خواه قابل تجديد نظر خواهي باشند و خواه قابل تجديد نظر خواهي نباشند، در مهلت مقرر در قانون قابل‏ واخواهي هستند. دادگاه صادر كننده رأي غيابي بايد در رأي خود به غيابي بودن و حق واخواهي‏ محكوم عليه اشاره كند. بنابراين عدم توجه دادگاه به‏ اين امر، رأي را از غيابي بودن و معترض را از حق واخواهي محروم نخواهد كرد. شايان ذكر است كه دادگاه صالح به رسيدگي نيز همان دادگاه صادر كننده حكم غيابي است.

درخواست واخواهي

شرايط صدور حكم غيابي چيست؟

۱.خوانده يا وكيل يا قائم مقام يا نماينده وي در هيچ يك از جلسات دادگاه حاضر نشده باشند.

۲. به طور كتبي نيز دفاع نكرده باشند.

۳.اخطاريه ابلاغ واقعي نشده باشد.

بايد در نظر داشت كه حكم دادگاه نسبت به خواهان هميشه حضوري است و فقط نسبت به خوانده مي‌تواند حكم غيابي صادر شود.

مدت زمان واخواهي

در صورتي كه حكم غيابي ابلاغ شده باشد، مهلت واخواهي براي اشخاص مقيم ايران بيست روز و براي اشخاص مقيم خارج از كشور دو ماه است كه از تاريخ ابلاغ آغاز مي‌شود. در مواردي كه شخص محكوم غايب بعد از سپري شدن مهلت مقرر، دادخواست واخواهي را ارائه كند، دادگاه قرار رد دادخواست را صادر مي‌كند، اما در صورتي كه محكوم به دليل عذر موجه نتواست در مهلت مقرر واخواهي كند، مي‌تواند پس از مهلت مذكور دادخواست خود را تقديم كند. در اين صورت دادگاه ابتدا به ادعاي او رسيدگي مي‌كند و در صورتي كه آن را موجه تشخيص دهد، قرار قبولي دادخواست واخواهي را صادر مي‌كند. در صورتي كه واخواهي پس از اجراي حكم غيابي مطرح و حكم به نفع شخص صادر شود، خواهان ملزم به جبران خسارت ناشي از اجراي حكم غيابي نسبت به خوانده است.

مهلت واخواهي

مراحل اجراي حكم غيابي

۱. با پايان يافتن مهلت اعتراض و عدم شكايت محكوم نسبت به حكم غيابي، به درخواست خواهان دستور اجراي حكم صادر و اقدامات اجرايي انجام مي‌گيرد.

۲. براي اجراي حكم غيابي لازم است كه خواهان ضامن معتبر معرفي كند و يا تامين متناسب از وي دريافت شود. البته در دو مورد اجراي حكم غيابي نيازي به معرفي ضامن يا اخذ تامين ندارد كه در زير اشاره شده است.

  • دادنامه يا اجراييه ابلاغ واقعي شده باشد و محكوم در مهلت مقرر از تاريخ ابلاغ نامه، واخواهي نكرده باشد.
  • اجراي حكم غيابي صادره در دعاوي غير مالي مانند طلاق، وقف و… منوط به معرفي ضامن يا اخذ تامين نيست.

شايان ذكر است كه مدت زمان نگهداري تامين تا زماني است كه مشخص شود محكوم عليه غايب، از حكم غيابي آگاه شده ولي نسبت به آن در مهلت مقرر، شكايت نكرده است.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 259
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

هركس به زور و اجبار وارد ملكي كه متعلق به شخص ديگري است، شود و يا اينكه در ابتداي ورود، با اجبار نباشد، ولي بعد از اخطار همچنان به تصرف و ماندن در آن ملك ادامه داده باشد، علاوه بر اينكه بايد از تصرف ملك دست بردارد، به يك تا شش ماه حبس محكوم مي‌شود.

مسكن يكي از مصاديق حريم خصوصي است. و بايد از هرگونه تعرض و تجاوز مصون بماند و هيچ‌ كس نتواند بدون اجازه وارد آن شود. به گزارش مجله دلتا قانون‌گذار براي حفظ آرامش و امنيت افراد و حمايت از حريم خصوصي، تصرف ملك ديگري را در قانون مجازات اسلامي جرم شناخته و براي آن مجازات تعيين كرده است.

تصرف ملك ديگري

براي تحقق جرم ورود غير قانوني به ملك ديگري با قهر و غلبه لازم است شرايطي وجود داشته باشد كه در ادامه اشاره شده است.
۱. ورود به ملك يا توقف در آن، با قهر و غلبه باشد. به اين معني كه مرتكب جرم با اعمال زور و اجبار و بدون رضايت مالك يا متصرف، وارد محلي شود. اگر كسي ابتدا به زور و اجبار وارد ملك نشده باشد، ولي بعد از اخطار، همچنان در ملك مانده باشد، مرتكب جرم شده است. (منظور از متصرف، كسي است كه ملك در تصرف اوست و در حال استفاده از ملك است. به طور مثال ممكن است متصرف، مالك نباشد و براي مثال مستاجر باشد).
۲. گاهي ممكن است شخصي مالك ملكي باشد، ولي ملك خود را مثلاً در برابر مبلغي به تصرف مستاجر داده باشد. در اين صورت صاحب‌خانه نمي‌تواند بدون اجازه مستأجر وارد ملك مذكور شود. زيرا در اين حالت، مستاجر، متصرف ملك محسوب مي‌شود و هر ‌شخص ديگر، حتي مالك، اگر با قهر و غلبه وارد اين ملك شود، مرتكب جرم شده است.

تجاوز به ملك ديگران

احداث بنا در ملك غير

طبق قانون مجازات اسلامي: «هرگاه كسي ملك ديگري را به قهر و غلبه تصرف كند، علاوه بر رفع تجاوز به حبس از سه ماه تا يك سال محكوم خواهد شد.» بنابراين براي كسي كه با زور و اجبار، صرفاً وارد و داخل ملك ديگري شود، مجازات تعيين شده است. حال اگر شخصي علاوه بر داخل شدن به ملك ديگري، آن ملك را تصرف هم بكند، به مجازات سنگين‌ تري كه سه ماه تا يك‌ سال حبس است محكوم خواهد شد. و اگر جرم مذكور در شب واقع شده باشد، مرتكب به حداكثر مجازات يعني يك‌ سال محكوم مي‌شود. علت اينكه حداكثر مجازات براي اين جرم در صورتي كه در شب اتفاق بيافتد در نظر گرفته شده به دليل اين است كه شب زمان آرامش است و ارتكاب جرم در اين زمان، لطمه بيشتري به امنيت و آرامش اشخاص وارد مي‌كند. بر اساس قانون اگر كسي مال ديگري را غصب و به ملك شخصي ديگران تجاوز كند، مكلف است عين مال را به صاحب آن برگرداند. چرا كه در غير اين صورت با حكم دادگاه از او خلع يد مي‌شود. بنابراين اگر شخصي به ملك ديگري تجاوز و در آن ساخت و ساز كند، در اين صورت نيز بايد پس از بازگرداندن زمين به حالت نخست، عين زمين را به صاحب آن بازگرداند.

مجازات تصرف ملك ديگري

هركس به زور و اجبار وارد ملكي كه متعلق به شخص ديگري است، اعم از آن‌ كه محصور باشد يا نباشد (ديوار يا نرده .. داشته باشد يا خير )، و يا اينكه در ابتداي ورود، با اجبار نباشد، ولي بعد از اخطار همچنان به تصرف و ماندن در آن ملك ادامه داده باشد، علاوه بر اينكه بايد از تصرف ملك دست بردارد، به يك تا شش ماه حبس محكوم مي‌شود. در صورتيكه مرتكبان دو نفر يا بيشتر باشند و حتي يكي از آن‌ ها با خود سلاح داشته باشد، به حبس از يك تا سه سال محكوم خواهند شد. گاهي اتفاق مي افتد كه شخص بدون سوءنيت و حتي بدون آن كه متوجه باشد، به ملك شخصي ديگران وارد شده و در واقع تجاوز كرده و در آنجا اقدام به ساخت و ساز مي‌كند، اما به محض اطلاع از اين امر كه به ملك ديگري تجاوز كرده است، بايد از آن خلع يد كند به اين معني كه ادامه تصرف و ساخت و ساز را متوقف كند.

ملك ديگران

تصرف زمين توسط همسايه

اين اتفاق معمولاً در مورد آپارتمان‌ ها اتفاق مي‌افتد. به طور مثال فردي به ميزان يك تا دو متر به ملك مجاور تجاوز مي‌كند كه اگر ملك، رفع تجاوز شود، لازم خواهد بود كه چندين واحد آپارتمان تخريب شود. در اين گونه موارد هرگاه مشخص شود كه شخصي كه به ملك مجاور تجاوز كرده است، قصد تجاوز به ملك شخصي ديگران نداشته و در اثر اشتباه در محاسبه ابعاد يا به هر علت ديگري بوده كه شخص سازنده بنا از آن بي اطلاع بوده، تجاوز واقع شده و ميزان ضرر مالك جزئي است، مي‌توان از تخريب ساختمان جلوگيري كرد. در واقع در چنين مواردي جزيي يا كلي بودن خسارت بستگي به تشخيص دادگاه دارد. چنانچه به نظر دادگاه خساراتي كه متوجه مالك مي‌شود، جزئي باشد دادگاه حكم به پرداخت قيمت زمين به مقدار تجاوز و تمامي خسارات وارده به مالك و اصلاح اسناد مالكيت صادر خواهد داد. و پس از آن كه حكم قطعي شد، دادگاه مراتب را به اداره ثبت اسناد و املاك محل اعلام مي‌كند تا اسناد مالكيت هر دو طرف اصلاح شود.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا....

بازدید : 263
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

دعواي اثبات زوجيت زماني مطرح مي‌شود كه زن يا شوهر بعد از عقد ازدواج اعم از ازدواج دائم يا ازدواج موقت، هرگونه رابطه زوجيت اعم از دائم يا منقطع را انكار مي‌كنند.

اثبات زوجيت

اثبات زوجيت از جمله مهم ترين دعاوي است كه در دادگاه خانواده به آن رسيدگي مي‌شود. در مجله دلتا به بررسي ابعاد حقوقي دادخواست زوجيت مي‌پردازيم.

دعواي اثبات زوجيت

اين دادخواست زماني مطرح مي‌شود كه زن يا شوهر بعد از عقد ازدواج اعم از ازدواج دائم يا ازدواج موقت، هرگونه رابطه زوجيت را انكار مي‌كنند. در اين موارد مطابق هر شخصي كه مدعي وجود رابطه زوجيت و عقد ازدواج باشد، بايد آن را در دادگاه خانواده اثبات كند. عقد ازدواج نيز مانند ساير عقود و قراردادها براي زن و شوهر حقوق و تكاليفي ايجاد مي‌كند و نيز آثار و شرايطي كه واجد جنبه مالي، غير مالي و يا هر دو باشد، را براي آن ها در پي دارد.

دادگاه صالح براي طرح دعوي اثبات زوجيت

مطابق با قوانين و مقررات رسيدگي به دعواي اثبات زوجيت منحصراً در صلاحيت دادگاه خانواده قرار دارد. دادگاه مذكور به منظور رسيدگي به امور و دعاوي خانوادگي، در اكثر شهرستان ها تشكيل شده است. البته در شهرستان هايي كه دادگاه خانواده تشكيل نگرديده است، «دادگاه عمومي حقوقي» مستقر در آنجا، به دعاوي خانوادگي رسيدگي مي‌كند. و در خصوص بخش هايي كه در آن ها دادگاه خانواده تشكيل نشده است، دادگاه بخش مستقر در آن حوزه، مطابق با قانون حمايت خانواده به دعاوي خانوادگي رسيدگي مي‌كند.

انكار زوجيت

اثبات زوجيت در صورت فوت زوج

همانطور كه اشاره شد، دعواي اثبات رابطه زوجيت از جمله دعاوي خانوادگي محسوب مي‌شود كه مدعي بايد با توجه به قوانين و مقررات دادخواست تنظيم و به دادگاه خانواده تقديم كند. شايان ذكر است كه در تنظيم دادخواست مسائلي از جمله اينكه خوانده دعوي در قيد حيات است و يا فوت كرده است و اينكه در زمان انعقاد عقد ازدواج، شاهدهايي وجود داشته باشند و يا فيلم مربوط به وقوع عقد ازدواج وجود داشته باشد يا خير، مي‌تواند متفاوت باشد. بنابراين در صورتي كه در حضور شهود، عقد ازدواج دائم صورت بگيرد ولي شوهر آن را ثبت نكند و فوت شود، در اين صورت، زن بايد به عنوان مدعي زوجيت علاوه بر اينكه ورثه متوفي را به عنوان خوانده طرف دعوي قرار دهد و دلايل و مدارك درخواست خود را ارائه كند، سوگند را به عنوان يكي از دلايل ارائه كند.

مجازات انكار رابطه زوجيت

هرگاه مرد يا زن، به هر دليلي در دادگاه، منكر وجود رابطه زوجيت شود، و ثابت شود كه اين انكار زوجيت بي اساس بوده است، انكاركننده (مرتكب) به حبس تعزيري درجه ۶ (حبس بيش از ۶ ماه تا ۲ سال) و يا جزاي نقدي درجه ۶ (جزاي نقدي بيش از بيست ميليون ريال تا هشتاد ميليون ريال) محكوم مي‌شود. طبق قانون حتي در مواردي كه اشخاصي كه از وجود رابطه زوجيت آگاهي دارند، آن را در دادگاه خانواده انكار كنند مجازات در نظر گرفته شده است. گاهي نيز ممكن است وكيل يا نماينده قانوني اشخاص، ممكن است به دلايل واهي، با طرح شكايت كيفري يا اقامه دعواي حقوقي، مدعي زوجيت گردند. در اين صورت نيز با توجه به قانون، اقدامات انجام گرفته را جرم و آن شخص به مجازات محكوم مي‌شود.

مجازات انكار زوجيت

مدارك لازم براي اثبات زوجيت

هر يك از زن يا مرد كه مدعي زوجيت است، ضمن تنظيم و تقديم دادخواست به دادگاه خانواده، مي‌تواند دلايل و مدارك خود را در دادخواست ذكر كند. ازجمله مدارك مورد نياز براي دعواي اثبات رابطه ي زوجيت، عبارتند از:

  1. سند ازدواج (سند عادي اعم از صورتجلسه يا اقرار خواننده)
  2. استماع شهادت شهود و مطلعين
  3. درخواست جلب نظر كارشناس
  4. تحقيقات محلي
  5. درخواست استعلام
  6. سوگند

راهكارهاي پيشگيري از انكار زوجيت

براي پيشگيري از اين مشكل بهترين كار اين است كه عقد ازدواج در همان زمان انعقاد، در يكي از دفاتر رسمي ازدواج ثبت شود. شايان ذكر است كه ثبت ازدواج از جمله وظايف مرد است. بنابراين چنانچه مردي علي رغم گذشتن يك ماه از وقوع عقد ازدواج از ثبت آن در دفاتر رسمي خودداري كند، به حبس تعزيري درجه ۷ (يعني حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه) و يا جزاي نقدي درجه ۵ (يعني جزاي نقدي از هشتاد ميليون ريال تا يكصد و هشتاد ميليون ريال) محكوم مي‌شود. اگر امكان دسترسي به دفاتر اسناد رسمي وجود ندارد و يا موارد اضطراري و استثنايي كه عقد نكاح به صورت شرعي محقق مي‌گردد، حتما بايد مراتب طي صورتجلسه اي درج گرديده و عاقد و شهود نيز در صورتي كه در مجلس حضور داشته باشند بايد آن را امضا كنند. و همچنين تا جايي كه امكان دارد بايد ايجاب و قبول، ميزان مهريه و… در حضور شهود باشد. زيرا كه شهود مي‌توانند نسبت به وقوع ازدواج شهادت دهند. بايد در نظر داشت كه شهادت شهود با رعايت شرايط و حد نصاب از جمله دلايل براي اثبات زوجيت است.
هر يك از موارد و اقدامات فوق، دلايل و راهكارهايي هستند كه مي‌توانند از وقوع انكار زوجيت توسط زن يا شوهر جلوگيري كنند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...

بازدید : 244
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

سفته سندي است كه به سبب آن امضاء كننده متعهد مي‌شود تا در موعد مقرر يا عندالمطالبه مبلغي را در وجه حامل يا يك فرد معين بپردازد.

اجرا گذاشتن سفته

سفته امروزه به عنوان يك وسيله اعتباري نقش مهمي در تامين كوتاه مدت منابع سرمايه گذاري ايفاء مي‌كند و به خصوص شركت‌ هاي بزرگ با كمك آن مشكلات مالي جاري خود را نزد بانك ها مرتفع مي‌سازند. اما استفاده از سفته و ناآگاهي از قانون سفته و اين تصور كه سفته به عنوان سندي كه به راحتي خريداري مي‌شود و تبعاتي ندارد، براي مردم مشكلاتي ايجاد كرده است. در مجله دلتا به بررسي ابعاد حقوقي سفته و چگونگي اجرا گذاشتن سفته مي‌پردازيم.

سفته چيست؟

سفته سندي است كه به موجب آن امضاء كننده متعهد مي‌شود تا در موعد مقرر يا عندالمطالبه مبلغي را در وجه حامل يا يك فرد معين يا به حواله كرد او بپردازد. سفته علاوه بر امضاء يا مهر متعهد، بايد مشخص كننده مبلغ تعهد شده، گيرنده وجه، و تاريخ نيز باشد. برخي از مواردي كه از سفته استفاده مي‌شود عبارتند از:
۱. به عنوان وسيله پرداخت در معاملات غيرنقدي و اين امر در معاملات كالا‌هاي مصرفي بسيار رايج است.

۲. بانك‌ ها و موسسات اعتباري نيز از اين اسناد براي اعطاي وام و تقسيط بازپرداخت آن استفاده مي‌كنند و در مقابل پرداخت وام به مشتري، از او سفته مطالبه مي‌كنند.
۳. در قرارداد‌هايي كه شركت ‌ها و موسسات اداري با پيمان كاران منعقد مي‌كنند، سفته ابزاري ارزان و مطمئن براي تضمين اجراي تعهدات است.

سفته

نحوه تكميل سفته

طبق قانون تجارت، سفته علاوه بر مهر يا امضاء بايد داراي تاريخ باشد و همچنين درج مبلغي كه بايد پرداخت شود، با تمام حروف ضروري است. در ضمن درج نام و نام خانوادگي گيرنده وجه، تاريخ پرداخت وجه، نوشتن نام خانوادگي صادركننده، اقامتگاه وي و محل پرداخت سفته نيز ضروري است. شايان ذكر است در صورتي كه سفته براي شخص معيني صادر شود، بايد نام و نام خانوادگي او در سفته آورده شود، در غير اين صورت به جاي نام او نوشته مي‌شود در «وجه حامل». در صورتي كه نام خانوادگي يك شخص معين در سفته نوشته شود، به عنوان طلبكار شناخته شده و در غير اين صورت هر كسي كه سفته را در اختيار داشته باشد، طلبكار محسوب مي‌شود و مي‌تواند در سررسيد سفته، مبلغ آن را درخواست كند و اگر سررسيد ذكر نشود، سفته عندالمطالبه محسوب مي‌شود به اين معنا كه صادركننده بايد به محض مطالبه، مبلغ آن را پرداخت كند. در مواردي كه مندرجات قانوني در سفته ذكر نشود يا ناقص و فاقد شرايط اساسي مذكور در قانون تجارت باشد، سند تجاري محسوب نمي‌شود و اعتبار قانوني ندارد.

سفته بدون نام

سفته بدون نام، نوعي ديگر از نحوه تنظيم سفته است. در اين حالت، در تنظيم سند اين امكان وجود دارد كه بدهكار، سفته ‌اي را كه صادر مي‌كند، بدون ذكر نام طلبكار به وي بدهد كه در اين صورت فرد مي‌تواند خود در زمان سررسيد اقدام يا به شخص ديگري حواله كند. منظور از عبارت حواله كرد در سفته به اين معني است كه به شخص دارنده اين اختيار را مي‌دهد كه بتواند سفته را به ديگري منتقل كند، ولي اگر حواله كرد، خط خورده شود، دارنده سفته نمي‌تواند آن را به ديگري انتقال دهد و فقط بايد خود براي دريافت وجه آن اقدام كند و يا از طريق پشت نويسي آن را به شخص ديگري واگذار كند.

نحوه پشت نويسي سفته

پشت نويسي سفته مانند چك براي انتقال سفته به شخص ديگر يا دريافت وجه آن است. اگر پشت نويسي براي انتقال باشد، دارنده جديد سفته از كليه حقوق و مزايايي بهره مند مي‌شود كه به سفته تعلق دارد. شايان ذكر است كه انتقال سفته با امضاي دارنده آن صورت مي‌گيرد. همچنين دارنده سفته مي‌تواند براي وصول وجه آن به ديگري وكالت دهد كه در اين صورت بايد عبارت « وكالت براي وصول» قيد شود.

واخواست سفته

سقف سفته

هر برگ سفته، سقف خاصي براي تعهد كردن دارد، به طور مثال اگر روي سفته‌ درج شده باشد «بيست ميليون ريال» يعني آن سفته حداكثر براي تعهد دو ميليون تومان داراي اعتبار است و با آن نمي‌توان به پرداخت بيش از دو ميليون تومان تعهد كرد.

واخواست سفته چيست؟

اگر متعهد سفته در موعد سررسيد از پرداخت مبلغ مندرج در آن خودداري كند، دارنده سفته مكلف است به موجب نوشته ‌اي كه واخواست يا اعتراض عدم تاديه گفته مي‌شود، ظرف مدت ۱۰ روز از تاريخ وعده سفته اعتراض خود را اعلام كند . دارنده سفته بايد براي واخواست به دادگاه مراجعه و نسبت به تنظيم و ارسال آن براي صادركننده سفته اقدام كند و طبق قانون تجارت از تاريخ واخواست ظرف مدت يك سال براي كسي كه سفته را در ايران صادر كرده و مدت ۲ سال براي كساني كه سفته را در خارج از ايران صادر كرده اند، مي‌تواند اقامه دعوي كند. در صورتي كه دارنده سفته به تكاليف قانوني خود اقدام نكند، حق اقامه دعوي عليه پشت نويس و ضامن پشت نويس را ندارد و از امتيازات اسناد تجاري بهره مند نمي‌شود.

اجرا گذاشتن سفته

براي وصول وجه سفته از ۲ طريق مي‌توان اقدام كرد:
۱. از طريق اجراي اسناد رسمي: در صورتي كه دارنده به وظايف قانوني خود عمل كرده باشد، مي‌تواند عليه صادركننده، پشت نويس و ضامن به اجراي اسناد رسمي واقع در اداره ثبت مراجعه و توقيف اموال اشخاص مذكور و وصول طلب خود را درخواست كند.
۲. از طريق مراجع قضايي دادگستري: در خصوص اجرا گذاشتن سفته بايد در نظر داشت كه دارنده سفته با تقديم دادخواست حقوقي عليه يك يا تمام مسوولان سند تجاري اقامه دعوي مي‌كند و در صورتي كه به محكوميت قطعي صادركننده منجر شود و اموالي از محكوم تحصيل نشود، مي‌تواند به استناد قانون نحوه اجراي محكوميت‌ هاي مالي ،بازداشت شخص محكوم را تقاضا كند.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا...



تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 748
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 744
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 749
  • بازدید ماه : 5746
  • بازدید سال : 9850
  • بازدید کلی : 248482
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه