loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 261
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در مواردي كه قاضي، دستور جلب را به يك كلانتري خاص ابلاغ كند كه به اين نوع از دستور جلب، «قرار جلب عادي» مي‌گويند. اما اگر اگر دستور جلب به همه كلانتري ‌هاي حوزه داده شود، به آن جلب سيار گفته مي‌شود.

حكم جلب

حكم جلب در مواردي صادر مي‌شود كه متهم بخواهد از پرداخت بدهي و دين خود امتناع كند. دستور حكم جلب در پرونده‌هاي حقوقي مانند اختلاف‌ هاي مالي، طلاق و… به راحتي صادر نمي‌شود و مدت زمان طولاني نياز است تا به مرحله جلب برسد اما در پرونده‌هاي كيفري مانند كلاهبرداري، سرقت و… با سرعت بيشتري صادر مي‌شود. در مجله دلتا به بررسي مفهوم و ابعاد حقوقي حكم جلب مي‌پردازيم.

حكم جلب متهم

هنگامي كه حكم قطعي صادر شود، شاكي مي‌تواند درخواست دستور جلب بدهد. بنابراين زماني كه پرونده به مرحله اجرا برسد حكم جلب صادر مي‌شود. در پرونده‌ هاي حقوقي پس از اينكه فرد براي مطالبه هر نوع طلب مالي خود به دادگاه شكايت كرد و حكم محكوميت بدهكار را از دادگاه گرفت، بايد درخواست اجراي حكم را به دادگاه ارائه كند. قرار جلب، در امور كيفري دستوري است كه قاضي پرونده در مراحل مختلف براي دستگيري افراد صادر مي‌كند.

طبق قانون، قرار جلب در دو حالت صادر مي‌شود:
• گاهي در روند رسيدگي به ‌پرونده و اجراي حكم، براي مجبور كردن فرد به اجراي حكم، قرار جلب صادر مي‌شود.
• در برخي موارد اتفاق مي‌افتد كه هنوز فرد متهم نشده ولي قاضي براي تحقيقات بيشتر، دستور جلب كسي را كه از او شكايت شده است، صادر مي‌كند. البته بايد در نظر داشت كه در اين حالت، فرد فقط در مظان اتهام قرار دارد و هنوز مشخص نيست كه وي متهم است يا خير اما چون دلايل و‌ مداركي مبني بر متهم بودن او وجود دارد، قاضي اقدام به صدور اين قرار مي‌كند.

قرار جلب

دستور جلب عادي و سيار

هر قاضي فقط در حوزه قضايي خود مي‌تواند دستور جلب متهم را صادر كند. به طور مثال كل استان تهران يك حوزه قضايي محسوب مي‌شود و قاضي تهران فقط مي‌تواند دستور جلب متهم در حوزه استان تهران را صادر كند و در مواردي كه قرار است براي شخصي كه در خارج از حوزه قضايي است دستور جلب صادر شود، در خارج از حوزه قضايي باشد، بايد به حوزه قضايي ديگر نيابت داده شود. دستور جلب نيز به دو روش اجرا مي‌شود:

حكم جلب عادي

در مواردي قاضي، دستور جلب را به يك كلانتري خاص ابلاغ مي كند كه به اين نوع از دستور جلب، «قرار جلب عادي» مي‌گويند. اگر شاكي در دادگاه اعلام كند نشاني محل زندگي فردي را كه از او شكايت دارد مي‌داند، دستور جلب عادي براي او صادر مي‌شود.

حكم جلب سيار

اگر دستور جلب به همه كلانتري ‌هاي حوزه داده شود، به آن جلب سيار گفته مي‌شود. در مواردي كه شاكي نشاني و آدرس متهم را نداشته باشد و يا بدهكار متواري شده است، در اين صورت، دستور جلب سيار براي وي صادر شود.

دستور جلب

قرار جلب به دادرسي

گاهي بازپرس پس از رسيدگي به موضوع، براي متهم قرار منع پيگرد يا منع تعقيب صادر مي‌كند. يعني اعلام مي‌كند كه متهم يا به دليل كافي نبودن دلايل يا به سبب اينكه عملي كه به او نسبت داده شده جرم نيست ، قابل تعقيب نخواهد بود. در چنين مواردي، شاكي و دادستان حق تجديدنظر خواهي و اعتراض به اين قرار را دارند به اين صورت كه وقتي دادستان يا شاكي از اين قرار تقاضاي تجديدنظر داشته و به آن اعتراض كنند، براي رسيدگي به آن، پرونده به دادگاه خواهد رفت و دادگاه موارد را بررسي مي‌كند و چنانچه به اين نتيجه برسد كه متهم قابل تعقيب است، قرار منع تعقيب را نقض و قرار جلب و رسيدگي به دادرسي را صادر مي‌كند.
قرار جلب به دادرسي در مواردي صادر مي‌شود كه دادگاه تشخيص مي‌دهد كه اين پرونده بايد داراي قرار مجرميت و كيفرخواست باشد و قابل طرح در دادگاه است. نكته مهمي كه در خصوص قرار جلب به دادرسي بايد به آن توجه كرد اين است كه اين قرار از سوي متهم قابل اعتراض نيست. بنابراين، بعد از صدور اين قرار و موافقت دادستان با آن، متهم بايد در دادگاه به ارائه‌ دفاعيات خود بپردازد.

مدت اعتبار حكم جلب

در خصوص مهلت و مدت زمان اعتبار حكم جلب بايد گفت كه شاكي مي‌تواند با مراجعه به شعبه صادر كننده قرار جلب، نسبت به تمديد قرار مزبور اقدام كند. به عبارت ديگر در صورتي كه موعد مشخص شده در حكم جلب سپري شده باشد بايد آن را تمديد كرد در غير اين صورت حكم صادر شده اعتبار خود را از دست داده است.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ...

در مواردي كه قاضي، دستور جلب را به يك كلانتري خاص ابلاغ كند كه به اين نوع از دستور جلب، «قرار جلب عادي» مي‌گويند. اما اگر اگر دستور جلب به همه كلانتري ‌هاي حوزه داده شود، به آن جلب سيار گفته مي‌شود.

حكم جلب

حكم جلب در مواردي صادر مي‌شود كه متهم بخواهد از پرداخت بدهي و دين خود امتناع كند. دستور حكم جلب در پرونده‌هاي حقوقي مانند اختلاف‌ هاي مالي، طلاق و… به راحتي صادر نمي‌شود و مدت زمان طولاني نياز است تا به مرحله جلب برسد اما در پرونده‌هاي كيفري مانند كلاهبرداري، سرقت و… با سرعت بيشتري صادر مي‌شود. در مجله دلتا به بررسي مفهوم و ابعاد حقوقي حكم جلب مي‌پردازيم.

حكم جلب متهم

هنگامي كه حكم قطعي صادر شود، شاكي مي‌تواند درخواست دستور جلب بدهد. بنابراين زماني كه پرونده به مرحله اجرا برسد حكم جلب صادر مي‌شود. در پرونده‌ هاي حقوقي پس از اينكه فرد براي مطالبه هر نوع طلب مالي خود به دادگاه شكايت كرد و حكم محكوميت بدهكار را از دادگاه گرفت، بايد درخواست اجراي حكم را به دادگاه ارائه كند. قرار جلب، در امور كيفري دستوري است كه قاضي پرونده در مراحل مختلف براي دستگيري افراد صادر مي‌كند.

طبق قانون، قرار جلب در دو حالت صادر مي‌شود:
• گاهي در روند رسيدگي به ‌پرونده و اجراي حكم، براي مجبور كردن فرد به اجراي حكم، قرار جلب صادر مي‌شود.
• در برخي موارد اتفاق مي‌افتد كه هنوز فرد متهم نشده ولي قاضي براي تحقيقات بيشتر، دستور جلب كسي را كه از او شكايت شده است، صادر مي‌كند. البته بايد در نظر داشت كه در اين حالت، فرد فقط در مظان اتهام قرار دارد و هنوز مشخص نيست كه وي متهم است يا خير اما چون دلايل و‌ مداركي مبني بر متهم بودن او وجود دارد، قاضي اقدام به صدور اين قرار مي‌كند.

قرار جلب

دستور جلب عادي و سيار

هر قاضي فقط در حوزه قضايي خود مي‌تواند دستور جلب متهم را صادر كند. به طور مثال كل استان تهران يك حوزه قضايي محسوب مي‌شود و قاضي تهران فقط مي‌تواند دستور جلب متهم در حوزه استان تهران را صادر كند و در مواردي كه قرار است براي شخصي كه در خارج از حوزه قضايي است دستور جلب صادر شود، در خارج از حوزه قضايي باشد، بايد به حوزه قضايي ديگر نيابت داده شود. دستور جلب نيز به دو روش اجرا مي‌شود:

حكم جلب عادي

در مواردي قاضي، دستور جلب را به يك كلانتري خاص ابلاغ مي كند كه به اين نوع از دستور جلب، «قرار جلب عادي» مي‌گويند. اگر شاكي در دادگاه اعلام كند نشاني محل زندگي فردي را كه از او شكايت دارد مي‌داند، دستور جلب عادي براي او صادر مي‌شود.

حكم جلب سيار

اگر دستور جلب به همه كلانتري ‌هاي حوزه داده شود، به آن جلب سيار گفته مي‌شود. در مواردي كه شاكي نشاني و آدرس متهم را نداشته باشد و يا بدهكار متواري شده است، در اين صورت، دستور جلب سيار براي وي صادر شود.

دستور جلب

قرار جلب به دادرسي

گاهي بازپرس پس از رسيدگي به موضوع، براي متهم قرار منع پيگرد يا منع تعقيب صادر مي‌كند. يعني اعلام مي‌كند كه متهم يا به دليل كافي نبودن دلايل يا به سبب اينكه عملي كه به او نسبت داده شده جرم نيست ، قابل تعقيب نخواهد بود. در چنين مواردي، شاكي و دادستان حق تجديدنظر خواهي و اعتراض به اين قرار را دارند به اين صورت كه وقتي دادستان يا شاكي از اين قرار تقاضاي تجديدنظر داشته و به آن اعتراض كنند، براي رسيدگي به آن، پرونده به دادگاه خواهد رفت و دادگاه موارد را بررسي مي‌كند و چنانچه به اين نتيجه برسد كه متهم قابل تعقيب است، قرار منع تعقيب را نقض و قرار جلب و رسيدگي به دادرسي را صادر مي‌كند.
قرار جلب به دادرسي در مواردي صادر مي‌شود كه دادگاه تشخيص مي‌دهد كه اين پرونده بايد داراي قرار مجرميت و كيفرخواست باشد و قابل طرح در دادگاه است. نكته مهمي كه در خصوص قرار جلب به دادرسي بايد به آن توجه كرد اين است كه اين قرار از سوي متهم قابل اعتراض نيست. بنابراين، بعد از صدور اين قرار و موافقت دادستان با آن، متهم بايد در دادگاه به ارائه‌ دفاعيات خود بپردازد.

مدت اعتبار حكم جلب

در خصوص مهلت و مدت زمان اعتبار حكم جلب بايد گفت كه شاكي مي‌تواند با مراجعه به شعبه صادر كننده قرار جلب، نسبت به تمديد قرار مزبور اقدام كند. به عبارت ديگر در صورتي كه موعد مشخص شده در حكم جلب سپري شده باشد بايد آن را تمديد كرد در غير اين صورت حكم صادر شده اعتبار خود را از دست داده است.

مطالب بيشتر در مجله حقوقي دلتا ...

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 15
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 30
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 321
  • بازدید ماه : 47
  • بازدید سال : 4151
  • بازدید کلی : 242783
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه