loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 268
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در قانون براي نگهداري حيوانات در آپارتمان‌ها قوانيني در نظر گرفته ‌شده است؛ بر اين اساس نگهداري اين‌گونه از حيوانات در قسمت‌هاي مشترك يك ساختمان جرم محسوب شده و شخص دارنده حيوان خانگي به‌عنوان مجرم شناخته ‌شده و سايرين مي‌توانند از وي شكايت كنند.

قوانين آپارتمان‎نشيني

حيوانات خانگي اين روزها از آن دسته ميهمانان ناخوانده‌اي هستند كه در اكثر خانه‌ها يافت مي‌ شوند؛ و همين ميهمانان ناخوانده هستند كه عضوي عزيز براي خانواده‌هاي جديد خود به‌حساب آمده و يكي از اصلي‌ترين مشكلات همسايگان در آپارتمان‌ها و مجتمع‌هاي مسكوني بشمار مي‌ روند، اما آيا واقعاً قوانيني براي نگهداري اين نوع از حيوانات خانگي خصوصا سگ و گربه در آپارتمان وجود دارد كه بتواند بسياري از مشكلات و دعاوي بين همسايگان را برطرف كند؟ مجله پيام دلتا به منظور عموميت بحث نگهداري سگ، گربه و ديگر حيوانات خانگي در آپارتمان و مشكلات همسايگان، به ابعاد حقوقي نگهداري حيوانات خانگي در آپارتمان بر اساس قانون آپارتمان‎نشيني پرداخته است. با ما همراه باشيد.

قوانين آپارتمان‎نشيني

قانون در خصوص نگهداري حيوانات خانگي در آپارتمان چه ‌‌مي‌گويد؟

در قانون براي نگهداري حيوانات در آپارتمان‌ها قوانيني در نظر گرفته ‌شده است؛ بر اين اساس بر طبق تبصره ماده سه آيين‌نامه اجرايي قانون آپارتمان‌ها در سال ۱۳۴۷ نگهداري اين‌گونه از حيوانات در قسمت‌هاي مشترك يك ساختمان جرم محسوب شده و شخص دارنده حيوان خانگي به‌عنوان مجرم شناخته ‌مي شود و سايرين مي‌توانند از وي شكايت كنند. با توجه به اين ماده قانوني، به خوبي مشخص ‌‌مي‌شود كه نگهداري حيوانات خانگي مثل؛ سگ، گربه، مرغ و… در نقاط مشترك بين ساكنان آپارتمان ممنوع است و در صورت تخطي هر يك از ساكنان، بقيه همسايه‌‌ها از حق شكايت برخوردار هستند. منظور از نقاط مشترك و مشاع آپارتمان؛ راه پله‌‌ها، پشت بام، راه رو، پاركينگ و… است كه مورد استفاده عموم همسايه‌‌ها قرار ‌‌مي‌گيرد.

براي نگهداري اين نوع از حيوانات در واحدهاي شخصي آپارتماني نيز، قانوني گذاشته‌ شده كه از نظر مقررات و قوانين بهداشت حيوان خانگي ايجاد بيماري نكند و براي همسايه خود نيز مزاحمت نداشته باشد. اگر دو مورد گفته‌ شده رعايت شود، نگهداري اين حيوانات در خانه هيچ مشكلي ندارد، در غير اين صورت دارنده حيوان خانگي مجرم بوده و همسايگان مي‌توانند از وي شكايت كنند.

در حالت كلي در قوانين قضايي نگهداري سگ و گربه و … به دليل سر و صدا و ايجاد مزاحمت براي همسايگان مصداق سلب آسايش عمومي است و پيگرد قضايي دارد.

قوانين آپارتمان‎نشيني

نگهداري سگ در آپارتمان از نظر قانون

هم اكنون با توجه به قوانين آپارتمان‎ نشيني كشور به نظر مي ‎رسد عنوان مجرمانه مشخص در خصوص سگ گرداني يا نگهداري سگ در آپارتمان وجود ندارد. البته اگر يكي از همسايگان ساختمان به دادسرا در اين مورد شكايت و بتواند ثابت كند كه نگهداري و رفت و آمد حيوان خانگي تهديد عليه بهداشت محسوب مي ‎شود، بنا بر‎ نظر قاضي مي ‎تواند از مصاديق جرم باشد و يا اين كه اگر، حيوان خانگي مذكور سر و صداي غير متعارف (مثل پارس هاي شبانه سگ) ايجاد كند ، در اين مورد نيز همسايگان مي ‎توانند براي رفع مزاحمت به دادسرا مراجعه كنند.

به بيان ديگر با توجه به قانون، در صورتي كه نگهداري حيوانات مثل سگ و گربه در آپارتمان، زمينه ساز ايجاد سر و صدا و شيوع بيماري‌‌هاي متداول باشد؛ حق طرح دعوي عليه واحد آپارتماني كه از سگ، گربه و ديگر حيوانات خانگي نگهداري مي‎‎كند براي ساير همسايگان محفوظ است. با اين اوصاف روشن ‌‌است كه در قوانين آپارتمان نشيني ايران، در خصوص نگهداري سگ، گربه و ديگر حيوانات خانگي سخت‎گيري‌‌هاي زيادي وجود دارد و اشخاصي كه تمايل به نگهداري حيوانات در آپارتمان‎شان دارند بايستي مقررات و مسائل بهداشتي را به نحو احسن رعايت كنند.

بازدید : 256
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

تاسيس هر نوع محل كسب و واحد صنفي و اشتغال به هر نوع كسب و حرفه، مستلزم داشتن صلاحيت و پروانه از اتحاديه صنفي مربوط خواهد بود. در غير اين صورت فعاليت آنان ، غيرقانوني محسوب مي‌گردد.

جواز

تاسيس محل كسب و اشتغال به هر نوع حرفه‎اي ، مستلزم داشتن پروانه كسب مربوط به آن است. براي گرفتن جواز كسب بايد مراحل مختلفي طي شود. با مجله پيام دلتا همراه باشيد تا مراحل دريافت پروانه كسب را شرح دهيم .

جواز

پروانه كسب چيست؟

پروانه كسب، مجوزي است كه طبق مقررات قانون نظام صنفي، به منظور شروع و ادامه كسب و كار يا حرفه، ببراي محل مشخص يا وسيله كسب مشخص به متقاضي داده مي‌شود. پروانه اشتغال، گواهينامه مهارت انجام كار فني است كه توسط مراجع ذي‌صلاح ، صادر خواهد شد. تاسيس هر نوع محل كسب و واحد صنفي و اشتغال به هر نوع كسب و حرفه، مستلزم داشتن صلاحيت و پروانه از اتحاديه صنفي مربوط خواهد بود. در غير اين صورت فعاليت آنان ، غيرقانوني محسوب مي‌شود.

شرايط دريافت جواز كسب موقت

پروانه كسب موقت فقط براي يك‌بار صادر مي‌شود و مدت اعتبار آن يك‌ سال است.

شرايط متقاضي دريافت پروانه كسب:

1. مراجعه به اتحاديه مربوطه
2. تسليم تقاضاي كتبي
3. دريافت رسيد

• تكاليف اتحاديه

اتحاديه موظف است نظر خود مبني بر رد يا قبول تقاضا را تا ۱۵ روز به‌صورت كتبي اعلام كند. عدم اعلام نظر به‌منزله پذيرش تقاضا است.

• مراحل بعد از قبول شدن تقاضا توسط اتحاديه:
1. تكميل مدارك اتحاديه ظرف حداكثر سه ماه
2. تسليم مدارك به اتحاديه
3. صدور جواز كسب از طرف اتحاديه ظرف مدت روز۱۵

انتقال پروانه كسب

در صورتي كه دارنده پروانه كسب بخواهد محل كسب خود را به ديگري ‌واگذار كند، بايد درخواست كتبي خود را به اتحاديه تسليم كند. اتحاديه در صورتي كه فرد معرفي‌ شده را واجد ‌شرايط قانوني بداند با رعايت ساير مقررات، پس از ابطال پروانه كسب قبلي، پروانه جديدي به نام فرد معرفي ‌شده صادر مي‌كند. در صورت درخواست صاحب پروانه مبني بر تغيير پروانه جواز كسب به حرفه‌اي ديگر، علاوه بر طي مراحل قانوني، استعلام و تسويه‌حساب از اتحاديه قبلي ضروري است و عدم پاسخگويي اتحاديه قبلي ظرف ۱۵ روز پس از تاريخ استعلام به‌منزله نظر موافق تلقي مي‌شود.

پروانه كسب براي مشاغل تخصصي

مشاغل تخصصي نياز به مجوزهاي خاص ديگري علاوه بر پروانه كسب دارند مانند پروانه تخصصي و فني، گواهينامه‌اي كه براي انجام دادن كارهاي تخصصي يا فني و به‌وسيله مراجع ذي‌صلاح صادر مي‌شود.

اگر متقاضي واجد شرايط لازم براي دريافت پروانه تخصصي و فني نباشد، حضور يك شاغل دارنده پروانه تخصصي و فني در واحد صنفي براي صدور پروانه كسب مشروط، به نام متقاضي كافي است. براي مثال اشتغال به شغل مشاور املاك، منوط به داشتن پروانه كسب از اتحاديه مربوط و پروانه تخصصي از سازمان ثبت اسناد و املاك كشور است.

جواز

چگونگي اعتراض

چنانچه اتحاديه درخواست متقاضي پروانه كسب را رد يا از صدور پروانه كسب خودداري كند، بايد مراتب را با ذكر دلايل مستند به‌طور كتبي به متقاضي اعلام كند. در صورتي‌كه متقاضي به آن معترض باشد، مي‌تواند اعتراض خود را ظرف ۲۰ روز از تاريخ دريافت پاسخ به طور كتبي به مجمع امور صنفي مربوطه ارائه دهد. اتاق اصناف مكلف است ظرف مهلت قانوني و مقرر به اعتراض متقاضي رسيدگي و نظر نهايي خود را اعلام كند.

پروانه كسب در چه صورتي باطل مي‌شود؟

جواز كسب مربوط به محل جغرافيايي مشخص و فرد معيني است. نمي‌توان جواز را به كسي ديگر واگذار كرد يا جغرافياي محل را تغيير داد. حال آنكه اگر محل واحد صنفي تغيير كند جواز هم باطل مي‌شود. به گفته قانونگذار در مقابل هر گونه تغيير شغل، محل و شخص بايد پروانه كسب نيز تغيير كند. البته اگر صاحب پروانه فوت كند ورثه‌اش دو سال وقت دارند براي دريافت پروانه جديد اقدام كنند. در غير اين صورت پروانه از درجه اعتبار ساقط است.

بازدید : 250
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

طبق قانون به پدر، مادر، همسر، برادر، خواهر، فرزندان شخص بازداشت شده، پدر همسر و مادر همسر اين اجازه و حق داده شده است كه به صورت هفتگي با زنداني ملاقات داشته باشند.

كليه زندانيان اعم از متهم و محكوم ‌مي‌توانند بر طبق قانون با خانواده، آشنايان و بستگان خود به وسيله قرار ملاقات و يا مكاتبه در ارتباط باشند. مگر اينكه با دستور مقام قضايي منعي قانوني در اين رابطه وجود داشته باشد كه در اين وضعيت زنداني ممنوع‎الملاقات خواهد بود.

در صورتي كه قرار ملاقات با زنداني و يا مكاتبه كردن با او برخلاف حسن جريان محاكمه باشد، قاضي بايد به صورت كتبي ملاقات و مكاتبه با متهم را ممنوع كند. در اين شرايط تا زمان اتمام ممنوعيت امكان ملاقات و مكاتبه با زنداني وجود نخواهد داشت، مگر با اجازه كتبي قاضي مورد نظر صورت گيرد. به محض شروع محاكمه، قرار ملاقات وكيل مدافع با زنداني تنظيم خواهد شد.در مجله پيام دلتا شرايط و مقررات ديدار با زنداني بررسي شده است.براي اطلاعات بيشتر با ما همراه باشيد.

چه كساني اجازه ملاقات با زنداني را دارند؟

طبق قانون به پدر، مادر، همسر، برادر، خواهر، فرزندان شخص بازداشت شده، پدر همسر و مادر همسر اين حق داده شده است كه به صورت هفتگي با زنداني ملاقات داشته باشند. ساير بستگان و دوستان زنداني ‌مي‌توانند در صورت تمايل، درخواست خود را به رئيس زندان و يا قاضي ناظر اعلام كنند و در صورت اجازه از سوي اين مقامات، وقت ملاقات بگيرند.

ملاقات حضوري و خصوصي

چنانچه زنداني حسن رفتار و كردار داشته باشد، ‌مي‌تواند با همسر، فرزندانش، پدر، مادر، خواهر، برادر، پدر همسر و مادر همسر به صورت حضوري ولي با حضور مامور ملاقات داشته باشد.در برخي از موارد بنا به درخواست زنداني و موافقت رئيس زندان و يا قاضي ناظر زندان به شخص بازداشت شده اجازه ملاقات حضوري بدون حضور مامور با همسر و يا فرزندان داده ‌مي‌شود.

ملاقات با زنداني

ملاقات وكيل با زنداني

در قانون اين اجازه به وكلاي دادگستري داده شده است كه در صورت داشتن وكالتنامه ‌رسمي ‌براي محافظت از حقوق موكل خود در هر زماني كه ضروري ديدند به زندان مراجعه كنند. آنها بايد پس از ورود از مقامات قضايي ذي‎صلاح مجوز كتبي بگيرند و پس از دريافت آن، وكالتنامه رسمي ‌را به رئيس زندان ارائه دهند. وكلا ‌مي‌توانند در صورت وجود شرايط لازم با موكل خود در اتاقي مجزا از اتاق عمومي‌ ملاقات داشته باشند. در صورتي كه زنداني مورد نظر ممنوع‎الملاقات باشد، ملاقات پس از اجازه مقام قضايي مورد نظر امكان پذير ‌مي‌شود.

چند نكته در خصوص ملاقات زنداني

  1. بايد برنامه ملاقات زندانيان به گونه اي تنظيم شود كه هر يك از آن ها حداقل ۱ مرتبه در هفته قرار ملاقات داشته باشد و زمان هر ملاقات كمتر از ۲۰ دقيقه نباشد.
  2. با نظر رئيس زندان و يا بالاترين مقام موجود در زندان ‌مي‌توان براي زنداني قرار ملاقاتي خارج از وقت اداري تنظيم كرد.
  3. رئيس زندان ‌مي‌تواند در صورت بيماري و بستري شدن زنداني در بيمارستان و عدم توانايي وي در حركت، بسته به نظر پزشك تسهيلات لازم براي ملاقات با زنداني بيمار را فراهم آورد.
  4. رد و بدل شدن نامه و يا اشياء مجاز بين ملاقات كننده و زنداني بدون كسب اجازه از رئيس زندان و يا نمايده او به هر روشي ممنوع ‌است.

بازدید : 259
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

براساس قانون، كساني كه براي مردم مزاحمت ايجاد مي‌كنند به حبس از يك ماه تا يك سال محكوم مي‎شوند.

مزاحمت

با توسل به موادي از قانون مجازات اسلامي، مي‌توانيد موارد آزار و اذيت افراد در فضاي شهري را مورد پيگرد قضايي قرار دهيد. مواردي مثل مزاحمت ها و آزار و اذيت هاي خياباني كه در قانون مجازات به صراحت به آن ها اشاره شده است . مزاحمت اقدامي آگاهانه بوده كه مرتكب بايد بر اساس قانون جوابگوي عمل خود باشد.

به گزارش مجله پيام دلتا چنين اقداماتي ملاك مسئوليت كيفري مزاحم شناخته شده و دادگاه بر همين اساس قضاوت خواهد كرد. همچنين براي رفع مزاحمت‌هاي گوناگون در قانون آيين دادرسي مدني، مسيرهاي حقوقي متعددي پيش بيني شده است.

مزاحمت

چگونه جرم را اثبات كنيم؟

شهادت شهود، وقوع جرم در منظر نيروهاي انتظامي و ضابطين دادگستري، اقرار مجرم و يا ساير ادله اثبات دعوي (براي مثال ثبت در دوربين‌هاي مدار بسته)، كه به وسيله آن قاضي بتواند جرم مرتكب شده را شناسايي كند و محرز بداند از جمله راهكارهاي اثبات اين جرم است.

دشواري اثبات آزار و اذيت‌هاي خياباني يكي از دلايلي است كه بزه‌ ديدگان اقدام به شكايت نمي‌كنند. زماني كه شخصي براي ديگري مزاحمت ايجاد مي‎كند و به راه خود ادامه مي‌دهد. چقدر احتمال دارد كه در آن لحظه مامور نيروي انتظامي در صحنه وجود داشته باشد؟ چگونه مي‌توانيد مشخصات يك رهگذر غريبه را شناسايي و از او شكايت كنيد؟ در آن لحظه كه از شدت عصبانيت يا ترس بعضا نمي‌توانيد حتي واكنشي منطقي نشان بدهيد، چگونه مي‌شود مرتكب را دستگير كرد و به محاكم قضايي كشاند؟

اقدامات لازم براي برخورد با مزاحم

شما مي‌توانيد ضمن تماس با پليس ۱۱۰‌، نسبت به جمع آوري دلايل لازم براي عمل مزاحم اقدام كنيد ، به اين ترتيب مامور پليس در محل جرم حضور يافته و براساس مشاهدات خود مي‌تواند مزاحمت ايجاد شده را صورت جلسه كند.

اين صورت جلسه مانند شهادت شهود معتبر بوده و در دادگاه براي دفاعيات كافي خواهد بود.
براساس قانون، هيچ كسي نمي‌تواند براي كس ديگري مزاحمت ايجاد كند و قانون نيز اين چنين حقي به او نداده است . اشخاص هيچ حقي براي ايجاد مزاحمت براي افراد ديگر را ندارند و طبق قانون با آن‌ها برخورد خواهد شد.

اثبات تهديد و فحاشي

براي اثبات تهديد و فحاشي در مكان‌هاي مختلف بايد از شهادت شهود بهره گرفت. البته استناد به شهادت شهود فقط زماني ممكن است كه شاهدان از بستگان درجه يك نباشند. همچنين وجود مدارك ديگر نيز مي‌تواند به اثبات تهديد و فحاشي كمك كند.

مزاحمت

مجازات آزارگران در قانون

براساس قانون، كساني كه براي مردم مزاحمت ايجاد مي‌كنند به حبس از يك ماه تا يك سال محكوم شده و دادگاه مي‌تواند علاوه بر اعمال مجازات، براساس نوع و مقدار آن، شخص مزاحم را به ارتكاب جرم محكوم كند. هركسي كه موجب آزار و اذيت مردم شود و با سروصداي خود يا دستگاه‌هاي توليدكننده صدا، آرامش مردم را برهم زند يا مانع ادامه كار آن ها شود، براساس قانون مجازات اسلامي به حبس سه ماه تا يك سال و براساس صلاحديد قاضي پرونده، به مجازات شلاق هم محكوم خواهدشد.

بازدید : 230
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

كليه آراي صادره از دادگاه كيفري استان چه با شديدترين و چه با كمترين مجازات قابل تجديدنظر است .

دادگاه

طبق قانون، هيچ مقام رسمي يا سازمان يا اداره دولتي نمي‌تواند راي قطعي دادگاه را تغيير دهد يا از اجراي آن جلوگيري و به عبارتي درخواست تجديدنظر كند؛ مگر دادگاهي كه حكم صادر كرده است يا مرجع بالاتر؛ آن هم در مواردي كه قانون معين كرده باشد.در مجله پيام دلتا به اختصار به نحوه تجديدنظرخواهي از احكام دادگاه ها مي پردازيم.با ما همراه باشيد.

تجديدنظر

آراي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در موارد زير قابل تجديدنظر است

  1. جرائمي كه مجازات آن اعدام است.
  2. ضبط اموال بيش از يك ميليون ريال.
  3. مصادره اموال.
  4. جرامي كه مجازات قانوني آنها بيش از يك پنجم ديه كامل است.
  5. جرامي كه حداكثر مجازات قانوني آنها بيش از سه ماه حبس يا شلاق و جزاي نقدي بيش از ۵۰٫۰۰۰ تومان باشد.
  6. محكوميت به انفصال از خدمت.

دادگاه كيفري استان

كليه آراي صادره از دادگاه كيفري استان چه با شديدترين و چه با كمترين مجازات قابل تجديدنظر است از اين ‎رو آراي اين دادگاه در مورد جرائمي كه مجازات آن اعدام، حبس ابد، قصاص و … باشد، قابل تجديدنظر است.

مرجع تجديدنظر از آراي دادگاه هاي مذكور عبارتند از:

در مورد دادگاه هاي عمومي و انقلاب جرائمي كه مجازات قانوني آنها اعدام، حبس بيش از ده سال و مصادره اموال باشد ديوان عالي كشور است و در ساير موارد دادگاه تجديدنظر استاني است كه دادگاه صادر كننده رأي در آن حوزه قرار گرفته است.

اما در مورد دادگاه كيفري استان كليه آراي اين دادگاه در ديوان عالي كشور قابل تجديدنظر است.

  • آيا آراي دادگاه مذكور فقط در خصوص محكوميت متهم قابل تجديدنظر است يا در خصوص آراي تبرئه هم مي‎توان تجديدنظر خواست؟
    در پاسخ به اين سوال مي‎توان گفت فرقي نمي‎كند چه در مورد محكوميت و چه درباره برائت از سوي شاكي خصوصي متهم و دادستان قابل تجديدنظر است.

توجه: گاهي اوقات پرونده كيفري علاوه بر جنبه جزايي جنبه مدني هم دارد. فرض كنيم در يك حادثه رانندگي علاوه بر وارد آمدن صدمه به شاكي، به اتومبيل او نيز خسارت وارد مي‎شود كه اين پرونده هم داراي جنبه كيفري و هم جنبه مدني است. حال اگر رأي دادگاه كيفري راجع به جنبه كيفري و دعواي ضرر و زيان توأمان صادر شود و جنبه مدني يا كيفري آن قابل تجديدنظر باشد جنبه ديگر رأي كه به طور مستقل قابل تجديدنظر نبوده به تبع جنبه‎اي كه قابل تجديدنظر است قابل تجديدنظر خواهد بود.

تجديدنظر

براي درخواست تجديدنظر بايد به نكات زير توجه كرد:

  • مهلت درخواست تجديدنظر از آراي دادگاه‎هاي كيفري براي اشخاص مقيم ايران بيست روز و مقيم خارج از ايران دو ماه از تاريخ ابلاغ راي تعيين شده است و درصورتيكه رأي دادگاه غيابي باشد، از تاريخ اطلاع محكوم از مفاد رأي مذكور، متقاضي ده روز فرصت دارد تا در دادگاه تجديدنظر به رأي اعتراض كند.
  • علاوه بر شاكي و متهم، وكلا و نمايندگان قانوني آنان نيز حق درخواست تجديدنظر از دادگاه كيفري را دارند.

درخواست تجديدنظر ممكن است به دليل يكي از موارد زير باشد:

  • ادعاي عدم اعتبار مدارك استنادي دادگاه
  • ادعاي قانوني نبودن شرايط شهادت شاهدان و يا دروغ بودن شهادت آن ها
  • ادعاي مخالف بودن رأي با قانون
  • ادعاي عدم توجه به دلايل از سوي دادگاه
  • ادعاي عدم صلاحيت قاضي يا دادگاه صادركننده رأي
  • اگر شاكي نسبت به رأي اعتراض داشته باشد بايد با درخواست كتبي و ابطال تمبر اين درخواست را به دفتر دادگاه صادر كننده رأي يا دفتر دادگاه تجديدنظر تقديم كند.
  • متهم براي تجديدنظرخواهي نياز به ابطال رأي ندارد. (چه براي محكوميت كيفري خود و چه براي ضرر و زيان ناشي از جرم)
  • اگر متهم در بازداشت باشد بايد درخواست تجديدنظر خود را به دفتر بازداشتگاهي كه در آنجا بزداشت شده است تسليم كند.
  • اگر درخواست تجديدنظر متقاضي ناقص باشد مدير دفتر دادگاه نقايص را به درخواست‎كننده اعلام مي‎كند تا ظرف مدت ده روز از تاريخ ابلاغ اين نقايص را برطرف كند.

بازدید : 247
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

كسي كه اقدام به شهادت دروغ كند، داراي مسئوليت مدني و كيفري خواهد بود. به اين معنا كه اگر كذب بودن شهادت او اثبات شد، نه فقط بايد خسارات وارده به دليل اين نوع شهادت خود را بپردازد و جبران كند بلكه از لحاظ كيفري نيز داراي مسئوليت خواهد بود. يعني اگر دروغ بودن گواهي او محرز گردد، بايد ضرر وارده به خاطر اين نوع گواهي خود را بدهد و غرامت بپردازد و از نظر كيفري هم مسئوليت دارد.

شهادت

هر فردي كه مدعي حقي است، بايد آن را اثبات كند و بر اساس قانون يكي از موارد اثبات دعوي، شهادت است.شهادت از مجموعه كارهايي است كه معمولا اشخاصي كه مشكلات حقوقي و كيفري پيدا مي‎كنند به آن دقت دارند. شهادت گواهان، يكي از علت هاي شناسايي موضوع و موارد شكايت در دادگاه‌ها به حساب مي‎آيد و عبارت است از اطلاعات يك فرد خارج از دعوي كه موضوع مورد ادعا را ديده يا شنيده باشد يا اگر مورد، از موارد ديدني و شنيدني نباشد، از آن آگاه شده است.با مجله پيام دلتا همراه باشد.

به عبارت ديگر، شهادت دادن به اين معنا است كه شخص از واقعه‌اي جزيي يا كلي كه بين ۲ يا چند نفر صورت گرفته است، در دادگاه يا نزد مراجع قضايي يا قانوني خبر دهد يا اطلاع‌رساني كند. احضار گواه يا شاهد در دعاوي كيفري بر حسب درخواست شاكي يا متهم و به تشخيص قاضي انجام مي‌شود. همچنين فردي كه به عنوان شاهد براي بيان وقوع رخدادي در دادگاه حاضر مي‌شود بايد داراي شرايط و ويژگي‌هايي باشد.

اختيار قاضي در پذيرش شهادت

قاضي يا دادرس مختار است شهادت را بپذيرد يا رد كند. زيرا ممكن است قاضي تشخيص دهد شاهد واجد شرايط قانوني مورد نظر نيست. به عنوان مثال مطابق قانون، اظهارات ديوانه و افرادي كه به سن بلوغ يعني ۱۵ سال تمام نرسيده‌اند، قابل اعتماد نيست. همچنين، وجود قصد ، اختيار و اهليت ضروري است و در صورت نبود يا مفقود بودن هر يك از اين شرايط، شهادت بلااثر خواهد بود.

شهادت

اگر شهادت در شرايط اكراه انجام شده باشد، معتبر نيست چرا كه ممكن است براي قاضي نسبت به موضوع آگاهي و علم ايجاد كند اما به عنوان يكي از ادله اثبات دعوي موثر نخواهد بود.

مجازات شهادت دروغ

كسي كه اقدام به شهادت دروغ كند، داراي مسئوليت مدني و كيفري خواهد بود. به اين معنا كه اگر كذب بودن شهادت او اثبات شد، نه فقط بايد خسارات وارده به دليل اين نوع شهادت خود را بپردازد و جبران كند بلكه از لحاظ كيفري نيز داراي مسئوليت خواهد بود.

يعني اگر دروغ بودن گواهي او محرز شود، بايد ضرر وارده به دليل گواهي خود را بدهد و غرامت بپردازد و از نظر كيفري هم مسئوليت دارد. قانون آيين دادرسي كيفري سال ۱۳۹۲، گواهي دروغ را به طور جدي مورد بررسي و توجه قرار داده است.

طبق اين قانون، در مورد افرادي كه در روند تحقيقات مقدماتي و دادرسي به هر دليلي بازداشت و از سمت مراجع قضايي، حكم بي گناهي يا قرار تعقيب نكردن در خصوص آنان صادر مي‎شود، اين طور آمده است كه آنان مي‎توانند ضرر روزهاي بازداشت را از دولت درخواست كنند. همين طور كه اگر كه بازداشت به دليل شهادت دروغ يا مقصر مقام قضايي باشد ، دولت بعد از پرداخت خسارت قادر است به مسئول اصلي رجوع كند.

اعتبار گواهي بر شهادت چيست؟

طبق قانون معتبر است. در صورتي كه گواهي به شهادت فرد قابل اعتمادي باشد كه به دلايلي نتوانسته است در دادگاه حاضر شود. شهادت بايد به طور قطعي و يقين باشد و بر اساس ماده ۱۳۱۵ قانون مدني «شهادت بايد از روي قطع و يقين باشد؛ نه به طور شك و ترديد» اين موضوع به آن معنا است كه شاهد آنچه را در دادگاه مي‌گويد بايد ديده، شنيده يا حس كرده باشد.

شهادت شهود

شاهد چه شرايطي داشته باشد؟

سن شاهد بايد ۱۵ سال تمام شمسي باشد. براساس قانون، شهادت اطفالي كه به سن ۱۵ سال تمام نرسيده‌اند فقط ممكن است براي اطلاع از موضوع شنيده شود؛ مگر در مواردي كه قانون شهادت اين اطفال را معتبر شناخته باشد.

شهادت افراد ديوانه معتبر نيست اما افرادي كه به جنون ادواري مبتلا هستند اگر در زمان سلامتي شهادت بر امري بدهند معتبر است. همچنين شهادت فردي كه بر اثر كهنسالي يا بيماري دچار فراموشي شده باشد، پذيرفته نيست.

در واقع ، يكي از شرايط اصلي كه شاهد بايد داشته باشد، رسيدن او به سن بلوغ و عقل است. اين شرط از آن نظر داراي اهميت بسيار است كه درك صحيح فرد از گواهي (شهادت) بر موضوع را تضمين مي‎كند.

شهادت شهود بايد مطابق با موضوع شكايت باشد. در دعاوي كه تعداد شهود زياد است بايد ميان مفاد شهادت شهود اتحاد باشد و در صورتي معتبر است كه همه به يك واقعه رخ‌داده شهادت دهند.

بازدید : 245
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

تفاوت ديه و ارش در اين است كه نوع و ميزان ديه در قانون مشخص است ولي ميزان خسارت ارش در قانون مشخص نيست.

ديه و ارش

معمولا جبران خسارات بدني با پرداخت ديه يا ارش است، نوع و ميزان خسارت ديه در قانون مشخص است ولي ميزان خسارت ارش در قانون مشخص نيست. به عنوان مثال در قانون جبران خسارت قطع شدن يك دست نصف يك ديه كامل اما، ديه پاره شدن يك تار عصبي دست در قانون اعلام نشده است. در خصوص جبران اين نوع خسارت قاضي دادگاه،به نظريه كارشناسي پزشكي قانوني رجوع مي‎كند. مجله پيام دلتا در اين مقاله ماهيت ديه و ارش، موارد تعيين و تفاوت اين دو اصطلاح را بررسي مي كند .

ماهيت ديه

در قانون مجازات اسلامي، ديه به عنوان مجازات مالي تعيين شده كه بر اساس آن، در صورت ايراد جراحت از جانب شخص نسبت به ديگري، خواه منجر به فوت عمد يا غير عمد و يا موجب نقص و يا جراحت در اعضاي بدن شخص شود، شخص محكوم به پرداخت آن مال معين خواهد بود و در مواردي كه جاني مشخص نيست و فرد به قتل رسيده باشد، ديه از بيت المال پرداخت مي‎شود.

ديه و ارش

ماهيت ارش

مطابق قانون هر جنايتي كه بر عضو كسي وارد شود و مقدار معيني براي آن تعيين نشده باشد، جاني بايد مبلغي تحت عنوان ارش بپردازد. همچنين در كليه مواردي كه به موجب مقررات قانوني ارش تعيين شده است، با در نظر گرفتن ديه كامل انسان و نوع و كيفيت جنايت و ميزان خسارت وارده طبق نظر كارشناس تعيين مي‎شود. بنابراين به مالي كه شخص در مقابل جنايتي كه وارد كرده، به طرف آسيب‎ ديده مي‎‌پردازد و براي آن ديه خاصي تعيين نشده ‌است ارش جنايت مي‎گويند.

تفاوت

اگرچه ديه و ارش هر دو مجازات مالي محسوب مي‌شوند؛ ولي تفاوت هايي دارند:

بنابر تعريفي كه از ديه و ارش مطرح شد مي‎توان گفت تفاوت اين دو اصطلاح در اين است كه نوع و ميزان ديه در قانون مشخص است ولي ميزان خسارت ارش در قانون مشخص نيست.

همچنين اگر بخواهيم تفاوت اين دو را از يكديگر بسنجيم در عمل، ارش بيشتر از ديه در قانون كاربرد دارد. ديه براي اعضاي خاصي از بدن مانند دست، پا، دندان، استخوان‎ها، بعضي جراحات وارده به سر و صورت و… تعيين شده است در حالي كه صدمات وارده به بدن اشخاص عمد و غير عمد آن قدر متنوع است كه ناگزير بايد «ارش» تعيين شود.

ديه هم نسبت به جراحات و نقص اعضاي بدن و هم نسبت به قتل تعيين مي‌شود؛ در حالي كه ارش فقط نسبت به جراحات است.مقدار ديه در زن و مرد متفاوت ولي در ارش بين زن و مرد يكسان است.

موارد تعيين ديه و ارش

با توجه به اينكه جبران خسارت ناشي از هرگونه وقوع جنايت و يا ايراد ضرب و جرح، در وهله اول شخص را محكوم به پرداخت ديه قانوني مي‎كند؛ ولي در برخي از موارد هم ممكن است كه ميزان جراحات وارده، متعدد باشد و علاوه بر ديه، ارش هم تعيين شود.تعدادي از مواردي را كه قانون علاوه بر ديه، ارش را هم تعيين كرده و شخص محكوم به پرداخت هر دو است، شامل موارد زير است:

  • هرگاه در اثر پاره كردن پرده گوش ،شنوايي فرد نيز از بين برود يا كاهش پيدا كند.
  • هرگاه قطع نخاع موجب عيب عضو ديگر شود.
  • هرگاه در اثر وارد كردن شي تيز ، بدن سوراخ شود و اعضاي دروني هم آسيب ببيند.
  • جنايتي كه موجب تورم در سر و صورت شود و رنگ پوست آن هم تغيير كند.

بازدید : 247
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در حكم طلاق دستور دادگاه به جدايي است اما در گواهي عدم سازش، طلاقي صورت نگرفته بلكه فقط اجازه طلاق صادر شده است و در صورتي كه در مدت مشخص شده كه سه ماه است، طلاق ثبت نشود به منزله انصراف از جدايي است.

عدم سازش

تفاوت گواهي عدم سازش و طلاق

بسيار پيش مي ‎آيد كه هريك از زن و شوهر و يا هر دوي آنها ديگر به ادامه زندگي مشترك با يكديگر تمايل ندارند و تصميم به جدايي از يكديگر و طلاق مي ‎گيرند . جدايي و طلاق علت‎هاي متفاوتي دارد. اين كه علت دعوا و اختلاف چيست، كدام يك از زن يا شوهر آن را مطرح مي‎كنند و اين كه زمينه اختلاف چيست، نوع دعوي را در دادگاه خانواده و راه هاي پيگيري آن و مراحلي كه بايد طي شود را مشخص مي كند. يكي از موارد تفاوت در رسيدگي زماني است كه دادگاه بايد اقدام به صدور گواهي عدم امكان سازش و يا حكم طلاق كند. در اين مطلب مي‎خواهيم بدانيم موارد صدور گواهي عدم امكان سازش و صدور حكم طلاق كدام است و تفاوت حكم طلاق و گواهي عدم سازش در چيست؟ با مجله پيام دلتا همراه باشيد.

طلاق توافقي

گواهي عدم امكان سازش چيست ؟

گواهي عدم امكان سازش همانطور كه از نام آن برمي‎ آيد، به معناي تاييد عدم توافق و سازش است. اين گواهي مواقعي صادر مي‎ شود كه دادگاه رسيدن به توافق و آشتي را بين زن و شوهر ناممكن مي ‎داند و به آن ها اجازه جدايي را مي‎ دهد. گواهي عدم امكان سازش در موارد زير صادر مي ‎شود:

  1. درخواست طلاق از طرف مرد باشد: علت اين موضوع آن است كه در حقوق ما مرد اختيار طلاق دادن همسرش را در هر زمان كه بخواهد دارد. البته اين درخواست از طرف مرد مستلزم رعايت تشريفاتي از جمله دريافت گواهي عدم سازش از دادگاه است.
  2. طلاق توافقي: در اين نوع طلاق هم، چون هر دو طرف رضايت به جدايي دارند، مي ‎توانند با دريافت گواهي عدم امكان سازش اقدام به ثبت طلاق خود كنند.
  3. طلاق از طرف زن باشد: وقتي كه زن وكالت در طلاق دارد، يعني زماني كه زن حق طلاق دارد.

موارد صدور حكم طلاق

جدا از مواردي كه براي صدور گواهي عدم امكان سازش اشاره شد، در مواردي دادگاه اقدام به صدور حكم طلاق مي‎ كند و آن زماني است كه زن به دادگاه درخواست طلاق مي ‎دهد بدون اينكه حق طلاق داشته باشد. يعني زن در عقد ازدواج خود حق طلاق را از مرد نگرفته است اما بنا به دلايلي مثل داشتن عسر و حرج يعني مواردي كه به موجب آن ادامه زندگي مشترك براي زن دشوار مي‎ شود، قصد دارد از مرد جدا شود.

از آنجا كه در كشور ما زن بر عكس مرد با اراده مستقيم، اختيار طلاق دادن همسرش را ندارد، براي اينكه بتواند از شوهرش جدا شود بايد در دادگاه مراحلي را طي كند. در اين مورد دادگاه گواهي عدم امكان سازش صادر نمي‎كند بلكه ابتدا موضوع و دلايل اختلاف را كه زن بابت آن ها درخواست طلاق كرده بررسي مي‎ كند و اگر زن را در گرفتن طلاق از شوهرش محق دانست اقدام به صدور حكم طلاق مي‎كند.

طلاق توافقي

تفاوت حكم طلاق و گواهي عدم امكان سازش را مي‎توان در موارد زير بررسي كرد :

1.وقتي قرار باشد دادگاه درباره موضوعي حكم صادر كند، به طور كامل آن را بررسي مي‎كند، دليل اقامه دعوي را بررسي مي‎كند، دفاعيات دو طرف را مي‎شنود و در نهايت تصميم مي‎گيرد كه به نفع چه كسي و چگونه حكم صادر كند.

در اصطلاح حقوقي به اين روند ، ورود دادگاه به ماهيت دعوا، مي‎ گويند. همانطور كه گفته شد يكي از اين موارد زماني است كه زن بدون داشتن حق طلاق به دادگاه درخواست دهد . اما دادگاه زماني گواهي عدم امكان سازش صادر مي‎كند كه لزومي براي ورود به ماهيت دعوي وجود ندارد و فقط قصد دارد تصميم به طلاق را تاييد كند.

2.طبق قانون حمايت خانواده مدت اعتبار حكم طلاق شش ماه از تاريخ ابلاغ راي فرجامي يا انقضاي مهلت فرجام‎خواهي است اما گواهي عدم سازش اگر تا سه ماه به دفترخانه ارائه نشود، ديگر اعتبار ندارد.

3.در حكم طلاق دستور دادگاه به جدايي است اما در گواهي عدم سازش، طلاقي صورت نگرفته بلكه فقط اجازه طلاق صادر شده است و در صورتي كه در مدت مشخص شده كه 3 ماه است، طلاق ثبت نشود به منزله انصراف از جدايي است.

بازدید : 242
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

چك برگشتي از جرائم عليه اموال است كه مشكلاتي فراوان در جامعه به وجود آورده و خيلي‌ها به دليل ناآگاهي و استفاده ناصحيح از چك دچار مشكلات فراوان شده و حتي سر از زندان درمي‌آورند.دارندگان چك و صاحبان حساب‌جاري اگر موارد قانوني مربوط به استفاده از چك را رعايت كنند، از دسته‌چك آنان سوءاستفاده نمي‌شود و يا سوءاستفاده به حداقل ممكن مي‌رسد.

چك

همواره در خصوص چك نكاتي وجود دارد كه حتي مديران و كسبه كه به مراتب بيش از سايرين از چك استفاده مي‎كنند با ‎رعايت نكردن اين نكات ناخواسته موجبات جعل و سوء استفاده را براي سودجويان فراهم مي‎آورند.

به گزارش مجله پيام دلتا چك برگشتي از جرائم عليه اموال است كه مشكلاتي فراوان در جامعه به وجود آورده است .خيلي‌ها به دليل ناآگاهي و استفاده ناصحيح از چك دچار مشكلات فراوان شده و حتي سر از زندان درمي‌آورند و بسياري از زنداني‌ها را افرادي تشكيل مي‌دهند كه به سبب ناآگاهي از قانون چك گرفتار شده‌اند.دارندگان چك و صاحبان حساب‌جاري اگر موارد قانوني مربوط به استفاده از چك را رعايت كنند، از دسته‌چك آنان سوءاستفاده نمي‌شود و يا سوءاستفاده به حداقل ممكن مي‌رسد.

چك

چند توصيه مهم براي دارندگان دسته چك :

– هنگام نوشتن متن چك سعي كنيد شخصا” و با قلم خود متن چك را بنويسيد، حتي اگر طرف مقابل مورد اعتماد شما باشد، هرگز اجازه ندهيد ديگران متن چك را بنويسند.

– در قسمت «مبلغ چك» ميزان آن را هم به‌صورت ريال و هم تومان بنويسيد و همچنين در قسمت «در وجه» سعي كنيد كه وجه را به اسم شخص بنويسيد و تا مي‌توانيد از نوشتن كلمه «حامل» خودداري كنيد.

– در داخل شكل مستطيل كه بايد مبلغ به عدد نوشته شود سعي كنيد از سمت چپ با كمترين فاصله به حرف «ر» در كلمه «ريال» شروع به نوشتن كنيد و پس از نوشتن مبلغ در جلوي آن تا انتهاي مستطيل خط تيره كشيده شود.

– سعي كنيد چك را به‌ آرامي بنويسيد و از شتاب‌زدگي و عجله در نوشتن خودداري و تا آن‌جا كه ممكن است بدون قلم‌خوردگي چك را صادر كنيد.

– چنانچه در هنگام نوشتن دچار قلم‌خوردگي شديد حتي دريك حرف يا يك عدد ايجاد شود، پشت چك قيد شود كه قلم خوردگي از جانب شمااست و آنرا تصحيح كنيد.

– در انتخاب امضاء براي چك سعي كنيد از امضاء ساده كه به‌راحتي قابل جعل باشد خودداري و زير امضاء نام و نام خانوادگي را به همراه تاريخ با خط خود قيد كنيد.

– پس از صدور چك ته چك را نيز كامل كرده و تاريخ و مبلغ چك و اين‌كه چك را به چه كسي داده‌ايد حتماً قيد كنيد.

چك

– از نمونه امضاء خود در قسمت ته چك و برگه و جلد دسته‌چك خودداري كنيد تا چنانچه چك يا دسته‌چك مفقود شد يا مورد دستبرد قرار گرفت جعل نمونه امضاء صورت نگيرد.

– چنانچه دسته‌چك يا يك برگ چك مفقود يا مورد سرقت قرار گرفت در اسرع وقت به بانك اطلاع دهيد و طبق ماده 14 قانون چك ظرف مدت يك هفته به دادسرا مراجعه كرده و ضمن طرح شكايت دستور قضايي را به بانك تحويل دهيد.

چنانچه به دادسرا مراجعه نشود و دستور قضايي صادر نگردد بانك مسئوليتي نخواهد داشت و مي‌تواند وجه‎چك را پرداخت و يا چك را برگشت بزند.

– با توجه به مشكلات و تراكم كار در بانك و براي جلوگيري از برگشت خوردن چك سعي كنيد مبلغ چك را يك روز قبل از موعد آن در بانك تأمين كنيد و چنانچه در تأمين وجه چك در موعد مقرر دچار مشكل شديد حتماً با دارنده چك هماهنگ كرده به او اطلاع دهيد و از او مهلت درخواست كنيد تا با برگشت خوردن چك و بدحسابي مواجه نشويد.

– كسي كه چك بلامحل صادر كند طبق قانون چك ،علاوه بر اينكه دادگاه او را به پرداخت مبلغ چك و خسارت وارده محكوم مي‌كند به مجازات حبس و جزاي نقدي محكوم خواهد شد، پس باعث گرفتاري خود نشويم . در ضمن چنانچه چكي را بابت ضمانت يا تخليه ملكي به‌ طرف مقابل داديد حتماً از او رسيد دريافت كنيد.

بازدید : 263
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

پرونده‌هاي زيادي در خصوص دعاوي ملكي در مراجع قضائي جريان دارد كه از ابعاد مختلف قانوني، طرف هاي دعوي را دچار مشكلات و دردسركرده است.

املاك

املاك يكي از بخش‌هاي اساسي سرمايه گذاري مردم ايران محسوب مي‌شود. گراف نيست اگر بگوييم؛ خريد مسكن و ملك براي بخش اعظمي‌ از مردم، همچون آرزو و رويايي ارزشمند محسوب مي‌شود. و مي‌توان از آن به عنوان دغدغه هميشگي مردم ياد كرد.
خوب يا بد؛ مشكلات اقتصادي و مديريتي،بستر‎ساز حساسيت در بخش مسكن و املاك شده است. از اين رو؛ شناخت و آگاهي نسبت به نكات حقوقي و مناسبات قانوني بخش خريد و فروش و معامله املاك داراي اهميت ويژه‎اي است .
به گزارش مجله پيام دلتا پرونده‌هاي زيادي در خصوص دعاوي ملكي در مراجع قضائي جريان دارد كه از ابعاد مختلف قانوني، طرف هاي دعوي را دچار مشكلات و دردسركرده است. عموم پرونده‌هاي مربوط به دعاوي ملكي؛ به دليل سهل انگاري و سودجويي اشخاص به وجود آمده است. در اينجا به 3 نمونه از دعاوي ملكي اشاره مي‎كنيم.

املاك

دعاوي ملكي حقوقي

يكي از انواع دعاوي ملكي كه حجم زيادي از پرونده‌هاي حقوقي دادگاه‌ها را تشكيل داده است؛ دعاوي ملكي حقوقي است. اگر بخواهيم مهم‎ترين موارد دعاوي ملكي حقوقي را بيان كنيم، مي‌توانيم به اين موارد اشاره داشته باشيم:

  • در خصوص الزام تنظيم سند رسمي ‌براي املاك مربوطه
  • دعاوي مربوط به الزام به دريافت صورت مجلس تفكيكي براي ساختمان‌هايي كه داراي واحد‌هاي مستقل و چندگانه هستند.
  • دعاوي مربوط به الزام دريافت پايان‎كار براي ساختمان‌هايي كه اقدامات ساخت و ساز در مورد آنها به طور كامل پايان يافته و به وسيله كارشناس به تاييد رسيده است.
  • در خصوص ابطال قرارداد براي مواردي كه مشكلاتي در مفاد قرارداد منعقد شده موجود است.
  • دريافت و درخواست مطالبه‌‌ي اجرت المثل.
  • موضوع فسخ قراردادهايي كه از منظر قانوني داراي نقص هستند.
  • تعديل (افزايش يا كاهش) ميزان اجاره بها بر اساس عرف جامعه.
  • دعاوي مربوط به درخواست و مطالبه سرقفلي و در اختيار داشتن حق كسب و پيشه.
  • و همچنين ساير دعاوي ملكي حقوقي.

دعاوي ملكي كيفري

ماهيت دعاوي كيفري در رابطه با ارتكاب جرم توسط اشخاص است و بحث‌هايي همچون؛ عدم شناخت از قانون و مقررات، سهل انگاري و كم توجهي، اشتباهات سهوي و … در اين خصوص دخيل نيستند. كليت دعاوي كيفري ملكي به موجب سودجويي وكلاهبرداري مجرمان است.

موارد مهمي‌كه شامل دسته بندي دعاوي كيفري ملكي مي‌شوند عبارتند از:

  • جرم جعل كردن اسناد ملكي به منظور فريب و كلاه برداري ديگران
  • ارتكاب جرم كلاه‎برداري در حوزه خريد و فروش و معاملات املاك و مسكن
  • خيانت در امانت به عنوان يك دعوي كيفري در حوزه املاك
  • فروش غير قانوني اموال اشخاص به يك يا چند شاخص ديگر
  • جرم انتقال دادن منافع ملك غير به اشخاص ديگر يا خود
  • زد و بند در خصوص خريد و فروش‌ ها و معاملات دولتي و ارتكاب فساد در اين حوزه
  • جرم استفاده كردن از سند جعلي در رابطه با معاملات ملكي
  • تغيير كاربري اراضي كشاورزي بدون دريافت مجوز از دستگاه‌هاي مربوطه
  • خريد و فروش و معامله معارض
  • اقدام به خرد كردن املاك و ارتكاب جرم ورود غير مجاز به ملك سايرين

املاك

دعاوي ثبتي ملكي

ماهيت و كليت دعاوي ثبتي ملكي مربوط به فعاليت‌هاي حوزه ثبت اسناد و املاك است.

پرونده‌هاي زيادي در خصوص دعاوي ثبتي ملكي در محاكم قضايي مطرح است كه اگر بخواهيم به تعدادي از آنها اشاره داشته باشيم، موارد ذيل را مي‌توانيم عنوان كنيم :

  • ابطال سند رسمي‌به دلايل گوناگون
  • در خصوص ابطال سند مالكيت معارض
  • در خصوص ابطال ساز و كار و مراحل ثبتي كمسيون‌هاي گوناگون ثبتي
  • توقيف عمليات اجرايي در مراحل مختلف كار و بسياري موارد ديگر

به طور كلي اين مشكلات هنگامي‌ مطرح مي‎شود كه پس از خريد و يا انتقال سند، يا در زمان خريد و بررسي سند، ايرادي در مفاد سند و يا روند كار به وجود مي‌آيد.

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 77
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 690
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1496
  • بازدید ماه : 2931
  • بازدید سال : 7035
  • بازدید کلی : 245667
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه