loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 258
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

در برخورد با مزاحمت هاي پيامكي و جرايمي كه به وسيله‌ تلفن همراه انجام مي‌شود، نكته‌ مهم، بررسي فني و شناسايي مجرم است.

مزاحمت هاي پيامكي

مزاحمت هاي پيامكي چه مجازاتي دارد؟

هرگونه فعاليت غيرمجاز كاربران تلفن همراه و اينترنت مي‌تواند حريم خصوصي و حقوق بسياري از افراد را مختل كند.

حتما شما هم تا به حال متوجه شده‌ايد كه برخي از دادگاه‌ها، متن پيامك‌ را به عنوان سند استفاده مي‌كنند. به نظر شما متن پيامك، سند محكمه پسندي است؟ در مجله پيام دلتا اين موضوع را بررسي مي‌كنيم.

جرايم تلفن همراه

در برخورد با مزاحمت هاي پيامكي و جرايمي كه به وسيله‌ تلفن همراه انجام مي‌شود، نكته‌ مهم، بررسي فني و شناسايي مجرم است.

بر اساس مواردي كه به دادسرا ارجاع مي‌شود، به نظر مي‌آيد بايد سياست هاي لازم پليسي وجود داشته باشد كه بررسي‌ها براي شناسايي جرم و استناد جرم به مجرم صورت گيرد و اگر اين كار به درستي انجام نشود، اين امكان وجود دارد كه مجرم به راحتي از زير بار جرم ارتكابي شانه خالي كند.

مزاحمت هاي پيامكي

مزاحمت با پيامك چه مجازاتي دارد؟

براي مزاحمت‌هاي پيامكي، مجرمان به مجازات محكوم مي‌شوند. كه اين مجازات‌ها ممكن است شامل شلاق، جريمه مالي و حبس باشد. نوع مجازات نيز بسته به شخصيت متهم، دفعات و نوع مزاحمت مربوط مي شود. مزاحمت تلفني موضوعي است كه علاوه بر امكان رسيدگي از سوي شركت مخابرات، از طريق دادسرا و در قالب شكايت كيفري نيز قابل پيگيري است.

براي اين كار كافي است به دادسراي محل سكونت يا كار خود يعني جايي كه مزاحمت در آنجا رخ داده مراجعه كنيد. داشتن نامه‌اي از مخابرات نيز مي‌تواند باعث سرعت در كار شود. در اين مرحله شكايت خود را به طور كتبي مطرح مي‌كنيد. عنوان مجرمانه اين شكايت هم چنين است: «ايجاد مزاحمت تلفني از طريق ارسال پيامك.» اگر توهين شديدي هم صورت گرفته باشد، شاكي مي‌تواند تقاضاي «اعاده حيثيت» را هم مطرح كند. ممكن است طرف مقابل نامشخص باشد. در چنين حالتي در بخش مربوط به متشاكي “كسي كه از او شكايت شده نوشته مي‌شود: «نامشخص»

پيامك‌ها كجا مي‌رود؟

بعد از اين مرحله، دادگاه نامه‌اي خطاب به كلانتري براي تكميل كردن تحقيقات مي‌نويسد. كلانتري از مخابرات در خصوص اين شماره تلفن استعلام و پرينت مكالمات تلفني را درخواست مي‌كند. ممكن است اين استعلام به طور مستقيم از سوي دادگاه خطاب به مخابرات ارسال شود، اما بخش اوليه كار در اين مرحله شناسايي مزاحم است.

همين كه تشخيص دهند متن پيامك‌ها با ادعاي شاكي همخواني دارد و باعث ايجاد مزاحمت شده است نامه را براي بخش حقوقي شركت مخابرات ارسال مي‌كنند. در اين بخش مخابرات مي‌تواند گوشي تلفن همراهي كه از آن تماس گرفته شده را رديابي و اين مساله را مشخص كند كه آخرين بار چه زماني و چگونه از آن استفاده شده و چه سيم‌كارتي در آن فعال بوده است؟

پس از اين مرحله و مشخص شدن شماره تماس، از سوي دادسرا براي آن نشاني و صاحب خط تلفن اخطاريه ارسال مي‌شود و دادسرا ايشان را احضار و تحقيق مي‌كند. اگر فردي در مرحله اول در دادسرا يا كلانتري حاضر نشود، براي بار دوم نيز براي او اخطاريه ارسال مي‌شود و در نهايت با عدم حضور وي، براي بار سوم در صورتي كه دادستان دلايل جرم را قوي تشخيص دهد، براي او حكم جلب صادر مي‌شود.

متن پيامك‌ها سند نيست

در مرحله بازپرسي اگر فرد مزاحم اين مساله را بپذيرد، پرونده با صدور كيفرخواست براي صدور راي به دادگاه فرستاده مي‌شود.البته ممكن است مزاحم در طول مراحل بازجويي عنوان كند كه استعلام را قبول ندارد.در اين مرحله تا زمان اقرار، بازجويي ادامه مي‌يابد و در صورتي كه دلايل كافي وجود داشته باشد، با اخذ قرار مناسب، پرونده مراحل بعدي خود را طي مي‌كند. البته اين را به خاطر داشته باشيد كه متن سند كافي نيست، به همين دليل نياز به اعتراف متهم دارد.

در پرونده روابط نامشروع

در بعضي از موارد خاص،دادگاه درخصوص كنترل پيامك‌ها و تلفن‌هاي ردوبدل شده همراه با كسب مجوز قانوني دستور مي‌دهند كه پرينت مكالمات و پيامك‌ها اخذ شود. هر چند شنود تلفني و يا پيامك به عنوان تنها سند يك پرونده مورد استناد قرار نمي‌گيرد زيرا ديوان عالي كشور آنرا رد خواهد كرد اما مكالمات دليل بسيار قوي‌تري براي رسيدن به ارتكاب جرم و روشن شدن حقيقت هستند.

بازدید : 264
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

دادگاه با توجه به دلائل و مستندات خواهان ، نظير تصرف ملك ، مبايعه نامه عادي و شهود در صورتي كه مالكيت خواهان را تاييد كند، حكم به اثبات مالكيت وي صادر مي‌كند.

اثبات مالكيت

اثبات مالكيت املاك بدون سند چگونه است؟

ممكن است براي بسياري از افراد پيش آمده باشد كه در عين داشتن ملك ، سندي براي اثبات مالكيت آن نداشته باشند. البته ناآگاهي از اين موضوع حقي را از آن ها ضايع نمي كند و قوانين و مقرراتي هم براي اثبات ادعاي مالكيت آن ها تعريف شده است.

با مجله پيام دلتا همراه شويد تا از اين موضوع بيشتر آگاه شويد.

مالك سند نداشته باشد:

اگر ملكي در دفتر اسناد رسمي ثبت نشده باشد،بطور طبيعي سند رسمي نيز ندارد. حال اگر در مورد مالكيت اين گونه املاك ، اختلاف ايجاد شود و شخصي كه آن را خريده به نحو ديگري تملك كرده است ، و بخواهد مالكيت خود را اثبات كند ، لازم است ، دعوائي به خواسته اثبات مالكيت در دادگاه مطرح كند.

دادگاه با توجه به دلائل و مستندات خواهان ، نظير تصرف ملك ، مبايعه نامه عادي و شهود در صورتي كه مالكيت خواهان را تاييد كند، حكم به اثبات مالكيت وي صادر مي‌كند.

زمين‌هاي بدون سند چه شرايطي دارند؟

زمين‌هاي بدون سند در روستاها وجود دارند ولي يك پلاك مادر به كل روستا تخصيص يافته و بر اساس مبايعه‌نامه نوعا درخواست صدور سند به اداره ثبت ارائه شده و اداره ثبت بعد از انتشار آگهي‌هاي لازم و عدم وجود شخص ديگر مدعي مالكيت اقدام به صدور سند مي‌كند و در غير اين صورت و وجود شخص دگر طرفن ها را به دادگاه هدايت مي‌كند.

اثبات مالكيت

طرفين دعوي اثبات مالكيت

در دعواي اثبات مالكيت ، خواهان كسي است كه به نحوي ادعاي مالكيت ملك را دارد و خوانده كسي است كه ملك ثبت نشده را به خواهان فروخته است.

مرجع صالح براي رسيدگي به دعوي اثبات مالكيت

دعاوي مربوط به اثبات مالكيت در دادگاه محلي كه ملك در آن حوزه واقع شده است ، رسيدگي مي شود.

نحوه اجراي رأي در دعواي اثبات مالكيت

در حكم اثبات مالكيت ، نياز به صدور اجرائيه نيست و پس از قطعيت حكم ،فرد شاكي در دعواي اثبات مالكيت به بعنوان مالك رسمي ملك ، مي‌تواند از مزاياي حكم صادره استفاده كند.

چند نكته كليدي در خصوص دعوي اثبات مالكيت

۱-خواسته اثبات مالكيت نسبت به املاك ثبت شده،قابل رسيدگي در دادگاه نيست؛ چرا كه طرح دعوي اثبات مالكيت ، نسبت به ملكي كه سند رسمي دارد ، بر خلاف قانون ثبت بوده است و محاكم در اين خصوص قرار عدم استماع دعوي ، صادر مي كنند.

بنابراين دعوي اثبات مالكيت ، زماني طرح مي‌شود كه ملك به ثبت نرسيده باشد و مالك بخواهد به مالكيت خود رسميت ببخشد و از مزاياي آن استفاده كند.

۲-براي اثبات مالكيت ، الزامي به وجود مبايعه نامه و قرارداد نيست ؛ بلكه مالكيت ممكن است به اشكال مختلف منتقل شده باشد . به عنوان مثال : مالكيت ملك ممكن است از طريق ارث به مالك منتقل شده باشد.

۳-در مورد ملك ثبت نشده‌اي كه در تصرف شخص ديگري است ، مدعي دعواي اثبات مالكيت مي‌تواند ، دعوي اثبات مالكيت و خلع يد را بصورت همزمان مطرح كند.«خلع يد عنوان دعوايي است كه مالك يك مال مانند خانه، مغازه يا زمين، عليه متصرف غيرقانوني مال خود اقامه مي‌كند و از دادگاه مي‌خواهد كه به روند تصرف غيرمجاز متصرف پايان بخشيده و ملك او را از تصرف او خارج كرده و تحويل او بدهد.»

هزينه‌هاي سنددار كردن اموال

اگر كسي بخواهد تكليف اراضي ساختماني بدون سند خود را مشخص كند بايد هزينه‌هايي را بپردازد. اين هزينه‌ها شامل هزينه دفترچه مالكيت و تعرفه سند مي‌شود. البته بايد اين را نيز بدانيد كه در كنار اين هزينه‌ها، معادل ۵ درصد بر مبناي ارزش منطقه‌اي معين شده بر مبناي برگ ارزيابي كه بر اساس قيمت منطقه‌اي املاك مشابه تعيين شده ، دريافت و به حساب خزانه‌داري كل كشور واريز مي‌شود. اگر ملك مورد تقاضا هيچ سندي نداشته باشد علاوه بر هزينه‌هاي كه گفته شد بايد فرد درخواست كننده مابه‌التفاوت هزينه ثبت و صدور سند اوليه را نيز طبق مقررات به حساب خزانه واريز كند.

و اما درباره زمين‌هاي وقفي

خريد و فروش ساختمان‌هاي ساخته شده روي زمين هاي وقفي، يكي از مشكلاتي است كه برخي شهروندان با آن روبه‌رو هستند. در قانون تعيين تكليف اراضي ساختماني فاقد سند، براي اين ساختمان‌ها هم تعيين تكليف شده است. اگر بخشي از ساختمان در زمين وقفي باشد، هيات با موافقت اداره اوقاف با در نظر گرفتن همه مدارك و پس از تعيين قيمت قسمتي كه متعلق به سازمان وقف است، در اين باره اظهارنظر كرده و راي خود را صادر مي‌كند.

بازدید : 260
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

به تخلفات انتظامي در سازمان نظام پزشكي و به جرايم در دادسرا و دادگاه هاي كيفري رسيدگي مي شود و رسيدگي هر يك از آنها مانع رسيدگي ديگري نيست

جرائم پزشكان

نحوه رسيدگي به تخلفات انتظامي و جرائم پزشكان به چه صورت است؟

آيا امضاي بيمار و موافقت او براي اعمال جراحي به معني سلب مسئوليت پزشك است؟

در كنار اخبار مرتبط با پيشرفت‌هاي پزشكي و نوآوري‌هاي جديد اين عرصه، اخبار مرتبط با تخلفات و جرايم پزشكي هم از آن گونه مطالبي هستند كه ذهن افكار عمومي را به خود مشغول داشته است.

به گزارش مجله پيام دلتا، ماده ۳۲۲ قانون مجازات اسلامي، در خصوص خساراتي است كه ممكن است از عدم توانايي يا اشتباه پزشك به بيمار وارد شود و به مفهوم اين نيست كه پزشك مسئوليت كيفري ندارد. اگر پزشك قبل از عمل و يا هر معالجه‌اي از بيمار امضاء برائت بگيرد ولي احتياط لازم را بكار نبرد و كار خود را به درستي انجام ندهد،در اينجا پزشك مسئوليت كيفري دارد و اعمال او قابل تعقيب كيفري است.

جرائم پزشكان

نحوه رسيدگي به تخلفات انتظامي و جرائم پزشكان

به تخلفات انتظامي در سازمان نظام پزشكي و به جرايم در دادسرا و دادگاه هاي كيفري رسيدگي مي شود و رسيدگي هر يك از آنها مانع رسيدگي ديگري نيست و چنانچه عمل پزشك متضمن تخلف انتظامي و جرم باشد، هر يك از مراجع انتظامي و مراجع قضايي مطابق صلاحيت هاي خود مكلف به رسيدگي هستند.

در جرايم پزشكي،مرجع رسيدگي به شكايت‌هاي مردم، مراجع قضايي اعم از دادسرا و دادگاه‌هاي كيفري است. البته در اين مورد به لحاظ تخصصي بودن موضوع، از نظرات كارشناسي سازمان پزشكي قانوني و سازمان نظام پزشكي استفاده مي‌شود. ولي تعيين تقصير و يا قصور كادر پزشكي و يا بي گناهي آنان در نهايت بر عهده قاضي صادر كننده حكم است. چنانچه تخلف پزشكان و كادر پزشكي منجر به قتل يا ضرب و جرح و نقص عضو اعم از عمدي يا غيرعمدي و سقط‌جنين بر خلاف ضوابط قوانين باشد،براي مرتكب مجازات‌هايي مانند حبس و جزاي نقدي و پرداخت ديه و حتي محروميت از اشتغال به حرفه پزشكي را در بر خواهد داشت.

رسيدگي به جرائم پزشكان در استان‌ ها

در برخي مراكز استان‌ها نيز شعبه خاصي از دادگاه‌هاي عمومي و انقلاب، به شكايت‌هاي مردم در خصوص قصور پزشكان رسيدگي مي‌كنند؛ البته بايد گفت كه مرجع رسيدگي به قصور و تخلفات و جرائم پزشكان، دادسرا‌هاي انتظامي و هيأت‌هاي بدوي، تجديدنظر و عالي انتظامي سازمان نظام پزشكي است.

٣ نكته مهم:

اگر پزشك عمومي مبادرت به جراحي زيبايي كند، چه مجازاتي در انتظار او خواهد بود؟

پزشكان عمومي براي مداواي بيماران، اقداماتي از قبيل برداشتن خال و زگيل و ميخچه، تخليه ابسه به روش جراحي، برداشت چربي زير پوست و مواردي از اين قبيل را مي‌توانند انجام دهند. ولي حق انجام عمل جراحي بالاتر را ندارند و در صورت اقدام به اين امر، عمل ايشان تخلف انتظامي محسوب مي‌شود و در صورت منتهي شدن به فوت يا نقص عضو و ساير خسارات بيمار، اقدام پزشك جرم محسوب مي شود و با مجازات‌هاي كيفري و جبران خسارت نيز روبرو خواهد شد.

سوءاستفاده از مقام و موقعيت شغلي

سوءاستفاده از مقام و موقعيت شغلي شامل مواردي از قبيل ارجاع بيماران از بيمارستان‌هاي دولتي به بخش خصوصي يا گرفتن زير ميزي و حق‌العمل‌هاي آنچناني برخلاف ضوابط قانوني است.البته اگر منظور از سوءاستفاده جعل عنوان باشد، مثلا پزشك عمومي خود را متخصص مغز و اعصاب معرفي كند، اين عمل مي تواند تحت عنوان جعل عنوان، جرم هم تلقي شود.

اگر جراحي منجر به فوت بيمار شود، آيا پزشك مسووليتي دارد؟

مسووليت انتظامي يا كيفري جراح در صورتي است كه اولا در انجام عمل جراحي تقصير يا قصوري از ناحيه وي صورت گرفته باشد و ثانيا بين تقصير يا قصور وي و مرگ بيمار رابطه عليت و سببيت برقرار باشد. به اين معني كه اگر كوتاهي و تخلف پزشك جراح نبود، بيمار فوت نمي‌شد. نكته حائز اهميت در اين رابطه اينكه گاهي علل و عوامل متعددي در فوت بيمار تأثير گذارند و تنها يك علت را نمي‌توان مقصر دانست. مثلا كوتاهي كادر اتاق عمل، عفوني بودن محيط اتاق عمل، استرليزه نبودن وسايل جراحي و تزريق دوز نامناسب داروي بيهوشي و مسايلي از اين قبيل كه در اين صورت تمام عواملي كه در مرگ بيمار قصور كرده اند مقصر بوده و پرداخت ديه متوفي به ميزان تقصير عوامل دخيل دراين امر، بين آنها تقسيم خواهد شد.

بازدید : 295
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

به منظور كاستن از ميزان وقوع رفتارهاي ناهنجار مانند تصويربرداري برداري مخفيانه و بدون رضايت از ديگران، بايد تدابير كنترلي خاصي در نظر گرفته شود.

تصويربرداري

تصويربردارى مخفيانه جرم است؟ ممكن است اين سوال در ذهن به وجود آيد كه آيا اساسا تصويربرداري مخفيانه، عكس‌برداري يا صدابرداري از اشخاص بدون رضايت آن ها، جرم قابل مجازات است يا خير؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت قانونگذار برخي تصويربرداري و عكس‌برداري‌هاي خاص را جرم‌ معرفى كرده است.

به گزارش مجله پيام دلتا، طبق قانون، مرتكبان چنين جرائمى به دو تا پنج سال حبس و ده سال محروميت از حقوق اجتماعي و هفتاد و چهار ضربه شلاق محكوم مي‌شوند.

اما در كل بايد توجه داشت كه تصويربرداري مخفيانه از كسي بدون اجازه وي، هميشه باعث ايجاد مسئوليت كيفري نخواهد شد، بلكه مسئوليت اخلاقي و شرعي در اين قضيه نمود بيشتري دارد. البته در صورتي كه از اين راه زياني به شخص وارد شود، فيلم‌بردار ملزم به جبران خسارات وارده است. به عنوان مثال با تهيه فيلم مخفيانه از صحبت‌هاي يك شخص تاجر ممكن است اعتبار تجاري وي به خطر بيفتد و ميزان فروش كالاهاي وي كم شود؛ در اين صورت فيلم‌بردار مسبب اين رخداد بوده و مسئول جبران خسارت وارده است. در اين مورد طبق قانون زيان‌ديده از جرائم مذكور حق مطالبه ضرر و زيان را دارد.

طبق قانون رسيدگي به اين جرايم در صلاحيت دادگاه‌هاي انقلاب است.

استناد به عكس و فيلم در دادگاه

قانونگذار از دلايلى نظير اقرار، شهادت، سند و… به عنوان دلايل اثبات دعوا نام برده است. در كنار اين دلايل علم قاضي نيز در قوانين يكي از ادله اثبات دعوي محسوب شده است. طبق دليل اخير هر آنچه در ايجاد آگاهي و علم قاضي مبني بر وقوع جرم يا حادثه كمك كند، قابل استناد است.

تصويربرداري

عكس، صدا و فيلم نيز در صورتي كه در ايجاد علم در قاضي نسبت به موضوع پرونده قضايي كمك كند، مي‌تواند مورد استناد قرار گيرد. البته بايد اين نكته را در نظر داشت كه قاضي دادگاه در صورت تشخيص اهميت فيلم و صدا بايد از طريق ارجاع امر به كارشناسي، از صحت و مونتاژ نبودن اين تصاوير و صداها اطمينان حاصل كند.

سوالي كه باقي مي‌ماند اين است كه اگر از كسي به صورت مخفيانه فيلم‌برداري شده باشد و اين فيلم به عنوان سند و مدرك در دادگاه مورد استفاده قرار بگيرد تكليف چيست؟‌ آيا اين سند به اين دليل كه بدون اجازه شخص تهيه شده است اعتباري نخواهد داشت؟ در اين خصوص بايد به اين موضوع توجه داشت كه دلايل در رسيدگي‌هاي كيفري راهي براي ايجاد علم براي قاضي هستند.

بنابراين قاضي ممكن است براي رسيدن به حقيقت ماجرا از هر موضوعي استفاده كند كه ممكن است حتي اين تصاوير باشند. البته قاضي بايد در راي خود به اين عواملي كه در علم او موثر بوده‌اند، اشاره كند و دادگاه تجديدنظر و دادسراي انتظامي قضات چنين تصميماتي را زير نظر دارند و در صورتي كه تشخيص دهند راي صادر شده مخالف قانون است راي را نقض مي‌كنند و حتي ممكن است صادركننده راي را تعقيب كنند.

حريم خصوصي

حريم خصوصي يعني يك فرد بتواند اطلاعات مربوط به خود را مجزا و در نتيجه اطلاعاتش را با انتخاب خويش در برابر ديگران آشكار كند. لازمه رعايت اين حق، رعايت حق بر محفوظ ماندن صدا و تصوير در افراد است. بر اين اساس همه افراد حق دارند تصوير يا صداي خود را از ديگران بپوشانند و اخذ تصوير و صدا از خود را ممنوع كنند.

تصويربرداري

پيشگيري از تصويربرداري از بزه ‌ديده

به منظور كاستن از ميزان وقوع رفتارهاي ناهنجار مانند تصويربرداري برداري مخفيانه و بدون رضايت از ديگران، بايد تدابير كنترلي خاصي در نظر گرفته شود. ديده شده است، اشخاص سوءاستفاده‌گر از خانه ديگران فيلم‌برداري مي‌كنند. در اين زمينه بايد تدابير خاصي براي جلوگيري از مشاهده درون خانه انديشيده شود.

ممكن است اشخاصي به دلايل مختلف تصوير يا صداي شخصي را بدون اجازه صاحب تصوير و صدا ضبط كنند. در اين خصوص قانوني در سال ۱۳۸۶ به تصويب رسيد كه اين رفتارها را جرم دانست.و زيان‌ديده مي‌تواند براي جبران زيان ناشي از تهيه تصوير و صداي خود در دادگاه خسارت خود را مطالبه كند.

موضوع ديگري كه جاي بررسي در اين خصوص دارد انتشار تصاوير ضبط شده در دنياي مجازي و در اختيار قرار دادن آن به ديگران است. اين نوع از تخلفات و جرايم در چند سال گذشته در كشور رو به گسترش گذاشته بود؛ اما بعد از پيش‌بيني مجازات سنگين و برخورد قاطع و سريع با متخلف ارتكاب اين جرايم كمتر شد.

بنابر قانون هر كس به وسيله سامانه‌هاي رايانه‌اي يا مخابراتي صوت يا تصوير يا فيلم خصوصي يا اسرار ديگران را منتشر كند به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال يا جزاي نقدي از ۵ تا ۴۰ ميليون ريال يا هر دو محكوم مي‌شود.

بازدید : 280
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

به موجب قانون،با توجه به نوع و اهميت جرم،دادگاه مي‌تواند قرار عدم خروج متهم از كشور را صادر كند. مدت اعتبار اين قرار ۶ ماه يكبار است، اما اگر دادگاه لازم بداند مي‌تواند هر ۶ ماه يكبار آن را تمديد كند.در صورتيكه قرار ممنوع‌الخروجي صادر شود، پس از ابلاغ ظرف ۲۰ روز در دادگاه تجديدنظر قابل اعتراض است.

ممنوع‎الخروج

خروج افراد از كشور گاهي با ممانعت روبه رو مي‎شود و در واقع ممنوع‎الخروج مي‎شوند.

به گزارش مجله پيام دلتا، گاهي اتفاق مي‌افتد شخصي قصد دارد به خارج از كشور سفركند و تمام مقدمات سفر از جمله رواديد و بليت هواپيما را هم خريداري كرده اما در فرودگاه به وي اعلام مي‌شود كه ممنوع‎الخروج است .

در اين زمينه بايد گفت ممنوع‌الخروج‌ شدن از مواردي است كه ممكن است فرد تا لحظه حضور در مرز از آن بي‌اطلاع باشد. هرچند ممنوع‌الخروج‌ شدن برخي افراد بنا بر عللي انجام مي‎شود، اما نكته مهم اين است كه فرد بايد از ابتدا در جريان اين ممنوع‌الخروج شدن خود قرار گيرد تا پس از تدارك مقدمات سفر در فرودگاه از خروج وي جلوگيري نشود.

ممنوع‎الخروج

خروج چه كساني از كشور ممنوع است؟

يكي از سوالات متداول مسافران خارج از كشور قبل از سفر اين است كه آيا «ممنوع‌الخروج» هستند يا خير. مسافراني كه قصد مسافرت دارند، مي‌توانند پيش از مسافرت شخصا با ارائه اصل گذرنامه به ادارات گذرنامه تهران و استان‌ها مراجعه كرده و از آخرين وضعيت خروج خود مطلع شوند.
به موجب قانون،با توجه به نوع و اهميت جرم،دادگاه مي‌تواند قرار عدم خروج متهم از كشور را صادر كندكه ۶ ماه معتبر است، اما اگر دادگاه لازم بداند مي‌تواند هر ۶ ماه يكبار آن را تمديد كند.در صورتيكه قرار ممنوع‌الخروجي صادر شود، پس از ابلاغ ظرف ۲۰ روز در دادگاه تجديدنظر قابل اعتراض است.

ممنوع‎الخروج

دلايل ممنوع‌الخروج شدن افراد:

بر اساس قانون، ممنوع‌الخروج شدن افراد معمولا پنج دليل مشخص دارد وفقط ۵ گروه از افراد اجازه خروج از مرز‌هاي كشور را ندارند،اين پنج گروه عبارتند از:
۱.بدهكاران قطعي مالياتي و بدهكاراني كه به موجب صدور حكم قطعي دادگاه يا صدور اجرائيه در اجراي ثبت سازمان ثبت اسناد و املاك، بدهي آن‌ها ثابت شده است.
۲.افرادي كه در خارج از ايران به خاطر تكدي، ولگردي، سرقت، كلاهبرداري و هرعنوان ديگري داراي سوءشهرت باشند.
۳.كساني كه مسافرت آن‌ها به خارج از كشور به تشخيص قانون مخالف مصالح جمهوري اسلامي ايران باشد.
۴.اشخاصي كه به موجب اعلام كتبي مقامات قضايي حق خروج از كشور را ندارند.
۵.افرادي كه اخذ گذرنامه و خروج از كشور آن‌ها به اراده فرد ديگري (پدر، شوهر و…) محول شده است.
كساني كه در خارج از كشور اعمال خلاف قانون از قبيل: سرقت، كلاهبرداري، خريد و فروش موادمخدر، ولگردي، فساد اخلاقي و ساير اعمال خلاف شئونات جمهوري اسلامي را مرتكب شوند.از خروج مجددشان جلوگيري خواهد شد.
از سوي ديگر بر اساس قانون در صورت صدور قرار منع پيگرد يا موقوفي تعقيب يا برائت متهم، دادگاه مكلف است موضوع را بلافاصله به مراجع ذي‌ربط اطلاع دهد تا نسبت به رفع ممنوع الخروجي فرد اقدام شود.
به طور معمول دستور عدم خروج به موجب تصميم قضايي گرفته مي‌شود كه اين تصميم بايد به سبب يك شكايت يا اعلام جرم باشد.

علاوه بر موارد قضايي به موجب قانون گذرنامه مقام‌هايي از دولت نيز مي‎توانند دستور عدم خروج از كشور را صادر كنند. بنا بر اين در اين ماده به دولت اجازه داده شده تا از خروج بدهكاران از كشور بنا بر تقاضاي طلبكار ممانعت كند و تا زماني كه از طرف بدهكار موجبات پرداخت بدهي فراهم نشود يا رضايت طلبكار دريافت نشود، نمي‌توان نسبت به رفع ممنوع الخروجي اقدام كرد. حتي اگر ساليان درازي از دستور ممنوع‎الخروجي و اجراي آن بگذرد.

يكي از جنجالي‌ترين فهرست‌هاي افراد خروج ممنوع، بدهكاران بانكي هستند. پرونده بدهكاران بانكي كه ممنوع‎الخروج مي‌شوند روزانه از سوي بانك مركزي به نيروي انتظامي ارسال شده و اين افراد را بر اساس ليست‌هاي ارائه شده ممنوع الخروج مي‎كنند. همچنين همزمان روزانه فهرست رفع ممنوعيت خروج بدهكاراني كه بدهي خود را تسويه كرده اند براي مقامات مربوطه ارسال و بلافاصله به مورد اجرا گذاشته مي‎شود.

بازدید : 250
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

كاربران فضاي مجازي توجه داشته باشند اگر شخصي مطلب نامناسبي براي آن‌ها ارسال كرد از هرگونه فحاشي و توهين خودداري كرده و از طريق مراجع قانوني و پليس فتا موضوع را پيگيري كنند.

توهين

توهين در فضاي مجازي ، زندان و جريمه نقدي سنگين را در پي دارد.

در دنياي مدرن امروز كه راه‌هاي ارتباطي ميان انسان‌ها به شدت گسترش يافته و در عين حال آسان شده است، ميزان جرايم نيز به نسبت، به ميزان قابل ملاحظه‌اي افزايش يافته است. هم اكنون با ورود فضاهاي مجازي و سيستم هاي ارتباطي، ميزان جرايم به قدري گسترش يافته كه براي دفاع از شهروندان پاي قوانين به ميدان عمل باز شده است.

به گزارش مجله پيام دلتا ،از طرفي حس مخفي بودن و مخفي ماندن باعث مي‌شود بسياري از افراد دست به اعمالي بزنند كه در قوانين كشور جرم محسوب مي‎شوند. البته در ماده ۱۶ قانون جرايم رايانه‌اي در حوزه هتك حيثيت و نشر اكاذيب به اين مورد پرداخته ‌شده است. در اين ماده مي‌خوانيم: « هركس به وسيله سامانه‌هاي رايانه‌اي يا مخابراتي، فيلم يا صوت يا تصوير ديگري را تغيير دهد يا تحريف كند و آن را منتشر يا با علم به تغيير يا تحريف منتشر كند، به نحوي كه عرفاً موجب هتك حيثيت او شود، به حبس از نود و يك روز تا دو سال يا جزاي نقدي از پنج ميليون تا چهل ميليون ريال يا هر دو مجازات محكوم خواهد شد.»و همچنين « چنانچه تغيير يا تحريف به صورت مستهجن باشد،‌ مرتكب به حداكثر هر دو مجازات محكوم خواهد شد. »

توهين

تعريف توهين رايانه‎اي

توهين رايانه‌اي ، نوع جديدي از جرم توهين به معني سنتي آن است كه در آن، وسيله ارتكاب رايانه است. جرم توهين رايانه‌اي، به معني نسبت دادن هر چيز وهن‎آور ، اعم از دروغ يا راست، به وسيله رايانه يا انجام دادن رفتاري است كه در نظر عرف و عادت و جامعه، موجب كسر شأن يا هتك حرمت فرد شود، با توجه به ماده ۱۶ قانون جرايم رايانه‌اي، مي‌توان شخصي را كه مرتكب جرم توهين در فضاي مجازي مي‎شود مجازات كرد. در قانون راست و دروغ بودن موردي كه نسبت داده مي‌شود اهميتي ندارد؛ همين كه باعث كسر شأن فرد شود و محل انتشار هم فضاي مجازي باشد، جرم توهين در فضاي مجازي رخ داده است. به عبارتي برابر قوانين كشور جرم هتك حرمت همان توهين به حساب مي‌‌آيد. و مرتكبان اين جرم را به عنوان يكي از مصاديق هتك حرمت، به حبس از ۹۱ روز تا ۲ سال يا جزاي نقدي از ۵ ميليون ريال تا ۴۰ ميليون ريال يا هر ۲ مجازات محكوم كرد.

ويژگي‌هاي جرم توهين در فضاي مجازي

جرم توهين در فضاي مجازي بسيار وسيع است. در حقيقت، فضاي سايبر، همانند فضاي واقعي و جهان خارجي، شاهد بروز انواع جرايم و جنايات است، به گونه‌اي كه آنچه در جهان واقعي رخ مي‌دهد، در اينترنت و شبكه‌هاي اطلاع‌رساني نيز امكان تحقق يافتن دارد، با اين تفاوت كه به لطف فناوري‌هاي پيشرفته جهان مجازي، ارتكاب جرم و بزهكاري آسان شده است و همگان امكان ارتكاب آن را دارند. به علاوه، به علت تعداد زياد كاربران، امكان رد‌گيري و دستگيري مجرمان خيلي كمتر از تعقيب مجرمان در جهان واقعي است. بر اين اساس، مي‌توان ويژگي‌هاي خاص جرايم رايانه‌اي را به اين ترتيب برشمرد: گستردگي، فراواني، فرامرزي بودن، وقوع سهل و آسان، تنوع داشتن و غيره….

توهين

كدام دادگاه صلاحيت رسيدگي دارد؟

در توهين سايبري ، اينترنت فقط يك وسيله براي ارتكاب جرم است (مثل مزاحمت تلفني) و نبايد آن را با مكاني كه جرم واقع مي‎شود، اشتباه گرفت. زيرا در اين صورت، در تشخيص دادگاه صالح نيز با مشكل مواجه خواهيم شد. بنابراين در جرايم رايانه‌اي، متضرر در هر مكاني از توهين رايانه‌اي اطلاع يابد ، مي‌تواند به شكايت كيفري اقدام كند.

به گفته رئيس پليس فتا، كاربران فضاي مجازي توجه داشته باشند اگر شخصي مطلب نامناسبي براي آن‌ها ارسال كرد از هرگونه فحاشي و توهين خودداري كرده و از طريق مراجع قانوني و پليس فتا موضوع را پيگيري كنند.

بازدید : 272
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

با افزايش تعداد پرونده هاي طلاق به سبب ناتواني مرد در پرداخت مهريه ،بخشنامه‌اي صادر شده است كه به دادخواست تعديل اقساط كساني كه مدعي هستند با افزايش قيمت سكه توان پرداخت قسط را ندارند، خارج از نوبت و به صورت فوق‌العاده رسيدگي و پرونده آنها تعيين تكليف مي‎شود تا روانه زندان نشوند.

قوانين جديد

قوانين جديد در خصوص مهريه صادر شده است .

مطالبه مهريه از حقوق قانوني زنان درعقد ازدواج است و زن اين حق را دارد كه هر زمان كه بخواهد مهريه خود را مطالبه كند و مرد مكلف به پرداخت آن است .در انتخاب نوع مهريه محدوديت خاصي وجود ندارد و هر چيزي كه ارزش مادي داشته باشد، مي‌تواند به عنوان مهريه تعيين شود. با مجله پيام دلتا همراه باشيد.

درسال‌هاي اخير؛ سكه بهار آزادي متداول‌ترين مهريه شناخته شده و با توافق دو طرف ، تعداد مشخصي سكه به عنوان مهريه زن در عقدنامه ثبت مي‌شود.

اما در ماه‌هاي اخير كه قيمت سكه بيش از حد افزايش يافت باعث شد به دليل عدم پرداخت مهريه تعداد زيادي از مردان روانه زندان شدند.

به طوريكه، تا چند ماه قبل مردي كه محكوم به پرداخت هر ماه يك سكه حدود دو ميليون توماني بود حالا مجبور است كه سكه چهار و يا حتي پنج ميليون توماني بدهد و به سبب همين ناتواني در پرداخت مهريه‌هاي قسط‌ بندي شده هم اكنون پشت ميله‌هاي زندان است.

قوانين جديد

بخشنامه جديد قوه قضاييه چه مي گويد؟

با افزايش تعداد پرونده هاي طلاق به سبب ناتواني مرد در پرداخت مهريه ،بخشنامه‌اي صادر شده است كه به دادخواست تعديل اقساط كساني كه مدعي هستند با افزايش قيمت سكه توان پرداخت قسط را ندارند، خارج از نوبت و به صورت فوق‌العاده رسيدگي و پرونده آنها تعيين تكليف مي‎شود تا روانه زندان نشوند.

قوانين جديد در خصوص مهريه

  • طبق قانون؛ در مواردي كه مهريه مالي معين و مشخص نباشد( چه در عقد موقت و چه در عقد دائم)،مانند بدهي‌هايي كه در قرارداد‌هاي مالي وجود دارد؛ مرد بايد نسبت به پرداخت آن به زن اقدام لازم را به عمل آورد. طبيعي است در چنين شرايطي زن اين حق را دارد كه به دادگاه خانواده و يا دفاتر ثبت مراجعه كرده و مهريه خود را به اجرا بگذارد.
  • بر اساس قوانين جديد مهريه؛ در عقد موقت كه عقدنامه به عنوان يك سند عادي(نه سند رسمي)تلقي مي‌شود،زن براي مطالبه مهريه خود از همسرش بايستي به دادگاه مراجعه ودادخواست مطالبه مهريه كند.
  • قانونگذار مقرر داشته است كه در صورت وجود سرمايه و اموال مرد به غير از مواردي كه به عنوان استثنا در قانون لحاظ شده است (به طور مثال خانه اي كه مرد در آن سكونت دارد)،ميزان مهريه اهميتي ندارد و دريافت مهريه از اموال مرد انجام مي شود.
  • در بسياري از موارد و به دليل ناتواني مالي مرد در خصوص پرداخت مهريه، دادگاه راي به حبس مرد مي‌دهد. در اين موارد قانون براي حل اين مشكل و احقاق حق زن براي دريافت مهريه؛ امكان تقسيط مهريه را مقرر داشته است.

حكم اعسار ( سختي و دشواري ) براي افراد چگونه صادر مي‌شود؟

اعسار دو گونه است گاهي شخص مي‌گويد من اصلا ندارم كه پرداخت كنم و اگر مالي پيدا كرديد مي توانيد ضبط كنيد ، در اينجا حكم به اعسار تا زماني كه مالي از مرد شناسايي و حكم به اعسار صادر مي‌شود.

در حالت بعد ممكن است شخص بگويد من نمي‌توانم مهريه را يك‌جا پرداخت كنم اما به صورت قسطي مي‌توانم پرداخت كنم. بر اين اساس دادگاه حكم به تقسيط صادر مي‌كند. فرض كنيد مهريه 100 سكه است در نتيجه فرد به پرداخت هرماه يا هردو ماه يك سكه محكوم مي‌شود.

بازدید : 257
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

حذف نام همسر اول از شناسنامه زماني محقق مي‌شود كه شخص همسر دوم خود را انتخاب و نيز ازدواج آنها رسمي و ثبت‌نام ايشان در شناسنامه فرد انجام شود، بنابراين به‌ صرف انتخاب همسر و معرفي او نمي‌توان از اين مقرره قانوني استفاده كرد.

حذف نام

حذف نام همسر از شناسنامه، دغدغه خيلي از مردان و زناني است كه طلاق گرفته‌اند و تمايل دارند در شناسنامه ايشان نامي از همسر سابق و طلاق و ازدواج قبلي نباشد.البته براي مردان ماجرا كمي ساده‌تر از زنان است. حذف نام مرد از شناسنامه زن فقط در صورتي امكان‌پذير است كه در دوران عقد جدايي انجام شده باشد و دوشيزه ‌بودن زن مطابق احكام قانوني و سند طلاق قابل استنباط باشد. همچنين اگر همسر فردي فوت كند، در صورت ثبت شدن ازدواج، فرد مي‌تواند با مراجعه به ادارات ثبت احوال نسبت به حذف نام همسر فوت ‌شده از شناسنامه‌اش اقدام كند.

چنانچه فردي با همسرش متاركه كرده باشد با انتخاب همسر دوم و ثبت رسمي ازدواج و ثبت نام او در شناسنامه‌اش مي‌تواند به اداره ثبت احوال مراجعه كند و حذف نام همسر اول از شناسنامه اش را درخواست كند.

براي آگاهي بيشتر در اين باره با مجله پيام دلتا همراه شويد.

حذف نام همسر از شناسنامه

ازدواج همواره به‌ عنوان يكي از ابزارهاي حفظ و بقاي جامعه و ادامه نسل‌ها و نيز يكي از ابزارهاي رسيدن به سعادت و خوشبختي افراد شناخته شده است. اما گاهي زندگى زن و مرد به بن‌بست مي رسد و راهي جزء جدايي و طلاق باقي نمي‌ماند.از اين‌رو، قانونگذار بر آن شده است تا همسو با اين اتفاقات و نيز حمايت نسبي از زن و مرد در برابر جامعه، مقرراتي را در خصوص حذف كردن نام همسر ازشناسنامه هاي زن و مرد وضع كند كه در رابطه با اين مقررات توجه به چند نكته لازم است:

حذف نام

۱.حذف نام همسر اول از شناسنامه زماني محقق مي‌شود كه شخص همسر دوم خود را انتخاب و نيز ازدواج آنها رسمي و ثبت‌نام ايشان در شناسنامه فرد انجام شود، بنابراين به‌ صرف انتخاب همسر و معرفي او نمي‌توان از اين مقرره قانوني استفاده كرد.

۲. حذف نام از شناسنامه در اين مورد صرفا پس از وقوع ازدواج دوم و ثبت آن صورت مي‌گيرد، بنابراين همسر دوم از ازدواج پيشين همسر خود مطلع خواهد شد. از طرف ديگر، اقدام به حذف نام همسر قبلي از شناسنامه علاوه بر كاهش بار رواني موجود، موجب ارائه راحت ‌تر شناسنامه در جاهاي مختلف است،زيرا به طور عمده مواردي اين‌چنين جزء خصوصي‌ترين مسائل افراد است و دليلي ندارد كه همگان از آنها باخبر باشند. اين در حالي است كه با صدور گواهى ازدواج بايد روشن شود كه زن و مرد پيش از ازدواج مي‌توانند با اخذ گواهي تجرد از ازدواج قبلي همسر آينده خود مطلع شوند.

۳.از اتلاق واژه همسر دوم بايد اين‌طور نتيجه گرفت كه استفاده ازاين مورد صرفا در مورد اختيار كردن همسر دوم امكان‌پذير خواهد بود و نه ازدواج‌هاي بعدي، اما به نظر مي‌رسد كه با وجود نقص اين مورد در اين‌خصوص، بتوان در ازدواج‌هاي بعدي نيز از مزاياي قانوني استفاده كرد.

با توجه به اينكه زن و مرد پيش از ازدواج مي‌توانند با دريافت گواهي تجرد از ازدواج قبلي همسر آينده خود مطلع شوند،بنابراين لازم است در خصوص گواهى تجرد بيشتر بدانيم.

گواهي تجرد چيست؟

گواهي تجرد تاييديه اي است كه بر مبناي اطلاعات مندرج در شناسنامه شخص صرفاً براي صاحب سند و بر اساس درخواست وي صادر مي‌شود .

نحوه دريافت گواهي تجرد

هر كس مي‌تواند با مراجعه به اداره سجلات و احوال شخصيه در وزارت امور خارجه ( در داخل كشور) و يا نمايندگي‌هاي جمهوري اسلامي ايران ( در خارج از كشور) صدور گواهى تجرد را درخواست كند.

مدارك لازم براي صدور گواهي تجرد

۱. اصل شناسنامه متقاضي

۲.يك برگ فتوكپي شناسنامه

۳.تكميل فرم درخواست

۴.ارائه فيش بانكي به مبلغ ۱۰۰۰۰ ريال نزد كليه شعب بانك ملي ايران بنام سازمان ثبت احوال كشور

بازدید : 262
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

سوء پيشينه كيفري يا همان سوء سابقه، اعتباري است كه شخص مجرم در اثر انجام بعضي جرايم، بصورت دائم يا موقت از دست مي دهد.در واقع شخصي كه مرتكب برخي از جرايم خاص مي شود، بر اساس قانون صلاحيت و اعتبار انجام برخي از امور و يا صلاحيت عهده دار شدن برخي از مسئوليت ها، تكاليف، امتيازات و همچنين بهره مندي از برخي حقوق اجتماعي را كه در حالت طبيعي تمامي افراد جامعه از آن برخوردار هستند را بصورت موقت و يا هميشگي از دست مي دهد.

سوء پيشينه كيفري

سوء پيشينه كيفري چيست و چگونه مي توان آن را از بين برد.

قطعا برايتان پيش آمده است كه براي انجام خيلي از كارها يا حتي براي استخدام در سازمان هاي دولتي ارائه گواهي عدم سوء پيشينه كيفري لازم است .شايد شما اطلاعي از اينكه اصلاً سو پيشينه كيفري چيست و شامل چه جرايمي مي شود، نداشته باشيد.
بنابراين در مجله پيام دلتا به بررسي مساله سوء پيشينه كيفري در جامعه مي پردازيم.

چطور سوءپيشينه كيفرى را پاك كنيم؟

سوء پيشينه كيفري به چه معنااست؟

سوء پيشينه كيفري يا همان سوء سابقه، اعتباري است كه شخص مجرم در اثر ارتكاب به بعضي جرايم، به صورت دائم يا موقت از دست مي‎دهد.
در واقع شخصي كه مرتكب برخي از جرايم خاص مي شود، بر اساس قانون صلاحيت و اعتبار انجام برخي از امور و يا صلاحيت عهده دار شدن برخي از مسئوليت ها، تكاليف، امتيازات و همچنين بهره مندي از برخي حقوق اجتماعي را كه در حالت طبيعي همه افراد جامعه از آن برخوردار هستند موقت و يا دائم از دست مي‎دهد.
موارد سلب اعتبار چه به صورت موقت و چه به صورت دائم و همچنين جرايمي كه ارتكاب آن ها منجر به از دست دادن اعتبار مجرم مي‎شود، بر اساس قانون است كه در اين مقاله به تمامي آنها اشاره مي‌كنيم.

سوء پيشينه يا سابقه كيفري در قانون مجازات اسلامي

طبق ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامي مصوب سال ۱۳۹۲ افرادي كه مرتكب جرمي بشوند و مجازات آن‌ها به شرح زير باشد داراي محكوميت موثر كيفري هستند و نمي‌توانند گواهي عدم سوء پيشينه بگيرند.
الف) هفت سال در محكوميت به مجازات‌هاي قتل و حبس ابد از تاريخ توقف اجراي حكم اصلي.
ب) سه سال در محكوميت به قطع عضو، قصاص عضو در صورتي كه ديه جنايت وارد شده بيش از نصف ديه متضرر از جرم شده باشد، تبعيد و حبس تا درجه چهار.
پ) اجراي حكم شلاق تا مدت دوسال ، قصاص عضو در صورتي كه ديه جنايت وارد شده نصف ديه متضرر از جرم يا كمتر از آن باشد و همچنين حبس از نوع درجه پنج.
در غير موارد ياد شده ، مراتب محكوميت در پيشينه كيفري محكوم درج مي‌شود، ولي در گواهي‌هاي صادره از مراجع قضايي نوشته نمي‌شود. مگر به درخواست مراجع قضائي براي تعيين يا بازنگري در مجازات.
يعني مثلا اگر مجازات حبس يك سال براي فردي منظور شود، به دليل اينكه جزو موارد بالا نمي‎شود، در سابقه كيفري فرد منظور مي‎شود. ولي اگر همين فرد به پليس + ۱۰ مراجعه و درخواست گواهي عدم سوء پيشينه كند، ملاحظه خواهد كرد كه در گواهي عدم سوء پيشينه وي چيزي به عنوان محكوميت درج نشده است.
محكوم در زمان آزادي مشروط و همچنين در زمان اجراي حكم نيز از حقوق اجتماعي محروم مي‌شود.

براي دريافت گواهي سوءسابقه به كجا بايد مراجعه كرد؟

گواهي عدم سوء پيشينه را مي‎توان از مراكز پليس + ۱۰ درخواست كرد كه در حدود ظرف يك هفته براي شما ارسال خواهد شد.

چطور سوءپيشينه كيفرى را پاك كنيم؟

سوءپيشينه كيفري تا چه زماني در سابقه درج خواهد شد؟

همان‌گونه كه از عنوان سوءپيشينه كيفري پيدا است، اگر فردي مرتكب جرم ـ البته جرايم برشمرده در قانون شود، به ‌دليل ذهنيتي كه در جامعه از آن فرد ايجاد مي‌شود، سوء پيشينه‌اي براي او در نظر گرفته مي‌شود. اين واژه بار منفي دارد. موضوع زماني اهميت پيدا مي‌كند كه فرد بخواهد به استخدام نهادها و ارگان هاي دولتي درآيد و به گواهي عدم سوء پيشينه و سابقه‌ي كيفري نياز داشته باشد.

سوءپيشينه كيفري را پاك كنيم

با توجه به اينكه صرفاً محكوميت قطعي كيفري در جرايم عمدي طبق ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامي مصوب سال ۱۳۹۲ محكوم را در مدت‌هاي مقرر در ذيل اين ماده از حقوق اجتماعي محروم مي‌كند؛ بنابراين در غير موارد ياد شده در بندهاي ذيل اين ماده فرد محكوم فاقد سابقه كيفري محسوب مي‌شود و لزومي به درج در گواهي صادره نيست و بايد گواهي عدم سوء‌پيشينه كيفري صادر شود.

بازدید : 282
سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 11:18

طبق قانون،براي ارث بردن يا بايد رابطه خوني باشد و يا اينكه زن و شوهر باشند. در غير اين صورت مجوزي براي ارث بردن ديگري وجود ندارد.

فرزندخوانده

قانون فرزندخواندگي ما ايراد هاي زيادي دارد آنقدر كه شرايط گرفتن فرزند خوانده بسيار دشوار است. پرورشگاه‌ها پر است از بچه‌هاي بي‎سرپرست و شهر پر از خانه‌هاي بي‎بچه، به همين منظور مسئولان در قانون جديد سن فرزندخواندگي را تغيير داده اند . مثلا سن فرزندخواندگي از ۱۲ سال به ۱۸ سال افزايش يافته است ،در قانون پيشين كودكاني قابل تحويل به متقاضيان بودند كه ۳ سال از سرپرستي آن ها در بهزيستي گذشته باشد و اين مدت در قانون جديد به ۲ سال كاهش مي‌يابد.اما همچنان موارد و مشكلات فراواني وجود دارد، يكي از اين مسائل مربوط به ارث بردن فرزند‎خوانده است.

فرزندخوانده

افراد فقط در دو حالت ارث مي برند

طبق قانون،براي ارث بردن يا بايد رابطه خوني باشد و يا اينكه زن و شوهر باشند. در غير اين صورت مجوزي براي ارث بردن ديگري وجود ندارد.
در بعضي از كشورهاي عربي هر شخصي مي‎تواند با وصيت، وارث خود را مشخص كند و به هر ميزان كه بخواهد بعد از فوت به كسي ارث بدهد اما با توجه قوانين ارث در كشور ما، نمي توان ميزان سهم الارث افراد را تغيير داد. آنچه كه هر شخص مي تواند قبل از فوت انجام بدهد، وصيت تا يك سوم اموال بعد از فوت است.

با اين توضيحات با توجه به قوانين فعلي ،تعلق ارث به فرزند خوانده وجاهت قانوني ندارد.

همانطور كه مي دانيد بعد از فوت فرد، اولين قدم براي مراحل تقسيم ارث، گرفتن گواهي انحصار وراثت است و در انحصار وراثت فرزندخوانده جايگاهي ندارد چون جز ورثه محسوب نمي‎شود.

حتي اگر اسم فرزند خوانده در شناسنامه شخصي كه او را به فرزندخواندگي پذيرفته وارد شده باشد باز هم از ارث محروم است.

چه مي توان كرد كه بعد از فوت سرپرست، حقوق فرزند خوانده ( ارث فرزند خوانده ) تضييع نشود:

  • اينكه سرپرست در زمان حيات مال يا اموالي به نام فرزند‎خوانده منتقل كند.
  • در قالب صلح عمري، ملكي را به فرزند خوانده واگذار كند. اما دو شرط در اين قرارداد وجود دارد ، يكي آن است كه تا زماني كه در قيد حيات است منافع آن ملك متعلق به آن ها خواهد بود ، دوم آن است كه با فوت شخص، ملك و مال موردنظرشان به نام فردي كه مشخص كرده‎اند خواهند شد.
  • اموال خود را براي او وصيت تملكي كنند.يعني اينكه وصيت كنند بعد از فوت آنها اموال به فرزندخوانده تعلق بگيرد.

نكته: آنچه بايد دوباره متذكر شد اينكه در صورت فوت فرزند خوانده، سرپرست او نيز از فرزند خوانده ارث نمي‎برد.

فرزندخوانده

كودكان مجاز

اما بد نيست به اين موضوع اشاره كنيم كه گرفتن فرزند از بهزيستي كار بسيار دشواري است كه براي اين امر هم والدين و هم كودكان بايد شرايطي داشته باشند.از جمله اينكه :

  • كودكاني به فرزندي سپرده خواهند شد كه والدين يا جد پدري آنها، شناخته شده نباشند. از طرف ديگر اين كودكان بايد تحت سرپرستي سازمان بهزيستي قرار گرفته باشند، به عبارتي قبل از سپردن كودكان به فرزندي اين كودكان بايد از طريق مراجع قضايي در اختيار سازمان بهزيستي قرار گيرند و مهم‌تر اينكه اين كودكان بايد به خانواده‌هايي سپرده شوند كه قانون تعيين كرده است.
  • كودكاني را مي‌توان به عنوان فرزند خوانده انتخاب كرد كه تمام تلاش‌ها و كوشش‌هاي حرفه‌اي براي شناسايي والدين و بازگشت كودك به خانواده مؤثر واقع نشده است.
  • زن و شوهر داوطلب سرپرستي، ايراني و مقيم ايران باشند.
  • پنج سال تمام از تاريخ ازدواج آنها گذشته و از اين ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
  • سن يكي از زوج ها حداقل سي سال باشد.
  • زن و شوهر محكوميت جزائي به علت ارتكاب جرائم عمدي نداشته باشند.
  • زوج ها داراي صلاحيت اخلاقي و همچنين از تمكن مالي برخوردار باشند.
  • زوج ها به بيماري صعب العلاج مبتلا نباشند.
  • زوج ها به الكل يا مواد مخدر و ساير اعتياد مضر معتاد نباشند.

فرزندخوانده ارث نمي برد، اما سرپرستان او مي توانند به عنوان صلح يا‏ ‏بخشش مالي به او واگذار كنند.

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 467
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 554
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1195
  • بازدید ماه : 2630
  • بازدید سال : 6734
  • بازدید کلی : 245366
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه