طبق قانون اين اختيار به مرد داده شده كه در صورت لزوم ميتواند با رعايت كردن شرايط مقرر در قانون، به دادگاه خانواده مراجعه و همسر خود را طلاق دهد. در مواردي كه مرد درخواست طلاق ميدهد بايد براي طلاق دادن دليل موجه داشته باشد. منظور از دليل موجه شرايطي چون اعتياد يا عدم تمكين و.. از طرف زن است.
گاهي زن و شوهر به دليل اختلافات و عدم تفاهم يا دلايل ديگر به جايي ميرسند كه ادامه زندگي با يكديگر براي آن ها سختي و ناراحتي به همراه دارد و ممكن نيست و به همين دليل تصميم به طلاق و جدايي از يكديگر ميگيرند. گاهي ممكن است اين درخواست از طرف زن باشد و يا گاهي مرد مصمم به طلاق باشد و در بعضي موارد هم هر دو با توافق يكديگر اين تصميم را ميگيرند. اما در قانون درخواست طلاق از طرف زن با درخواست طلاق از سوي مرد تفاوت هايي دارد. كه در مجله دلتا به بررسي اين تفاوت ها ميپردازيم.
طلاق از طرف مرد
طبق قانون اين اختيار به مرد داده شده كه در صورت لزوم ميتواند با رعايت كردن شرايط مقرر در قانون، به دادگاه خانواده مراجعه و همسر خود را طلاق دهد. در مواردي كه مرد درخواست طلاق ميدهد بايد براي طلاق دادن دليل موجه داشته باشد. منظور از دليل موجه شرايطي چون اعتياد يا عدم تمكين و.. از طرف زن است. بنابراين در صورتي كه مرد هيچگونه دليلي نداشته باشد لازم است كه تمام حق و حقوق زن كه عبارتند از مهريه، نفقه ، دادن جهيزيه و اجرت المثل و در صورت امكان داشتن شرط تصنيف دارايي ( بر اساس اين شرط نصف دارايي مرد به زن تعلق ميگيرد) است. در واقع مرد موظف است كه تمام مهريه همسر خود را در صورت داشت اموال و دارايي بپردازد، و در مواردي كه اموالي نداشته باشد بايد مهريه را به صورت اقساط پرداخت كند. در صورت طلاق تمام جهيزيه زن به او برگردانده ميشود مگر اينكه وسايل دچار خرابي و ايراد شده باشد كه در اين صورت مرد مكلف نيست اين اموال را تهيه كند.
در خصوص نفقه بايد در نظر داشت كه، در تمام مدتي كه درخواست طلاق زن و مرد تحت بررسي است ، مرد موظف است كه نفقه همسر را به او پرداخت كند. شرط تصنيف دارايي نيز در صورتي كه در عقدنامه قيد شده باشد بايد انجام و نصف اموال مرد به زن واگذارشود، البته منظور از نصف كاملا نيمي از اموال نيست و در خيلي موارد شامل يك سوم يا يك چهارم از اموال ميشود.
درخواست طلاق از طرف زن
بر اساس قانون، درخواست طلاق از جانب زن در صورتي امكانپذير است كه در زندگي زناشويي شرايطي وجود داشته باشد كه باعث سختي و مشقت (عسر و حرج) وي شود. به طور مثال اعتياد شوهر به طوري كه براي زن زيان آور و غير قابل تحمل باشد و يا عدم امنيت وي در خانه همسر و … كه در چنين مواردي دادگاه حتي در صورت مخالفت شوهر حكم طلاق زن را صادر ميكند. بنابراين طلاق از جانب زن در دو حالت امكان پذير است :
- طبق شرايطي كه در قانون تعريف شده باشد. (شرايط عسر و حرج)
- زن در شروط ضمن عقد، حق طلاق را قيد كند.
شايان ذكر است كه يكي از مهم ترين دلايلي كه زن ميتواند به راحتي اين حق براي زن وجود دارد اين است كه در عقدنامه حق طلاق به زن داده شود و مرد خود وكالت دهد كه زن مي تواند در هر زمان كه بخواهد طلاق بگيرد.
دادخواست طلاق از جانب زن و مرد در دوران عقد
طلاق از طرف زن
در هنگام عقد ازدواج اجازه پدر دختر براي ازدواج وي لازم است و ازدواج فقط با اجازه پدر امكان پذير است. اما در طلاق بر خلاف ازدواج چنين شرايطي وجود ندارد و زن باكره ميتواند بدون اينكه پدر رضايت دهد طلاق بگيرد. بنابراين هر چند كه در دوران عقد زن و مرد زندگي مشترك را شروع نكرده اند اما در خيلي موارد زن در صورتيكه شرايط لازم را داشته باشد ميتواند درخواست طلاق دهد و در اين خصوص به او حق طلاق داده ميشود و طبق قانون زن ميتواند تقاضاي مهريه كند كه نصف مهريه به زن داده ميشود.
در دوران عقد نيز مرد مانند شروع زندگي مشترك ميتواند درخواست طلاق دهد اما لازم است كه حق و حقوق زن را پرداخت كند. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه در طلاق در دوران عقد فقط لازم است كه مهريه و نفقه به زن پرداخت شود و او طلاق بگيرد، بر خلاف مواقعي كه زندگي مشترك شروع شده است لازم است كه در آن صورت اگر درخواست طلاق دهد بايستي تمام حقوق زن را اعم از مهريه، نفقه، اجرت المثل و تصنيف دارايي و … بپردازد. اشاره به اين نكته ضروري است كه در خصوص تصنيف دارايي به زن در دوران عقد چيزي تعلق نميگيرد حتي اگر در عقدنامه قيد شده باشد كه شرط تصنيف دارايي انجام شود، زيرا تصنيف دارايي به اموالي مربوط ميشود كه مرد بعد از زندگي مشترك به دست آورده است به همين دليل در دوران عقد اين اموال به زن تعلق نميگيرد.
طبق قانون اين اختيار به مرد داده شده كه در صورت لزوم ميتواند با رعايت كردن شرايط مقرر در قانون، به دادگاه خانواده مراجعه و همسر خود را طلاق دهد. در مواردي كه مرد درخواست طلاق ميدهد بايد براي طلاق دادن دليل موجه داشته باشد. منظور از دليل موجه شرايطي چون اعتياد يا عدم تمكين و.. از طرف زن است.
گاهي زن و شوهر به دليل اختلافات و عدم تفاهم يا دلايل ديگر به جايي ميرسند كه ادامه زندگي با يكديگر براي آن ها سختي و ناراحتي به همراه دارد و ممكن نيست و به همين دليل تصميم به طلاق و جدايي از يكديگر ميگيرند. گاهي ممكن است اين درخواست از طرف زن باشد و يا گاهي مرد مصمم به طلاق باشد و در بعضي موارد هم هر دو با توافق يكديگر اين تصميم را ميگيرند. اما در قانون درخواست طلاق از طرف زن با درخواست طلاق از سوي مرد تفاوت هايي دارد. كه در مجله دلتا به بررسي اين تفاوت ها ميپردازيم.
طلاق از طرف مرد
طبق قانون اين اختيار به مرد داده شده كه در صورت لزوم ميتواند با رعايت كردن شرايط مقرر در قانون، به دادگاه خانواده مراجعه و همسر خود را طلاق دهد. در مواردي كه مرد درخواست طلاق ميدهد بايد براي طلاق دادن دليل موجه داشته باشد. منظور از دليل موجه شرايطي چون اعتياد يا عدم تمكين و.. از طرف زن است. بنابراين در صورتي كه مرد هيچگونه دليلي نداشته باشد لازم است كه تمام حق و حقوق زن كه عبارتند از مهريه، نفقه ، دادن جهيزيه و اجرت المثل و در صورت امكان داشتن شرط تصنيف دارايي ( بر اساس اين شرط نصف دارايي مرد به زن تعلق ميگيرد) است. در واقع مرد موظف است كه تمام مهريه همسر خود را در صورت داشت اموال و دارايي بپردازد، و در مواردي كه اموالي نداشته باشد بايد مهريه را به صورت اقساط پرداخت كند. در صورت طلاق تمام جهيزيه زن به او برگردانده ميشود مگر اينكه وسايل دچار خرابي و ايراد شده باشد كه در اين صورت مرد مكلف نيست اين اموال را تهيه كند.
در خصوص نفقه بايد در نظر داشت كه، در تمام مدتي كه درخواست طلاق زن و مرد تحت بررسي است ، مرد موظف است كه نفقه همسر را به او پرداخت كند. شرط تصنيف دارايي نيز در صورتي كه در عقدنامه قيد شده باشد بايد انجام و نصف اموال مرد به زن واگذارشود، البته منظور از نصف كاملا نيمي از اموال نيست و در خيلي موارد شامل يك سوم يا يك چهارم از اموال ميشود.
درخواست طلاق از طرف زن
بر اساس قانون، درخواست طلاق از جانب زن در صورتي امكانپذير است كه در زندگي زناشويي شرايطي وجود داشته باشد كه باعث سختي و مشقت (عسر و حرج) وي شود. به طور مثال اعتياد شوهر به طوري كه براي زن زيان آور و غير قابل تحمل باشد و يا عدم امنيت وي در خانه همسر و … كه در چنين مواردي دادگاه حتي در صورت مخالفت شوهر حكم طلاق زن را صادر ميكند. بنابراين طلاق از جانب زن در دو حالت امكان پذير است :
- طبق شرايطي كه در قانون تعريف شده باشد. (شرايط عسر و حرج)
- زن در شروط ضمن عقد، حق طلاق را قيد كند.
شايان ذكر است كه يكي از مهم ترين دلايلي كه زن ميتواند به راحتي اين حق براي زن وجود دارد اين است كه در عقدنامه حق طلاق به زن داده شود و مرد خود وكالت دهد كه زن مي تواند در هر زمان كه بخواهد طلاق بگيرد.
دادخواست طلاق از جانب زن و مرد در دوران عقد
طلاق از طرف زن
در هنگام عقد ازدواج اجازه پدر دختر براي ازدواج وي لازم است و ازدواج فقط با اجازه پدر امكان پذير است. اما در طلاق بر خلاف ازدواج چنين شرايطي وجود ندارد و زن باكره ميتواند بدون اينكه پدر رضايت دهد طلاق بگيرد. بنابراين هر چند كه در دوران عقد زن و مرد زندگي مشترك را شروع نكرده اند اما در خيلي موارد زن در صورتيكه شرايط لازم را داشته باشد ميتواند درخواست طلاق دهد و در اين خصوص به او حق طلاق داده ميشود و طبق قانون زن ميتواند تقاضاي مهريه كند كه نصف مهريه به زن داده ميشود.
در دوران عقد نيز مرد مانند شروع زندگي مشترك ميتواند درخواست طلاق دهد اما لازم است كه حق و حقوق زن را پرداخت كند. البته بايد به اين نكته توجه داشت كه در طلاق در دوران عقد فقط لازم است كه مهريه و نفقه به زن پرداخت شود و او طلاق بگيرد، بر خلاف مواقعي كه زندگي مشترك شروع شده است لازم است كه در آن صورت اگر درخواست طلاق دهد بايستي تمام حقوق زن را اعم از مهريه، نفقه، اجرت المثل و تصنيف دارايي و … بپردازد. اشاره به اين نكته ضروري است كه در خصوص تصنيف دارايي به زن در دوران عقد چيزي تعلق نميگيرد حتي اگر در عقدنامه قيد شده باشد كه شرط تصنيف دارايي انجام شود، زيرا تصنيف دارايي به اموالي مربوط ميشود كه مرد بعد از زندگي مشترك به دست آورده است به همين دليل در دوران عقد اين اموال به زن تعلق نميگيرد.