در مواردي كه عقد صلح منعقد شود و به يك دعوا خاتمه دهد، هيچيك از طرفين نميتوانند آن را فسخ كنند مگر اينكه طرف مقابل به تعهدات قراردادي خود عمل نكند، يا اينكه در قرارداد حق برهم زدن قرارداد (حق فسخ) براي هريك از طرفين پيشبيني شده باشد.
مطابق قانون، عقد صلح در دو حالت ممكن است منعقد شود كه هريك از آنها داراي احكام و قواعد مخصوص به خود هستند. در ادامه اين مطلب اقسام عقد صلح و آثار و ويژگيهاي اختصاصي و مشترك هريك از آنها را بيان ميكنيم. با مجله دلتا همراه باشيد.
صلح در مقام رفع نزاع و اختلاف
گاهي اوقات ميان دو شخص نزاع و اختلافي اتفاق ميافتد و آن ها براي خاتمه دادن به دعوا يا جلوگيري از آن و اختلافي كه احتمال دارد در آينده روي دهد، عقد صلح منعقد ميكنند.
در واقع در اين حالت هدف از صلح فقط برقراري سازش و آشتي ميان دو طرف يك دعواست. يكي از مواردي كه طبق قانون، طرف هاي دعوا ميتوانند براي پايان بخشيدن به اختلافات خود اين عقد را منعقد كنند، «قتل عمد» است.
اگر شخصي، ديگري را عمدا به قتل برساند، طبق قانون، اوليايدم مقتول ميتوانند تقاضاي قصاص كنند. علاوه براين، آنها ميتوانند از حق قصاص بگذرند و بهجاي آن مصالحه كنند؛ يعني در ازاي دريافت ديه از حق قصاص خود بگذرند. اين توافق در قالب عقد صلح ميان اولياي دم و قاتل صورت ميگيرد و از آن به مصالحه تعبير ميشود.
برخي از ويژگيهاي صلح به منظور رفع نزاع :
- در مواردي كه عقد صلح منعقد شود و به يك دعوا خاتمه دهد، هيچيك از دو طرف نميتوانند آن را فسخ كنند مگر اينكه طرف مقابل به تعهدات قراردادي خود عمل نكند، يا اينكه در قرارداد، حق فسخ براي هريك از طرف ها پيشبيني شده باشد.
- عقد صلح اگر براي رفع منازعه منعقد شده باشد، دو طرف درگير براي پايان دادن به اختلافات خود اقدام به انعقاد عقد صلح ميكنند، بديهي است كه ميپذيرند براي اينكه اختلافاتشان به پايان برسد و مجبور نشوند دست به اقامهي دعوا بزنند، بايد امتيازاتي را به طرف مقابل بدهندو همچنين از برخي ادعاهاي خود نيز بگذرند.
- اگر اختلافي ميان دو نفر ايجاد شود و يكي از آنها براي خاتمه دادن به اين اختلافات درخواست صلح و سازش كند به اين معنا نيست كه پذيرفته است حق با طرف مقابل است. به عبارت ديگر يك شخص ميتواند در عين حال كه ادعاي طرف مقابل خود را در خصوص موضوعي رد يا انكار ميكند، با او قرارداد صلح منعقد كند و نميتوان از اين درخواست او سوءِاستفاده كرد.
- اگر شخصي دعوا يا اختلافي با ديگري داشته باشد و براي پيگيري امور مربوط به آن به يك نفر به عنوان وكيل وكالت بدهد، وكيل نميتواند آن دعوا را از طريق برقراري صلح و سازش خاتمه دهد مگر اينكه، موكل در وكالتنامه صراحتا به او اختيار داده باشد كه از اين طريق نيز ميتواند اختلاف بوجود آمده را حلوفصل كند.
صلح در مقام معامله
عقد صلح صرفا محدود به حالتي نيست كه اختلاف و نزاعي ميان دو يا چند نفر ايجاد شده است. برخي مواقع بدون اينكه هيچگونه دعوا يا اختلافي ميان دو نفر وجود داشته باشد، ممكن است قرارداد صلح ميان آنها منعقد شود كه به آن عقد صلح در مقام معامله گفته ميشود.
در اين حالت عقد صلح تبديل به قالبي براي قراردادهاي ديگر شده و به طور عرف جايگزين عقود و قراردادهاي ديگر ميشود. به عبارت بهتر در اين حالت دو طرف ضمن اينكه هيچ اختلافي با هم ندارند، قراردادي به نام صلح را ميان خودشان منعقد ميكنند كه شايد از لحاظ محتوا و ماهيت همچون خريدوفروش يا اجاره باشد اما نام خريد و فروش يا اجاره را بر آن نميگذارند بلكه آن را تحت عنوان صلح منعقد ميكنند.
در اين حالت عقد صلح هيچ ارتباطي به وجود اختلاف نداشته و به صورت يك عقد اصلي و ابتدايي منعقد ميشود.
ويژگيهاي صلح در مقام معامله :
- بايد توجه كرد كه نميتوان همه قراردادها را در قالب صلح منعقد كرد بلكه صرفا عقود پنجگانه بيع، اجاره، هبه، عاريه و ابراء قابليت منعقد شدن در اين قالب را دارند.
- قانونگذار صراحتا اعلام كرده است كه اگر قصد دو طرف بطور مثال انعقاد قرارداد اجاره است، رابطه مالك با چنين مستاجري تابع قواعد قرارداد اجاره خواهد بود و هرچند آن ها عنوان صلح را براي اين قرارداد انتخاب كردهاند، اما با اين عقد به عنوان قرارداد اجاره برخورد خواهد شد.
- در حالتي كه صلح به عنوان يك عقد ابتدايي و بدون وجود هيچ اختلافي منعقد شود، هيچيك از طرف ها نميتوانند آن را برهم بزنند و به عبارتي فسخ كنند مگر اينكه براي برهم زدن آن با يكديگر توافق كرده يا اينكه اختيار برهم زدن قرارداد براي هريك از آنها پيشبيني شده باشد.
در مواردي كه عقد صلح منعقد شود و به يك دعوا خاتمه دهد، هيچيك از طرفين نميتوانند آن را فسخ كنند مگر اينكه طرف مقابل به تعهدات قراردادي خود عمل نكند، يا اينكه در قرارداد حق برهم زدن قرارداد (حق فسخ) براي هريك از طرفين پيشبيني شده باشد.
مطابق قانون، عقد صلح در دو حالت ممكن است منعقد شود كه هريك از آنها داراي احكام و قواعد مخصوص به خود هستند. در ادامه اين مطلب اقسام عقد صلح و آثار و ويژگيهاي اختصاصي و مشترك هريك از آنها را بيان ميكنيم. با مجله دلتا همراه باشيد.
صلح در مقام رفع نزاع و اختلاف
گاهي اوقات ميان دو شخص نزاع و اختلافي اتفاق ميافتد و آن ها براي خاتمه دادن به دعوا يا جلوگيري از آن و اختلافي كه احتمال دارد در آينده روي دهد، عقد صلح منعقد ميكنند.
در واقع در اين حالت هدف از صلح فقط برقراري سازش و آشتي ميان دو طرف يك دعواست. يكي از مواردي كه طبق قانون، طرف هاي دعوا ميتوانند براي پايان بخشيدن به اختلافات خود اين عقد را منعقد كنند، «قتل عمد» است.
اگر شخصي، ديگري را عمدا به قتل برساند، طبق قانون، اوليايدم مقتول ميتوانند تقاضاي قصاص كنند. علاوه براين، آنها ميتوانند از حق قصاص بگذرند و بهجاي آن مصالحه كنند؛ يعني در ازاي دريافت ديه از حق قصاص خود بگذرند. اين توافق در قالب عقد صلح ميان اولياي دم و قاتل صورت ميگيرد و از آن به مصالحه تعبير ميشود.
برخي از ويژگيهاي صلح به منظور رفع نزاع :
- در مواردي كه عقد صلح منعقد شود و به يك دعوا خاتمه دهد، هيچيك از دو طرف نميتوانند آن را فسخ كنند مگر اينكه طرف مقابل به تعهدات قراردادي خود عمل نكند، يا اينكه در قرارداد، حق فسخ براي هريك از طرف ها پيشبيني شده باشد.
- عقد صلح اگر براي رفع منازعه منعقد شده باشد، دو طرف درگير براي پايان دادن به اختلافات خود اقدام به انعقاد عقد صلح ميكنند، بديهي است كه ميپذيرند براي اينكه اختلافاتشان به پايان برسد و مجبور نشوند دست به اقامهي دعوا بزنند، بايد امتيازاتي را به طرف مقابل بدهندو همچنين از برخي ادعاهاي خود نيز بگذرند.
- اگر اختلافي ميان دو نفر ايجاد شود و يكي از آنها براي خاتمه دادن به اين اختلافات درخواست صلح و سازش كند به اين معنا نيست كه پذيرفته است حق با طرف مقابل است. به عبارت ديگر يك شخص ميتواند در عين حال كه ادعاي طرف مقابل خود را در خصوص موضوعي رد يا انكار ميكند، با او قرارداد صلح منعقد كند و نميتوان از اين درخواست او سوءِاستفاده كرد.
- اگر شخصي دعوا يا اختلافي با ديگري داشته باشد و براي پيگيري امور مربوط به آن به يك نفر به عنوان وكيل وكالت بدهد، وكيل نميتواند آن دعوا را از طريق برقراري صلح و سازش خاتمه دهد مگر اينكه، موكل در وكالتنامه صراحتا به او اختيار داده باشد كه از اين طريق نيز ميتواند اختلاف بوجود آمده را حلوفصل كند.
صلح در مقام معامله
عقد صلح صرفا محدود به حالتي نيست كه اختلاف و نزاعي ميان دو يا چند نفر ايجاد شده است. برخي مواقع بدون اينكه هيچگونه دعوا يا اختلافي ميان دو نفر وجود داشته باشد، ممكن است قرارداد صلح ميان آنها منعقد شود كه به آن عقد صلح در مقام معامله گفته ميشود.
در اين حالت عقد صلح تبديل به قالبي براي قراردادهاي ديگر شده و به طور عرف جايگزين عقود و قراردادهاي ديگر ميشود. به عبارت بهتر در اين حالت دو طرف ضمن اينكه هيچ اختلافي با هم ندارند، قراردادي به نام صلح را ميان خودشان منعقد ميكنند كه شايد از لحاظ محتوا و ماهيت همچون خريدوفروش يا اجاره باشد اما نام خريد و فروش يا اجاره را بر آن نميگذارند بلكه آن را تحت عنوان صلح منعقد ميكنند.
در اين حالت عقد صلح هيچ ارتباطي به وجود اختلاف نداشته و به صورت يك عقد اصلي و ابتدايي منعقد ميشود.
ويژگيهاي صلح در مقام معامله :
- بايد توجه كرد كه نميتوان همه قراردادها را در قالب صلح منعقد كرد بلكه صرفا عقود پنجگانه بيع، اجاره، هبه، عاريه و ابراء قابليت منعقد شدن در اين قالب را دارند.
- قانونگذار صراحتا اعلام كرده است كه اگر قصد دو طرف بطور مثال انعقاد قرارداد اجاره است، رابطه مالك با چنين مستاجري تابع قواعد قرارداد اجاره خواهد بود و هرچند آن ها عنوان صلح را براي اين قرارداد انتخاب كردهاند، اما با اين عقد به عنوان قرارداد اجاره برخورد خواهد شد.
- در حالتي كه صلح به عنوان يك عقد ابتدايي و بدون وجود هيچ اختلافي منعقد شود، هيچيك از طرف ها نميتوانند آن را برهم بزنند و به عبارتي فسخ كنند مگر اينكه براي برهم زدن آن با يكديگر توافق كرده يا اينكه اختيار برهم زدن قرارداد براي هريك از آنها پيشبيني شده باشد.