loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 233
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

تمكين به معناي خوش رفتاري يا حسن معاشرت زن با شوهر و پذيرفتن خواسته‌ هاي مشروع همسر است. البته شايان ذكر است كه مرد نيز موظف به رعايت تمكين است و بايستي نسبت به خواسته‌ هاي مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراين اگر مردي از همسر خود توقعات نامشروع يا نامتعارفي داشته باشد، زن مكلف به اطاعت از او نيست.

پس از عقد ازدواج زن و شوهر نسب به يكديگر حقوق و تكاليفي دارند كه هر كدام موظف به رعايت كردن آن ها هستند. در ادامه مفهوم و شرايط تمكين و همچنين مجازات عدم تمكين بررسي شده است. با مجله دلتا همراه باشيد.

معني تمكين چيست؟

تمكين از نظر لغوي به معناي اطاعت كردن است. و طبق قانون به دو دسته تقسيم مي‌شود كه عبارتند از :

۱. تمكين عام؛ به معناي خوش رفتاري يا حسن معاشرت زن با شوهر و پذيرفتن خواسته‌ هاي مشروع همسر است. البته شايان ذكر است كه مرد نيز موظف به رعايت تمكين است و بايستي نسبت به خواسته‌ هاي مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراين اگر مردي از همسر خود توقعات نامشروع يا نامتعارفي داشته باشد، زن مكلف به اطاعت از او نيست. به عنوان مثال اگر مردي بر خلاف عرف از خروج همسر خود از منزل و بازديد خويشان و دوستان جلوگيري كند، رفتار وي سوءِ معاشرت تلقي مي‌شود و زن مكلف به رعايت از آن نيست.

عدم تمكين

۲. تمكين خاص؛ منظور از اين نوع تمكين رابطه‌ خاص زوجيت و روابط جنسي زناشويي است. در مقابل تمكين، مساله عدم تمكين يا نشوز مطرح مي‎شود كه به معني نافرماني يكي از زوج ها نسبت به ديگري است. بنابراين نشوز نمي‌تواند صرفا مختص زن باشد. نافرماني شوهر و عدم ايفاي مقتضيات و ملزومات زندگي مشترك نشوز نام دارد. ولي در عرف و حقوق امروز، واژه‌ نشوز را بيشتر در مورد زن به كار برده‌ اند. نشوز مرد مي‌تواند در موارد متعددي وجود داشته باشد. به طور مثال مردي كه نفقه‌ همسر را نمي‌پردازد يا با همسر خود حسن معاشرت ندارد ناشز است. شايان ذكر است كه اگر حالت نشوز از جانب هر دو طرف باشد، شِقاق ناميده مي‌شود.

شرايط اجازه عدم تمكين زن

• در صورت قرار داشتن زن در عادت ماهانه و بيمار بودن وي به طوري كه پزشك رابطه جنسي را منع كرده باشد.
• مطابق ماده ۱۱۱۴ قانون مدني اگر حق تعيين منزل به زن داده شده، زن مي تواند از زندگي كردن در منزل مرد خودداري كند و مرد بايد در منزل مورد تاييد زن، زندگي كند.
• چنانچه مرد منزل مستقل و مناسبي در شأن زن تهيه نكرده باشد، زن مي‌تواند از رفتن به منزل شوهر خودداري كند.
• اگر زندگي در منزل با شوهر موجب ترس از ضرر و زيان بدني، مالي و يا شرافتي براي زن باشد، وي مي‌تواند منزل را ترك و تا زماني كه همسر او صلاحيت لازم را پيدا نكرده، از بازگشت به منزل خودداري كند و در اين شرايط نيز به زن نفقه تعلق مي‌گيرد.
• چنانچه بعد از جاري شدن صيغه عقد، مرد به بيماري مقاربتي مبتلا شده به طوري كه رابطه جنسي موجب سرايت بيماري به زن شود، زن مي‌تواند از اين رابطه خودداري كرده، در حالي كه حق پرداخت نفقه وي محفوظ خواهد بود .
• براي انجام واجبات ديني مانند حج رفتن يا حمام رفتن براي اداي نماز واجب، زن مي‌تواند در صورت عدم اجازه شوهر خارج شود. و حق پرداخت نفقه او از بين نمي‎‌رود.
• در مواردي كه زن به دليل درماني كه ضرورت دارد تصميم بگيرد از منزل خارج شود و مرد اجازه ندهد، زن مي‌تواند اطاعت نكند و نفقه او نيز بر عهده مرد خواهد بود.

تمكين

مجازات عدم تمكين زن از شوهر

عده اي از افراد عدم تمكين از سوي زن را جرم تلقي كرده و او را مستحق مجازات مي‌دانند ولي بايد گفت كه در قانون براي عدم تمكين از سوي زن مجازات در نظر گرفته نشده است. و در واقع در صورت عدم تمكين، دادگاه اقدام به صدور رأي به الزام به تمكين صادر مي‌كند كه طبق آن وي موظف است از همسر خود تمكين كند و در صورتي كه زن تغيير رويه ندهد، آثار حقوقي و حكم عدم تمكين براي وي به همراه خواهد داشت.
۱. در صورتي كه زن بدون مانع مشروع از تمكين خودداري كند ، از حق نفقه محروم خواهد شد.
۲. در صورت عدم تمكين، زن از برخي از حقوق مالي بعد از طلاق همچون اجرت المثل ايام زوجيت و تنصيف اموال و دارايي ها محروم مي‌شود.
۳- مرد با گذشت مدت زماني از عدم تمكين مي تواند با مراجعه به دادگاه، و ارائه درخواست ازدواج مجدد، اين اجازه را از دادگاه دريافت كند.

بازدید : 261
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

آتش سوزي يكي از حوادثي است كه ممكن است هر لحظه رخ بدهد بنابراين بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي از مهم‌ ترين وظايف مدير ساختمان است. مدير ساختمان بايد بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بيمه آتش سوزي مشخص كرده و ساختمان را در برابر اين حادثه بيمه كند.

وظايف مدير ساختمان

مدير ساختمان توسط هيئت مديره انتخاب شده و وظايف خود را به انجام مي‌رساند. او شخص مورد اعتماد و منتخب ساكنان ساختمان است. در اين نوشتار وظايف و اختيارات مدير ساختمان بر اساس قانون تملك آپارتمان ها بررسي شده است. با مجله دلتا همراه باشيد.

حقوق و مزاياي مدير ساختمان

  • اگر مدير ساختمان خارج از ساكنين باشد بايد طبق قرارداد حق الزحمه دريافت كند و اين قرارداد طبق قوانين كار كشور است. در اين صورت هيئت مديره ساختمان در نقش كارفرما و مدير در نقش كارگر است و حداقل حقوق پايه وزارت كار + بيمه و مزايا و.. دريافت مي‌كند.
  • اگر مدير ساختمان از داخل ساكنين باشد و قرارداد كار مانند يك شخص خارج از ساختمان كه در فوق اشاره شد داشته باشد داراي حقوق و مزايا طبق قرارداد منعقده و تابع قوانين كار است.
  • اگر مدير ساختمان مستقيم از طرف ساكنين انتخاب شود و هيچ گونه قراردادي منوط به مزد و مزايا بين ايشان تنظيم نشود و فقط صورتجلسه انتخاب مدير تهيه شود مدير ساختمان به طور قانوني مجاز به برداشت هيچ گونه مبلغي تحت هيچ عنواني نيست. ولي بين ساكنين ساختمان عرف شده است كه مدير ساختمان در ساختمان هاي كم واحد فقط مي‌تواند حق شارژ ثابت پرداخت نكند. شايان ذكر است كه اگر در صورتجلسه ساختمان حق الزحمه قيد شده باشد و پايين تر از حداقل حقوق وزارت كار باشد، اين اشاره به معناي قرارداد كار نيست و از قوانين كار پيروي نمي‌كند. بنابراين مدير، به عنوان مسئول ساختمان شناخته مي‌شود و كماكان در مقابل خطرات و حوادث در ساختمان مسئول است.

وظايف مدير ساختمان

۱.محاسبه مقدار شارژ ماهانه هر واحد؛

مدير يا مديران ساختمان بايد شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه كرده و از مالكين درخواست كنند تا شارژ را در اولين فرصت پرداخت كنند. مقدار شارژ ماهانه هر واحد با روش‌ هاي مختلفي مانند محاسبه بر اساس نفرات، متراژ واحد، شارژ ثابت و شارژ متغير محاسبه مي‌شود و يا مي‌تواند با تركيبي از اين روش ها شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه و دريافت كند.

۲.رسيدگي به اعتراض ساكنين؛

در صورتي كه هر يك از ساكنين نسبت به روش اجرايي مدير يا هيئت مديره اعتراضي داشته باشد مي‌تواند به مدير مراجعه كند و مدير موظف است كه به اعتراضات او توجه كرده و او را نسبت به روش اجرايي خود قانع كند. براي مثال يكي از قوانين ساختمان، دريافت شارژ ماهانه از ساكنين است. فرقي نمي‌كند ساكنان به طور دائم در ساختمان حضور داشته باشند يا حضور نداشته باشند. اما ممكن است كه يكي از مالكان نسبت به اين قانون معترض باشد كه چرا در صورت عدم حضور در منزل همچنان بايد شارژ ماهانه را پرداخت كند. در اين موارد مدير موظف است كه به اعتراض مالك رسيدگي كند و در صورت صلاحديد وضعيت، بايد شارژ ماهانه خدمات عمومي ساختمان را از او دريافت كند.

۳.بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي؛

آتش سوزي يكي از حوادثي است كه ممكن است هر لحظه رخ بدهد بنابراين بيمه كردن ساختمان در برابر آتش سوزي از مهم‌ ترين وظايف مدير ساختمان است. مدير ساختمان بايد بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بيمه آتش سوزي مشخص كرده و ساختمان را در برابر اين حادثه بيمه كند. در صورت بروز آتش سوزي در يك ساختمان بيمه نشده، مدير ساختمان موظف به پرداخت خسارت به مالكين و ساكنين ساختمان است.

۴.اطلاع رساني تصميمات صورت جلسات به افراد غايب در جلسه؛

مدير ساختمان موظف به ارسال فكس يا ايميل و … به ساكنين و مالكين ساختماني است تا در زمان و مكان مشخص شده در جلسه حضور داشته باشند ولي برخي از ساكنان و مالكان ممكن است كه بنا به دلايلي در جلسه حضور پيدا نكنند. و چون همه ساكنان و مالكان بايد از تصميمات مجمع عمومي آگاه شوند بنابراين مدير يا مديران بايد تصميمات مجمع عمومي را به افراد غايب در جلسه اطلاع رساني كند. مدير موظف است كه حداكثر ۱۰ روز بعد از جلسه، تصميمات گرفته شده را به اعضايي كه در جلسه حضور نداشتند اطلاع رساني كند.

اختيارات مدير ساختمان

۵.ارائه رسيد تسويه حساب هزينه‌ هاي ساختمان؛

زماني كه مالكي قصد انتقال واحد ساختماني خود را داشته باشد، بايد كليه اسناد تسويه هزينه‌ هاي ساختماني را به دفترخانه اسناد رسمي تسليم كند. و اين اسناد بايد به تاييد و امضاي مدير ساختمان نيز رسيده باشد. فقط در اين صورت اسناد معتبر بوده و صحت دارند.

اختيارات مدير ساختمان در صورت عدم پرداخت شارژ

در صورتي كه مالكي حق شارژ ساختمان را پرداخت نكرده باشد، مدير ساختمان موظف است به او ابلاغيه‌ اي ارسال كند و وي را نسبت به بدهكاري خود مطلع كند. اظهار نامه بايد در فرم‌ هاي مخصوص دادگاهي و در سه نسخه تهيه و در دبيرخانه دادگاه به ثبت برسد و مامور دادگاه ابلاغيه را به مالك بدهكار ابلاغ كند. بنابراين اطلاع رساني بدهي مالك از طريق نامه يا معرفي او به سايرين در برد ساختمان اعتبار قانوني ندارد و در دادگاه قابل استناد نيست. در اين موارد مالك بدهكار موظف است كه در مدت ۱۰ روز بعد از دريافت اظهارنامه، بدهي خود را پرداخت كند. در صورتي كه مالك بدهكار بدهي خود را در مدت مذكور پرداخت نكند، مدير مي‌تواند خدمات تاسيساتي مربوط به واحد بدهكار را قطع كند. به طور مثال مي‌تواند آب، برق و گاز واحد بدهكار را قطع كند تا وي مبلغ بدهي خود را به مدير ساختمان پرداخت كند. البته لازم به ذكر است كه مدير ابتدا بايد اظهارنامه را ابلاغ كند و در صورت عدم توجه مالك، خدمات تاسيساتي واحد او را قطع كند، زيرا در غير اين صورت مالك مي‌تواند نسبت به وضع پيش آمده معترض باشد.

بازدید : 259
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل مي‌خواهد و وي متعهد مي‌شود كه متهم را هرگاه كه دادگاه احضار كند، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند.

كفالت

كفالت از جمله عقودي است كه ميان افراد برقرار مي‌شود و داراي ويژگي ها و شرايط مخصوص به خود است. در مجله دلتا مفهوم قرارداد كفالت و آثار حقوقي و كيفري آن مورد بررسي قرار گرفته شده است.

كفالت چيست؟

در قرارداد كفالت يك نفر در برابر ديگري متعهد مي‌شود كه شخص مديون را نزد وي حاضر كند كه به اين شخص كفيل گفته مي‌شود. يكي از مهم ترين مصاديق كفالت زماني است كه دادگاه از متهم كفيل مي‌خواهد و وي متعهد مي‌شود كه متهم را هرگاه كه دادگاه بخواهد، براي محاكمه يا تحقيقات در دادگاه حاضر كند. در اين موارد دادگاه براي متهم قرار كفالت صادر مي‌كند. در مواردي كه چنين قراري صادر مي‌شود مفهوم آن اين است كه شخصي كه صلاحيت قانوني آن براي مقام قضايي احراز شده است، تعهد مي‌كند فرد متهم را هر موقع كه دادگاه احضار كرد نزد مرجع قضايي حاضر كند. در غير اين‌ صورت مبلغي كه به عنوان وجه‌ الكفاله تعيين شده است از كفيل (فرد تعهد كننده) دريافت مي‌شود.

انواع كفالت

طبق قانون، كفالت ممكن است مطلق باشد يا موقت و در صورت موقت بودن بايد مدت آن معلوم باشد. در كفالت مطلق، مكفول‌له (شخص يا مراجع قضايي كه كفيل نسبت به آن ها در خصوص بدهكار يا متهم تعهد داده است) هر وقت بخواهد مي‌تواند احضار مكفول (شخصي است كه كفيل كفالت وي را به عهده مي‌گيرد) را تقاضا كند، ولي در كفالت موقت قبل از رسيدن موعد، حق مطالبه ندارد. سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه چه كسي مي‌تواند كفيل باشد؟ در پاسخ بايد بيان داشت كه از نظر قانون فقط كسي مي‌تواند كفالت متهم را قبول كند كه اعتبار و توانايي مالي وي براي پرداخت مبلغ كفالت مورد تاييد مقام قضايي باشد. قاضي با توجه به مدارك هويتي و فيش حقوقي يا پروانه كسب يا سند مالكيت خانه يا اتومبيل فرد يا با مراجعه به ارگان‌ هاي انتظامي و تحقيق از مطلعين اين به اين تشخيص مي‌رسد كه فرد صلاحيت كفالت را دارد.

صدور قرار كفالت

همانطور كه پيش تر گفته شد، در مواردي كه صلاحيت قانوني كفيل براي دادگاه احراز شود قرار كفالت صادر مي‌شود. بنابراين براي صدور اين قرار مراحلي بايد طي شود كه در زير به ترتيب بيان شده است؛
مرحله اول؛ ابتدا مقام قضايي با صدور قراري از متهم مي‌خواهد كه شخصي را به عنوان كفيل معرفي كند. در اين قرار قاضي ميزان وجه ‌الكفاله ‌اي كه در صورت عدم تعهد كفيل بايد به نفع صندوق دولت ضبط گردد را مشخص و در قرار ذكر مي‌كند.
مرحله دوم؛ متهم فردي را كه شايستگي لازم براى كفالت دارد به مرجع قضايي معرفي مي‌كند و فرد مزبور پس از تأييد مقام قضايي، متعهد مي‌شود كه متهم را هر زماني كه لازم است نزد دادگاه حاضر كند و نيز متعهد مي‌شود در صورت عدم حضور متهم، وجه‌ الكفاله تعيين شده را پرداخت كند.
مرحله سوم؛ مقام قضايي موظف است ضمن صدور قراري كه به آن قرار قبولي كفالت گفته مي‌شود، با كفالت شخصي كه از سوي متهم معرفي شده موافقت كند. اين قرار بايد به امضاي كفيل و قاضي برسد تا اعتبار قانوني پيدا كند.

قرار كفالت

مبلغ كفالت يا همان وجه‌ الكفاله با توجه به مواردي همچون ميزان خسارت وارد شده به شاكي ، ميزان مجازاتي كه براي متهم تعيين شده و نيز سابقه متهم و وضعيت خانوادگي و اجتماعي وي تعيين مي‌شود. شايان ذكر است كه قاضي نمي‌تواند مبلغ وجه‌ الكفاله را از خسارت ‌هايي كه به شاكي وارد شده است كمتر تعيين كند. در چنين شرايطي اگر متهم نتواند فردي را به عنوان كفيل معرفي كند، مقام قضايي به سراغ نوع ديگري از قرار مي‌رود كه قرار وثيقه نام دارد. در صورت ناتواني يا خودداري متهم از ارائه وثيقه، در آخرين مرحله مقام قضايي به ناچار از قرار بازداشت استفاده مي‌كند.

معافيت كفيل چگونه محقق مي‌شود؟

در مواردي كفيل از كفالت مبراء مي‌شود:
۱. در صورت حاضر كردن مكفول (شخصي كه كفيل براي وي ضمانت كرده است مكفول گفته مي‌شود) به نحوي كه متعهد شده است.
۲. در صورتي كه مكفول در موقع مقرر شخصاً حاضر شود.
۳. در صورتي كه بدهي مسئوليت مكفول از بين برود.
۴. در صورتي كه كفيل از طرف مراجع قضايي يا شخص كه به نفع او كفالت كرده است تا بتواند به بدهي خود برسد، كفالت وي را از بين ببرد.
۵. در صورتي كه حق مكفول‌له (شخصي يا مراجع قضايي كه كفيل به وي تعهد داده است) به شخص ديگري منتقل شود.
۶. در صورت فوت مكفول.

بازدید : 236
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در بيمه مهريه، مرد با شركت بيمه قراردادي مي‌بندد تا ماهانه مبلغي را به حساب بيمه واريز كند و در عوض شركت مذكور مكلف است در صورت از كار افتادگي و يا فوت مرد، مهريه همسر وي را بپردازد.

بيمه مهريه

بيمه مهريه از جمله تدابيري است كه براي حفظ حق و حقوق زنان انديشيده شده است. اين روزها شاهد اين هستيم كه مهريه از ماهيت اصلي خود كه گره‌ گشايي در كار خانواده و به خصوص زن بوده، فاصله گرفته و به يكي از بزرگترين معضلات مردان و بالطبع خانواده ها تبديل شده است. زيرا با توجه به افزايش قيمت سكه حتي كمترين مهريه ها نيز مبلغ قابل توجهي پيدا كرده اند و در نتبيجه اغلب مردان توانايي پرداخت مهر را ندارند. به گزارش مجله دلتا براي كاهش اين معضلات بيمه اي تحت عنوان بيمه مهر توسط شركت هاي بيمه گر ارائه شده است.

بيمه مهريه چيست؟

اين طرح تضميني مطمئن براي پرداخت تمام يا قسمتي از مهريه و پشتيباني مالي مناسب است كه زن مي‌تواند از آن بهره مند شود. در بيمه مهريه، مرد با شركت بيمه قراردادي مي‌بندد تا ماهانه مبلغي را به حساب بيمه واريز كند و در عوض شركت مذكور مكلف است در صورت از كار افتادگي و يا فوت مرد، مهريه همسر وي را بپردازد. در صورتي كه مدت قرارداد تمام شود و مرد در قيد حيات باشد يا دچار از كار افتادگي نشود، بيمه تمام مبلغي را كه مرد در اين سال ها پرداخت كرده، به همسر او برمي‌گرداند. ولي در صورت فوت يا از كار افتادگي مرد، ديگر پرداخت اقساط بيمه ضروري نيست و بيمه گر (شركت بيمه) كل مبلغ مهريه زن را به قيمت روز به او مي‌پردازد.

طلاق

سقف بيمه مهريه

سقف پوشش اين بيمه ۲۰ ميليون تومان است. به اين معني كه اگر ارزش مهريه بيش از ۲۰ ميليون تومان باشد، فقط بخشي از آن تحت پوشش قرار مي گيرد. مرد بر اساس سن، ارزش ريالي مهريه و مدت زمان قرارداد، مبلغ معين شده را به شركت بيمه‌ گر پرداخت مي كند تا تمام و يا بخشي از مهريه همسر خود را بپردازد. لازم به ذكر است كه مدت قرارداد مذكور، ۵، ۱۰ و ۱۵ سال هستند. در اين قرارداد شوهر مي‌تواند حق بيمه خود را به صورت ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه پرداخت كند.

بيمه طلاق

در بيمه طلاق مبلغي كه مرد براي بيمه مي‌پردازد، بر اساس سن او و مدت زمان قرارداد با بيمه، متفاوت است. به عنوان مثال يك مرد ۲۰ ساله به ازاي هر يك ميليون تومان از مهريه همسر، بايد ماهانه ۱۲ هزار و ۱۶۰ تومان در مدت ۵ سال بپردازد. يعني اگر مهريه همسرش در مدت قرارداد ۱۰ ميليون تومان محاسبه شود، بايد در مدت ۵ سال، هر ماه ۱۲۱هزار و ۶۰۰ تومان حق بيمه بپردازد. شايان ذكر است يكي از مواردي كه شركت هاي بيمه گر را دچار مشكل مي‌كند، امكان سوءاستفاده از اين طرح است. به اين معني كه زن و شوهر با تباني از يكديگر طلاق بگيرند و پس از دريافت مهريه، رجوع كنند.

مهريه

بيمه مهريه چه مواردي را پوشش مي‌دهد؟

كاركردهاي اصلي بيمه مهر به عنوان تضميني براي پرداخت حق و حقوق قانوني زن به شرح زير است:
• در صورت فوت بيمه گزار (مرد) به طور طبيعي‌ يا بر اثر حادثه در طول مدت قرارداد، دو برابر سرمايه اصلي بيمه (ميزان مهريه بيمه شده) به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورت از كار افتادگي دائم و كامل شوهر در طول قرارداد، بيمه گزار (مرد) از پرداخت مابقي حق بيمه معاف مي‌شود.
• زن مي‌تواند پس از گذشت ۲ سال از شروع قرارداد و يا اولين حق بيمه، در صورتي كه تمام اقساط پرداخت شده باشد، با موافقت بيمه گزار (شوهر) از محل ذخيره رياضي بيمه نامه ( نام ديگر آن ذخيره حق است) وام بگيرد.
• اگر زوج ها بعد از گذشت ۶ ماه از ابتداي قرارداد و يا اولين حق بيمه از هم طلاق بگيرند، ذخيره رياضي بيمه نامه تا تاريخ پرداخت حق بيمه به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورتي كه زن در طول مدت قرارداد بيمه نامه (حداقل ۶ ماه پس از شروع بيمه نامه و يا پرداخت اولين حق بيمه) فوت كند، ارزش بازخريد بيمه نامه به بيمه گزار (مرد) پرداخت خواهد شد.
• مرد نمي‌تواند بيمه نامه را در طول مدت قرارداد بدون اطلاع زن فسخ كند و اقساط پيشين را دريافت كند.

بازدید : 252
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زايمان حتي اگر چند لحظه بعد از طلاق باشد پايان مي‌يابد.

مدت عده طلاق

عده يا عدت در لغت به معني شمار و گروه است. و در اصطلاح فقه به مدتي گفته مي‌شود كه زن بايد براي ازدواج مجدد صبر كند. عده در كليه مذاهب اسلامي به عنوان يك اصل پذيرفته شده و فقط در احكام آن اختلافاتي جزئي وجود دارد. در مجله دلتا به بررسي انواع عده و قوانين و مقررات در خصوص مدت عده در طلاق پرداخته شده است.

مدت عده در طلاق توافقي چقدر است؟

مدت عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زايمان پايان مي‌يابد. حتي اگر چند لحظه بعد از طلاق وضع حمل كند. بنابراين عده زني كه باردار است، چه در ازدواج دائم و چه در عقد موقت و نيز در طلاق، فسخ يا مرگ همسر تا زمان زايمان است. عده در صورت سقط شدن بچه قبل از زايمان با مرگ جنين به پايان مي‌رسد.

عده در طلاق

عده وفات شوهر

عده مرگ شوهر چهار ماه و ۱۰ روز است. اگر زن باردار باشد عده او تا وضع حمل وي است. يعني حداقل بايد مدت چهار ماه و ده روز و گاهي بيش‌تر رعايت كند. شايان ذكر است كه عده وفات عام است. به اين معني كه هم شامل ازدواج دائم و هم ازدواج موقت مي‌شود. حتي زن يائسه يا زني كه بين او و شوهر روابط زناشويي واقع نشده، عده وفات دارند. از نظر فقهي در طول اين مدت زينت و زيور آلات براي زن ممنوع است. در قرآن كريم به اصل نگه داشتن مدت عده براي زن پس از طلاق يا فوت شوهر تصريح شده است. اما در اين كه چرا مدت عده در طلاق با مدت آن در فوت شوهر متفاوت است، به صراحت مطلبي بيان نشده است. از نظر برخي از فقها به دليل حرمت و ارج نهادن به شوهر فوت شده لازم است كه زن مدت عده را نگه دارد.

طلاق

عده در كشورهاي غير اسلامي وجود دارد؟

سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه آيا مساله عده در كشورهاي غير اسلامي مانند كشورهاي اروپايي و آمريكايي وجود دارد؟ در پاسخ بايد اذعان داشت كه اصل بر عدم وجود مبحثي به نام عده است، اما براي پيشگيري از مشكلات ناشي از اختلاط نسب در كشورهاي مذكور، راهكار هايي در نظر گرفته شده است. از جمله اطاله دادرسي (طولاني تر كردن روند رسيدگي به پرونده طلاق توسط دادگاه ها)، منع روابط زناشويي در خلال رسيدگي به پرونده طلاق و منع زن و شوهر از ازدواج مجدد به مدت تعيين شده در حكم طلاق است. مي‌توان گفت اين روش ها تا حدودي اهداف عده را به گونه‌ اي غير مستقيم محقق مي‌سازد. در واقع مدتي كه مرد يا زن پس از فوت همسر، قبل از ازدواج مجدد صبر مي‌‌كند، در كشورهاي مختلف به تناسب اصول اخلاقي، اعتقادي و اجتماعي حاكم بر آن جوامع متفاوت است، اما عموما اين امر از امور شخصي و فردي محسوب شده و به احساسات افراد مختلف بستگي دارد.

بازدید : 291
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در طلاق به دليل اعتياد، زن ابتدا بايد در دادگاه اثبات كند كه مرد معتاد است. اين امر توسط پزشكي قانوني انجام مي‌شود و دادگاه مرد مضنون را به آنجا مي‌فرستد تا آزمايش بدهد.

طلاق به دليل اعتياد

طلاق به دليل اعتياد شوهر از جمله مهم ترين مسائلى است كه باعث مى‌شود آمار پرونده هاي طلاق در دادگاه ها بالا برود. در مجله دلتا به اين سؤال پاسخ داده شده است كه حق طلاق به علت اعتياد همسر وجود دارد؟

طلاق به دليل اعتياد همسر

طبق قانون حق طلاق با مرد است، اما در عقدنامه ۱۲ تبصره وجود دارد كه اصطلاحاً به آن ها شروط ضمن عقد گفته مي‌شود كه در صورت امضاي عقدنامه در زمان ازدواج و پذيرفتن آن ها از طرف زوج ها حق طلاق براي زن به وجود مي‌آيد. شايان ذكر است كه، صرف اعتياد مرد به مواد مخدر باعث طلاق نمي‌شود و اين موضوع در صورتي باعث ايجاد اين حق براي زن مي‌شود كه طبق بند ۶ عقدنامه، اعتياد همسر زندگي زناشويي را تحت تاثير قرار دهد و باعث عسر و حرج (سختي و مشقت) براي خانواده شود. بنابراين در صورتي كه اين امر توسط دادگاه تاييد و اعتياد مرد اثبات شود، ابتدا دادگاه خانواده مهلتي تعيين مي‌كند كه مرد طي آن مدت با مراجعه به كمپ ترك كند.

طلاق

شرايط طلاق از مرد معتاد چگونه است؟

در صورتي كه مرد پس از چندين دفعه رفتن به كمپ تلاشي براي ترك اعتياد خود نكند، زن مي‌تواند با استفاده از بند عسر و حرج كه در عقدنامه قيد شده، دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه كند. بنابراين براي طلاق ابتدا بايد در دادگاه اثبات شود كه مرد معتاد است. اين امر توسط پزشكي قانوني انجام مي‌شود و دادگاه مرد را به آنجا مي‌فرستد تا آزمايش بدهد. البته افراد معتاد با استفاده از راهكارهايي سعي مي‌كنند جواب آزمايش منفي شود. به همين دليل سازمان ها سعي بر اين دارند كه امكان استفاده از اين ترفندها را به حداقل برسانند. يكي ديگر از روش هايي كه زن با استفاده از آن مي‌تواند اعتياد مرد را در دادگاه ثابت كند شهادت شهود است. به اين معني كه افرادي كه فرد را كاملا مي‌شناسند و از وضعيت وي آگاهي دارند در دادگاه به اين موضوع شهادت بدهند. در اين صورت هياتي توسط دادگاه براي پيگيري و تحقيق در اين زمينه منصوب مي‌شوند تا صحت و درستي اين امر را تاييد كنند.

شرايط پذيرفتن اعتياد مرد به عنوان دليل طلاق

بر اساس قانون مدني، دادگاه در مواردي كه شوهر به يكي از انواع مواد مخدر يا مشروبات الكلي اعتياد داشته باشد، با توجه به شرايطي كه در ادامه ذكر شده است اقدام به صدور رأي طلاق براي زن مي‎كند. اين شرايط عبارتند از ؛
• اعتياد مرد به‌ بنيان و كانون خانواده آسيب وارد كند.
• مرد از ترك كردن اعتياد خودداري كند.
• امكان الزام مرد به ترك مواد مخدر و … در مدتي‌ كه به تشخيص پزشك براي ترك اعتياد لازم است، وجود نداشته باشد.
• ‌در مواردي كه مرد به تعهد خود عمل نكند يا پس از ترك، مجدداً به مصرف‌ مواد روي آورد.

طلاق از طرف زن

بنابراين، با وجود يكي از شرايط فوق و با توجه به درخواست زن، طلاق انجام خواهد شد. شايان ذكر است، به صرف اثبات اعتياد شوهر توسط زن، امكان استفاده از اين دليل براي گرفتن طلاق كافي نيست و بايد حتماً اعتياد به تشخيص دادگاه، براي زن مضر باشد و به زندگي زناشويي خلل وارد كند. نكته اي كه لازم است ذكر شود اين است كه، در شروط ضمن عقد در سند ازدواج، موضوع اعتياد مشخص نشده است. اين شرط اين گونه مطرح شده است؛ “ابتلاي شوهر به هر گونه اعتياد مضري كه به تشخيص دادگاه براي زندگي خانوادگي خلل آور بوده و ادامه زندگي براي زن دشوار باشد.” با توجه به اين عبارت، مي‌توان نتيجه گرفت كه منظور قانونگذار از اعتياد نوع خاصي از آن نيست و بر هر نوع اعتيادي، به شرط اثبات آن در دادگاه دلالت دارد. مواردي همچون اعتياد به مواد مخدر يا مشروبات الكلي، بازي هاي كامپيوتري، شبكه ‎هاي اجتماعي و… . در واقع نكته مشترك همه اين اعتيادها، آسيب رساندن آن ‎ها به زندگي زناشويي و كانون خانواده است.

بازدید : 249
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

با اينكه قوانين و مقررات كشورهاي مختلف در خصوص اعتبار گذرنامه متفاوت است، اما گذرنامه ها معمولا بايد حداقل 6 يا 7 ماه اعتبار داشته باشند. در واقع قوانين كشورها در اين خصوص متفاوت است و افراد براي سفر به خارج از كشور ملزم به رعايت اين قوانين هستند.

پاسپورت

گذرنامه يا پاسپورت يكي از مهم ترين مدارك هويتي رسمي افراد است كه هر كشوري براي شهروندان خود صادر مي‌كند. در واقع گذرنامه براي ورود به كشورهاي ديگر لازم است. در تمام پاسپورت ها در كل دنيا قوانين و مقررات يكسان است. به طور مثال مشخصاتي مانند نام و نام خانوادگي، تاريخ تولد، محل تولد، جنسيت، تاريخ پاسپورت، شماره پاسپورت و تاريخ انقضا در همه آن ها ذكر مي‌شود. در مجله دلتا به بررسي نكاتي درباره گذرنامه پرداخته شده كه دانستن آن ها مفيد و كاربردي خواهد بود.

حداقل اعتبار گذرنامه براي ورود به كشور

يكي از سوالاتي كه گاهي پرسيده مي‌شود اين است كه چرا بايد گذرنامه اعتبار داشته باشد؟ يا چرا مانند شناسنامه مدت اعتبار آن براي تمام عمر نيست؟ در زير مهم ترين دلايل دائمي نبودن اعتبار گذرنامه توضيح داده شده است:

  1. عكس روي گذرنامه بايد شبيه زمان حال افراد باشد زيرا به دليل گذر زمان و افزايش سن، چهره افراد تغيير مي‌كند بنابراين بايد عكس روي پاسپورت عوض شود.
  2. ممكن است پاسپورت افراد در زمان كودكي روي پاسپورت مادر يا پدر آن ها وجود داشته باشد، ولي در بزرگسالي لازم است كه پاسپورت مخصوص به خود را داشته باشند.
  3. زماني كه وضعيت تاهل اشخاص تغيير مي‌كند، اين تغييرات بايد در پاسپورت ذكر شود.
  4. وقتي كسي به خارج از كشور سفر مي‌كند، در صفحات گذرنامه وي مهر خروج و ورود خورده مي‌شود. و اين امر به مرور زمان باعث مي‌شود كه صفحات تمام شوند و به همين دليل پاسپورت جديد لازم مي‌شود.

گذرنامه

تمديد پاسپورت

با اينكه قوانين و مقررات كشورهاي مختلف در مورد اعتبار گذرنامه متفاوت است، اما گذرنامه ها معمولا بايد حداقل ۶ يا ۷ ماه اعتبار داشته باشند. در هر حال همانطور كه ذكر شد قوانين كشورها در اين خصوص متفاوت است و افراد براي سفر به خارج از كشور ملزم به رعايت اين قوانين هستند. پس بهتر است افراد پيش از اقدام به خريد بليط، ابتدا از اعتبار گذرنامه‌ خود مطمئن شوند. مدارك لازم براي تمديد گذرنامه در خارج از كشور عبارتند از:

  • تكميل فرم صدور گذرنامه
  • ارائه اصل گذرنامه فعلي
  • فتوكپي صفحه‌ هاي دو، سه و نيز صفحه داراي آخرين مهر خروج
  • ارائه اصل شناسنامه جمهوري اسلامي ايران و يك سري فتوكپي از كليه صفحات (شناسنامه افراد بالاي ۱۵ سال بايد عكس‌دار باشد.)
  • عكس بيومتريك

مراحل دريافت گذرنامه موقت

افراد براي دريافت گذرنامه موقت بايد به پليس + ۱۰ مراجعه كنند و گواهي مربوط به تقاضاي خود را ارائه دهند و مبلغي به عنوان وثيقه بگذارند. به عنوان مثال دانشجويان مي‌توانند با ارائه مدرك اشتغال به تحصيل، براي مدت زماني كه در سفر هستند، پاسپورت موقت دريافت كنند. اگر شخص دانشجو نباشد و يا گواهي مبني بر اينكه از نظر قانوني مجاز به خروج از كشور و سفر است، نداشته باشد نمي‌تواند از پاسپورت موقت استفاده كند.

تمديد پاسپورت

رضايتنامه براي خروج همسر و فرزند از ايران

فرزندان زير ۱۸ سال و زناني كه قصد دارند گذرنامه جداگانه دريافت كنند، براي خروج از ايران نياز به رضايتنامه پدر يا شوهر خود را دارند. براي اين كار بايد مداركي از جمله اصل گذرنامه با امضاي پدر، اصل شناسنامه يا گذرنامه همسر و قبض پرداخت هزينه آن را در اختيار داشته باشند. زماني كه اين مدارك تكميل شد، اين افراد مي‌توانند با گذرنامه صادر شده هر زمان كه بخواهند از كشور خارج شوند.

ممنوع الخروج بودن

يكي از اقداماتي كه افراد قبل از تهيه گذرنامه بايد از آن آگاهي پيدا كنند موضوع ممنوع الخروجي است. افراد در شرايطي مانند داشتن بدهي، متهم شدن به جرم و … ممكن است كه از كشور ممنوع الخروج شوند. به همين دليل زماني كه شخصي تصميم به سفر و خروج از كشور مي‌گيرد اولين اقدام اين است كه بداند ممنوع الخروج است يا خير.

بازدید : 248
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

قرار دادن تابلوي پارك ممنوع جرم است؟ مجازات دستكاري كردن كيلومتر شمار خودرو چيست؟ كنجكاوي در تلفن همراه ديگران جرم است؟ سه سؤال حقوقي كه در مجله دلتا به آن ها با توجه به قانون پاسخ داده شده است.

سه سؤال حقوقي

گاهي به طور روزمره با مسائلي مواجه شويم كه اين پرسش در ذهن ايجاد مي‌شود كه راهكار حقوقي اين قضيه چيست و اصلا قانونگذار در اين خصوص چه نظري دارد. ما در مجله دلتا سعي كرديم كه به برخي از اين موضوعات از منظر حقوقي بپردازيم. پس در ادامه با سه سؤال حقوقي كه در اين نوشتار پاسخ داده شده است با ما همراه باشيد.

پاسخ به سه سؤال حقوقي ؛

۱. قرار دادن تابلوي پارك ممنوع جرم است؟

بعضي از افراد گمان مي‌كنند كه جلوي درب مغازه يا خانه آن‌ ها ملك خصوصي‌ است و به همين دليل با نصب تابلوي پارك ممنوع اجازه نمي‌دهند كه كسي بتواند در آن محل پارك كند. اما قرار دادن موانع در كوچه و خيابان و بستن راه پارك خودرو‌ها توسط ساكنان آن منطقه از نظر قانون جرم به حساب مي‌آيد و مجازات دارد. در واقع شخص مي‌تواند تابلوي پارك ممنوع يا تهديد به پنچري چرخ خودرو را فقط روي درب پاركينگ خانه يا محل كار خود، قرار دهد. در غير اين صورت مجرم است و مي‌توان عليه او در دادسرا شكايت كرد. و در قانون براي آن مجازات حبس در نظر گرفته شده است.

پارك ممنوع

طبق قانون مدني هيچ‌ كس نمي‌تواند كوچه و خيابان‌ هايي كه بن‌ بست يا مسدود نيست را تحت تملك و اختيار خود قرار دهد. همان طور كه عنوان شد مسدود كردن كوچه و خيابان جرم و در قانون براي آن مجازات تعيين شده است. در نتيجه، قرار دادن موانع از سوي افراد در كنار كوچه و خيابان و به طور كلي جلوگيري از پارك خودروهاي ديگر، نقض حقوق شهروندي است اما بايد دانست كه اين ممنوعيت دو استثناء دارد:

  1. پارك كردن خودرو مقابل پاركينگ چه خانه باشد و چه مغازه ممنوع است.
  2. كليه فضاي داخل كوچه متعلق به ساكنان كوچه است. بنابراين پارك كردن خودروي افرادي كه ساكن آن كوچه نيستند از نظر قانوني ايراد دارد.

۲. كم كردن كيلومتر شمار خودرو چه مجازاتي دارد؟

برخي از افراد به دليل جرمي كه مرتكب شده اند كيلومتر شمار خودرو خود را دستكاري مي‌كنند. اين افراد گمان مي‌كنند كه با اين كار مي‌توانند پليس را فريب دهند، اما توجه به اين نكته ضروري است كه دستكاري كردن كيلومتر شمار جرم محسوب مي‌شود و در مواردي حتي براي فرد مجازات حبس در نظر گرفته شده است. لازم به ذكر است اگر راننده‌ وسيله نقليه، به عمد كيلومتر شمار خودرو خود را تغيير دهد به دليل اين كه موجب مي‌شود كه حركت ماشين كمتر از سرعت واقعي آن باشد، لذا در قانون براي فرد متخلف مجازات در نظر گرفته شده است.
فردي متخلف براي بار اول به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه يا جزاي نقدي از ۵۰ تا ۵۰۰ هزار ريال يا هر دو مجازات محكوم مي‌شود و در صورت تكرار حبس او به ۲ تا ۶ ماه مي‌رسد.

كنجكاوي در تلفن همراه

۳. كنجكاوي در تلفن همراه ديگران جرم است؟

يكي از سه سؤال حقوقي ، در ارتباط با كنجكاوي كردن در تلفن همراه ديگران است. اين عمل علاوه بر اينكه ناپسند است، مجازات‌ هاي قانوني هم براي فرد در پي دارد. بر اساس قانون جرائم رايانه‌ اي، مجازات كنجكاوي كردن در تلفن همراه ديگران جرم تلقي شده و عنوان شده كه اگر فردي بدون اجازه صاحب تلفن همراه، در تلفن او كنجكاوي كند، به حبس از ۹۱ روز تا ۱ سال يا جزاي نقدي از ۵ ميليون ريال تا ۲۰ ميليون ريال يا هر دو مجازات محكوم خواهد شد. قانون‌گذار نسبت به حفظ اطلاعات شخصي افراد بسيار حساس و سخت‌ گير است. به همين دليل دسترسي بدون اجازه به اطلاعات شخصي افراد صريحا جرم محسوب مي‌شود. البته در صورتي كه فردي شخصا اجازه دهد تا ديگري از تلفن همراه او استفاده كند، جرمي اتفاق نيافتاده است، اما اگر فرد خاطي از طريق هك كردن بخواهد به اطلاعات ديگري دسترسي پيدا كند، مجازات مقرر را بايد طي كند. البته اين مجازات فقط براي كنجكاوي و پايش در تلفن‌ هاي همراه نيست و در صورت ورود در سيستم رايانه‌ اي افراد و خارج كردن اطلاعات از آن بدون كسب اجازه، باز هم فرد خاطي مشمول مجازات مذكور خواهد شد.

بازدید : 258
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

ورشكستگي بايد به موجب حكم دادگاه اعلام شود و تا زماني كه دادگاه حكم ورشكستگي را صادر نكرده، ورشكستگي تاجر ثابت نمي‌شود. براي تقسيم اموال و دارايي ‌هاي تاجر ورشكسته، طلبكاران نسبت به هم حق تقدم ندارند.

ورشكستگي در حقوق تجارت

ورشكستگي در حقوق تجارت مطرح شده است و زماني اتفاق مي‌افتد كه تاجر توان پرداخت بدهي ها را نداشته باشد و نتواند تعهدات خود را عملي كند. در اصطلاح به چنين افرادي ورشكسته گفته مي‌شود. ورشكستگي و مقررات آن فقط شامل تجار و بازرگانان مي‌شود و چنانچه اشخاص عادي قادر به پرداخت بدهي هاي خود نباشند اصطلاحاً به آن ها معسر گفته مي‌شود. به گزارش مجله دلتا شركت‌ هاي تجارتي چون بازرگان شناخته مي‌شوند مشمول قوانين و مقررات ورشكستگي هستند ولي شريكان و مديران آن‌ ها چون تاجر نيستند مشمول اين مقررات نخواهند شد.

تقسيم دارايي ورشكسته

براي تقسيم اموال و دارايي ‌هاي تاجر ورشكسته، طلبكاران نسبت به هم حق تقدم ندارند. شايان ذكر است كه ورشكستگي بايد به موجب حكم دادگاه اعلام شود و تا زماني كه دادگاه حكم ورشكستگي را صادر نكرده، ورشكستگي تاجر ثابت نمي‌شود. دادگاه محل اقامت تاجر صلاحيت رسيدگي به اين موضوع را دارد. اعلام ورشكستگي بر حسب تقاضاي يك يا چند نفر از طلبكاران يا به تقاضاي دادستان يا حتي اظهار و تقاضاي خود تاجر صورت مي‌گيرد. حكم ورشكستگي تاجري كه فوت شده را تا يك سال بعد از مرگ او نيز مي‌توان صادر كرد.

ورشكستگي

انواع ورشكستگي در حقوق تجارت

۱. ورشكستگي عادي
۲. ورشكستگي به تقصير
۳. ورشكستگي به تقلب

مجازات ورشكستگي به تقصير ؛

تاجر در موارد زير ورشكسته به تقصير اعلان مي‌شود:
۱. در مواردي كه ثابت شود مخارج شخصي يا مخارج خانه و خانواده تاجر در زمان هايي كه اوضاع مالي عادي بوده، بيشتر از حد معمول و متعارف درآمد وي بوده است.
۲. در صورتي كه معلوم شود كه تاجر نسبت به سرمايه خود مبالغ عمده صرف معاملاتي كرده است كه در عرف تجارت نامشخص است يا نفع آن منوط به اتفاق خاصي است.
۳. اگر به قصد تاخير انداختن ورشكستگي خود خريدي بالاتر يا فروشي كمتر از قيمت روز كرده باشد.
۴. اگر يكي از طلبكارها را پس از تاريخ توقف ( تاريخ صدور حكم ورشكستگي) بر سايرين ترجيح دهد و طلب او را بپردازد از موارد ورشكستگي به تقصير به حساب مي‌آيد.
۵. اگر به حساب شخص ديگري و بدون آن كه در مقابل آن مبلغي دريافت كند تعهداتي كرده باشد كه با توجه به وضعيت مالي وي در حين انجام آن ها، تعهدات مذبور زياد باشد و باعث ورشكستگي شود.
۶. اگر دفتر مخصو تجار نداشته يا دفاتر او ناقص يا بي ترتيب باشند يا در صورت دارا بودن دفاتر تجاري وضعيت خود را اعم از بدهي ها و مطالبات به طور صريح معين نكرده باشد.

لازم به ذكر است كه طبق قانون، مجازات تاجر ورشكسته به تقصير از ۶ ماه تا سه سال حبس است.

حكم ورشكستگي

حكم ورشكستگي به تقلب ؛

بر اساس قانون تجارت، در موارد زير تاجر ورشكسته به تقلب به شمار مي‌آيد؛
۱. تاجر ورشكسته اي كه دفاتر خود را مفقود كند يا قسمتي از دارايي خود را مخفي كرده و يا از طريق معاملات صوري از ميان ببرد.
۲. هر تاجر ورشكسته اي كه خود را به وسيله اسناد و مدارك تقلبي خود را بدهكار قلمداد كند در حالي كه در حقيقت به آن ميزان بدهكار نيست.
كساني كه به عنوان ورشكستگي به تقلب محكوم مي‌شوند به مجازات حبس از يك تا پنج سال محكوم خواهند شد.

سوالي كه بسيار پرسيده مي‌شود اين است كه چرا بيشتر كسب و كارهاي جوان و كارآفرينان با ورشكستگي روبرو مي‌شوند؟

در اين خصوص بايد اذعان داشت كه مجموعه اي از دلايل و عوامل باعث رخ دادن اين اتفاق مي‌شوند كه در ادامه به مواردي از آن ها اشاره شده است. عمواملي همچون نداشتن سرمايه كافي، بازاريابي ضعيف، برنامه‌ريزي نامناسب و ناكافي، در نظر نگرفتن رقابت در بازار كسب و كار، نداشتن انعطاف‌پذيري لازم، ناديده گرفتن قدم بعدي، سعي در انجام دادن تمام امور به‌طور كامل و بي عيب و نقص را مي توان از جمله موارد مهم در ناكامي و ورشكستگي كسب و كارهاي جوان به شمار آورد.

بازدید : 257
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در اين گونه از طلاق ها يك سري محدوديت هاي قانوني براي زوج ها وجود دارد و طلاق ايرانيان خارج از كشور طبق قوانين و مقررات خاصي صورت مي‌گيرد.در اين نوشتار به تفصيل به آن پرداخته شده است.

طلاق ايرانيان خارج از كشور

طلاق ايرانيان خارج از كشور طبق قوانين و مقررات خاصي صورت مي‌گيرد. به گزارش مجله دلتا دعاوي خانوادگي، به خصوص طلاق ايرانيان مقيم خارج از كشور بر اساس قانون با توجه به محل اقامت و سكونت زوج ها و شرايط زندگي آن ها متفاوت است. در ادامه به ابعاد حقوقي و نحوه و چگونگي طلاق ايرانياني كه خارج از كشور اقامت دارند پرداخته شده است.

طلاق غيابي خارج از كشور

در خصوص طلاق زوج هاي مقيم خارج از كشور چند حالت متصور است كه در ادامه توضيح داده شده است.

طلاق

1. اگر زن و شوهر هر دو مقيم خارج از كشور باشند

اگر در چنين شرايطي زوج ها تصميم به جدايي و طلاق گرفته باشند، مي‌توانند به دو روش اقدام كنند:
روش اول؛ زن يا شوهر پس از اين كه دادخواست طلاق را به دادگاه محل سكونت خود ارائه و حكم طلاق را از دادگاه دريافت كردند، مي‌توانند به يكي از مراكز اسلامي واقع در كشور محل اقامت خود مراجعه كرده و صيغه طلاق را جاري كنند. سپس بايد اين طلاق را به تاييد يكي از مقامات ايراني در آن كشور برسانند. منظور از مقامات ايراني شامل سفارت ايران، كنسولگري ايران و يا دفتر حفاظت از منافع در آن كشور است و در نهايت پس از تائيد مقامات ايراني، بايد تائيد وزارت امور خارجه را نيز دريافت كنند.
روش دوم؛ هر كدام از زن يا شوهر كه خارج از كشور است مي‌تواند به يكي از سفارت خانه ها و يا كنسولگري هاي خارج از كشور مراجعه و وكالت در طلاق رسمي تنظيم كند و سپس براي همسر يا يكي از بستگان و نزديكان خود ارسال و اين شخص براي زن و شوهر در ايران وكيل اختيار كند. در چنين مواردي وكيل وي كليه مراحل طلاق توافقي را طي و سپس در محضر، طلاق را ثبت رسمي مي‌كند و مدارك را كه شامل طلاق نامه و شناسنامه هايي را كه مهر طلاق خورده است براي زن و شوهر متقاضي ارسال مي‌كند.

2. زن مقيم خارج است و همسر خواه مقيم خارج باشد يا نباشد با طلاق موافق نيست

در اين حالت زن مي‌تواند با ارسال وكالت در طلاق، براي شخصي و با ارائه دليل طلاق مثل يكي از موارد دوازده گانه شروط ضمن عقد يا عسر و حرج از دادگاه خانواده درخواست طلاق كند و يا زن مي تواند در كشور محل اقامت تقاضاي طلاق كند ولي بايد اين را بداند كه راي دادگاه خارجي فقط در صورتي در ايران معتبر است كه قوانين ايران رعايت شده باشد. در غير اين صورت با داشتن راي دادگاه خارجي كه قوانين طلاق ايران رعايت نشده است بايد از اول دادخواست طلاق از جانب زن در ايران ثبت شود ولي داشتن راي دادگاه خارجي براي اخذ طلاق كه مقررات داخلي ايران نيز در آن رعايت شده باشد در دادگاه هاي ايران بسيار موثر است.

طلاق توافقي

3. مراحل طلاق از طرف مرد ؛ خواه زن ايران باشد يا نباشد

با توجه به اين كه بر طبق قانون ما براي طلاق ايرانيان مقيم خارج مسلمان حق طلاق با مرد است. شوهر مي‌تواند با ارسال وكالت طلاق از كشور محل اقامت براي يكي از آشنايان، دادخواست طلاق را ثبت كند يا اگر زن مقيم خارج از كشور است به دادگاه محل اقامت خود مراجعه و تقاضاي طلاق را ارائه كند.

اجراي مهريه در خارج از كشور

در خصوص مهريه نيز بايد گفت، مطالبه مهريه يك دعواي مالي بوده و رسيدگي به آن در هر كشور متفاوت است. بنابراين بايد براي مطالبه مهر در دادگاه هاي ايران اقدام شود.

محدوديت هاي طلاق ايرانيان خارج از كشور

در اين گونه از طلاق ها يك سري محدوديت هاي قانوني براي زوج ها وجود دارد كه در زير به آن ها اشاره شده است.
۱.طبق قانون ايران، تا زماني كه طلاق رسماً در دادگاه هاي كشور ثبت و پذيرفته نشود، زن در عقد شوهر است.
۲.اگر زن به اعتبار طلاقي كه در دادگاه هاي خارج از كشور گرفته است با مرد ديگري ازدواج كند، بر اساس قانون ايران مجرم بوده و اقدام وي در حكم زنا است و قطعاً مجازات سنگيني براي او تعيين مي‌شود.

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 323
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 744
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 324
  • بازدید ماه : 5321
  • بازدید سال : 9425
  • بازدید کلی : 248057
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه