شايد يكي از رايجترين استفادههاي اين شيوه حقوقي زماني است كه مردي بابت مهريه به همسر خود بدهكار است. مردان در چنين شرايطي اموال را به نام فرد ديگري منتقل ميكنند، اما هميشه آن ها نميتوانند از قانون نتيجه بگيرند.
گاهي بين افراد معاملهاي انجام ميشود كه خريدار و فروشنده نيت انجام آن را نداشتهاند و همچنين قصد مشتركي هم وجود نداشته و نيز مالي هم رد و بدل نشده است. به گزارش مجله دلتا در چنين شرايطي كه دو طرف اركان معامله را رعايت نكردهاند، معامله صوري است و دادگاه ميتواند با طي شدن شرايطي دستور ابطال آن را صادر كند.
براي اين منظور فردي كه مدعي است معامله به شكل صوري صورت گرفته است و اين مساله باعث از بين رفتن طلب او شده بايد به دادگاه حقوقي محدوده سكونت خود، دادخواستي با عنوان دادخواست ابطال بيع بدهد تا طي مراحلي مال و اموال فرد بدهكار به نفع او توقيف شود.
چگونه ميتوان معامله به قصد فرار از دين را اثبات كرد؟
شايد يكي از رايجترين استفادههاي اين شيوه حقوقي زماني است كه مردي بابت مهريه به همسر خود بدهكار است. مردان در چنين شرايطي اموال را به نام فرد ديگري منتقل ميكنند، اما هميشه آن ها نميتوانند از قانون نتيجه بگيرند. اگر انتقال اموال از سوي مرد پيش از مطالبه مهريه از سوي زن صورت گرفته باشد، معمولا قضات نميپذيرند كه معامله صوري بوده است. ممكن است مردي احساس كند همسرش قصد اجرا گذاشتن مهريهاش را دارد، و شايد زن يك ماه بعد اين كار را بكند، اما مرد در همين فاصله ميتواند اموال خود را انتقال دهد.
در چنين حالتي ثابت كردن اين مساله كه اين معامله صوري بوده بسيار سخت است و اگر دادگاه با درخواستي از سوي زن براي ابطال معامله مواجه شود، به دقت اين موضوع را بررسي خواهد كرد.
معاملات صوري به قصد فرار از دين
مطابق قانون معاملات صوري به قصد فرار از دين، در مقابل طلبكاران اعتبار ندارد و اين مساله نسبت به افرادي كه اين معامله را منعقد كردهاند اعتبار دارد. نكته قابل ذكر ديگر اين است كه آيا وقتي مردي خانهاي ۱۰۰ ميليوني را ميفروشد، دادگاه در اين خصوص چه حكمي ميدهد؟ آيا اين فرد به سادگي ميتواند دادخواست اعسار دهد و مهريه مثلا ۵۰۰ سكهاي خود را قسطي كند؟
ممكن است در چنين حالتي مرد براي پرداخت مهريه دادخواست اعسار و تقسيط بدهد، اما احتمال دارد تقاضاي اعسار رد شود و وي ديگر ناتوان در پرداخت مهريه قلمداد نشود، در اين موارد مرد بايد به ميزان اين بدهي، اسناد و مداركي را به دادگاه ارائه كند تا بدهي او را اثبات كند. او ميتواند بگويد هزينههاي ديگري را نيز توسط اين پول پرداخت كردهام و بابت آنها نيز اسنادي را به دادگاه ارائه كند، اما در نهايت از مبلغي كه ميماند او بايد بدهي خود را بابت مهريه به همسرش بپردازد.
اگر فروشنده به شكلي واقعي خانه يا خودروي خود را به فرد ديگري فروخته باشد، چگونه ميتوان معامله صوري را اثبات كرد؟
اقامه دعوي الزام به تنظيم سند رسمي بسيار سخت است، اما اگر صوري فروخته باشد، ابطال معامله آسان است. برخي افراد در چنين مواقعي سندهايي تنظيم ميكنند يا كيفيت انتقال را جوري ميچينند كه افراد ديگر گمان كنند معامله انجام شده است و صوري بودن محقق نميشود.
مثلا چكي به نام فروشنده صادر و به حساب او پولي واريز ميشود و همه چيز درست است، اما برخي نيز اين انتقال را ناشيانه انجام ميدهند و فكر ميكنند به محض انتقال سند، اين تعهد از چهارچوب وظايف آنها خارج ميشود كه در چنين مواقعي صوري بودن معامله قابل اثبات است.
معامله زماني صوري خواهد بود كه فرد با اخطار ابلاغيه دادگاه يا دريافت نامه اجراي احكام از بدهي مالي خود مطلع شود. در چنين شرايطي اگر معاملهاي صورت گيرد، معامله بيشتر، شبهه صوري خواهد بود و احتمال اين كه بتوان اين معامله را صوري قلمداد كرد نزديكتر به واقعيت است، زيرا اين معامله در اموال به ضرر طلبكار است.
شايد يكي از رايجترين استفادههاي اين شيوه حقوقي زماني است كه مردي بابت مهريه به همسر خود بدهكار است. مردان در چنين شرايطي اموال را به نام فرد ديگري منتقل ميكنند، اما هميشه آن ها نميتوانند از قانون نتيجه بگيرند.
گاهي بين افراد معاملهاي انجام ميشود كه خريدار و فروشنده نيت انجام آن را نداشتهاند و همچنين قصد مشتركي هم وجود نداشته و نيز مالي هم رد و بدل نشده است. به گزارش مجله دلتا در چنين شرايطي كه دو طرف اركان معامله را رعايت نكردهاند، معامله صوري است و دادگاه ميتواند با طي شدن شرايطي دستور ابطال آن را صادر كند.
براي اين منظور فردي كه مدعي است معامله به شكل صوري صورت گرفته است و اين مساله باعث از بين رفتن طلب او شده بايد به دادگاه حقوقي محدوده سكونت خود، دادخواستي با عنوان دادخواست ابطال بيع بدهد تا طي مراحلي مال و اموال فرد بدهكار به نفع او توقيف شود.
چگونه ميتوان معامله به قصد فرار از دين را اثبات كرد؟
شايد يكي از رايجترين استفادههاي اين شيوه حقوقي زماني است كه مردي بابت مهريه به همسر خود بدهكار است. مردان در چنين شرايطي اموال را به نام فرد ديگري منتقل ميكنند، اما هميشه آن ها نميتوانند از قانون نتيجه بگيرند. اگر انتقال اموال از سوي مرد پيش از مطالبه مهريه از سوي زن صورت گرفته باشد، معمولا قضات نميپذيرند كه معامله صوري بوده است. ممكن است مردي احساس كند همسرش قصد اجرا گذاشتن مهريهاش را دارد، و شايد زن يك ماه بعد اين كار را بكند، اما مرد در همين فاصله ميتواند اموال خود را انتقال دهد.
در چنين حالتي ثابت كردن اين مساله كه اين معامله صوري بوده بسيار سخت است و اگر دادگاه با درخواستي از سوي زن براي ابطال معامله مواجه شود، به دقت اين موضوع را بررسي خواهد كرد.
معاملات صوري به قصد فرار از دين
مطابق قانون معاملات صوري به قصد فرار از دين، در مقابل طلبكاران اعتبار ندارد و اين مساله نسبت به افرادي كه اين معامله را منعقد كردهاند اعتبار دارد. نكته قابل ذكر ديگر اين است كه آيا وقتي مردي خانهاي ۱۰۰ ميليوني را ميفروشد، دادگاه در اين خصوص چه حكمي ميدهد؟ آيا اين فرد به سادگي ميتواند دادخواست اعسار دهد و مهريه مثلا ۵۰۰ سكهاي خود را قسطي كند؟
ممكن است در چنين حالتي مرد براي پرداخت مهريه دادخواست اعسار و تقسيط بدهد، اما احتمال دارد تقاضاي اعسار رد شود و وي ديگر ناتوان در پرداخت مهريه قلمداد نشود، در اين موارد مرد بايد به ميزان اين بدهي، اسناد و مداركي را به دادگاه ارائه كند تا بدهي او را اثبات كند. او ميتواند بگويد هزينههاي ديگري را نيز توسط اين پول پرداخت كردهام و بابت آنها نيز اسنادي را به دادگاه ارائه كند، اما در نهايت از مبلغي كه ميماند او بايد بدهي خود را بابت مهريه به همسرش بپردازد.
اگر فروشنده به شكلي واقعي خانه يا خودروي خود را به فرد ديگري فروخته باشد، چگونه ميتوان معامله صوري را اثبات كرد؟
اقامه دعوي الزام به تنظيم سند رسمي بسيار سخت است، اما اگر صوري فروخته باشد، ابطال معامله آسان است. برخي افراد در چنين مواقعي سندهايي تنظيم ميكنند يا كيفيت انتقال را جوري ميچينند كه افراد ديگر گمان كنند معامله انجام شده است و صوري بودن محقق نميشود.
مثلا چكي به نام فروشنده صادر و به حساب او پولي واريز ميشود و همه چيز درست است، اما برخي نيز اين انتقال را ناشيانه انجام ميدهند و فكر ميكنند به محض انتقال سند، اين تعهد از چهارچوب وظايف آنها خارج ميشود كه در چنين مواقعي صوري بودن معامله قابل اثبات است.
معامله زماني صوري خواهد بود كه فرد با اخطار ابلاغيه دادگاه يا دريافت نامه اجراي احكام از بدهي مالي خود مطلع شود. در چنين شرايطي اگر معاملهاي صورت گيرد، معامله بيشتر، شبهه صوري خواهد بود و احتمال اين كه بتوان اين معامله را صوري قلمداد كرد نزديكتر به واقعيت است، زيرا اين معامله در اموال به ضرر طلبكار است.