loading...

Delta Law

مجله دلتا

بازدید : 93
پنجشنبه 11 دی 1399 زمان : 13:13

زن برای جدایی نیاز به دلیل دارد که از جمله این دلایل اثبات عسر و حرج، اثبات عدم پرداخت نفقه، اثبات غیبت شوهر و اثبات شروط دوازدگانه طلاق است.

شرایط طلاق

زنی که می‌خواهد از شوهرش طلاق بگیرد نیاز دارد از راه و روشی به این کار اقدام کند که دادخواستش رد نشود. زمانی دادخواست طلاق زن رد نمی‌شود که دلیل برای جدایی داشته باشد و بتواند این دلیل را هم در دادگاه ثابت کند. اولین راهی که زنان به عنوان دلیل برای طلاق و جدایی به ذهنشان می‌رسد اتفاق افتادن شروطی هست که مرد هنگام ازدواج در ضمن سند نکاحیه آن‌ها را امضا کرده است اما در حال حاضر آن چه را که تعهد کرده انجام ندهد، انجام داده است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی شرایط دوازده‌ گانه طلاق از طرف زن می‌پردازیم.

شرایط دوازده‌ گانه طلاق از طرف زن

طبق شرایط عقدنامه، درصورتی‌که مرد در رابطه با شروط زیر به زن وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داده باشد، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه و دریافت حکم از دادگاه خود را مطلقه کند این شروط عبارت است از:

  • خودداری شوهر از پرداخت نفقه و سایر حقوق واجب زن به مدت شش ماه.
  • سوءرفتار یا سوءمعاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی را برای زن غیرقابل‌ تحمل کند.
  • ابتلا مرد به امراض صعب‌العلاج به ‌نحوی ‌که دوام زندگی مشترک برای زن مخاطره‌آمیز باشد.
  • دیوانه بودن مرد در زمانی که از نظر شرعی امکان فسخ نباشد.
  • توجه نکردن به دستور دادگاه در مورد منع اشتغال مرد به شغلی که طبق نظر دادگاه مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.
  • محکومیت شوهر به‌حکم قطعی به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که به خاطر ناتوانی پرداخت منجر به ۵ سال بازداشت شود.
  • ابتلا مرد به هرگونه مواد مضر و اعتیادآور که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی ضرر بزند، مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه خانه و همچنین سلامتی جسمی و روحی زن و فرزند را تهدید کند.

شرایط طلاق

  • مرد بدون دلیل موجه زندگی خانوادگی خود را رها کند یا این‌که مرد شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت کند.
  • محکومیت قطعی مرد به خاطر ارتکاب جرم و اجرا هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که جرم آن مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد.
  • باگذشت ۵ سال از ازدواج، زن از همسر خود به خاطر عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزند نشود.
  • غیبت طولانی مرد یعنی این‌که مرد مفقودالاثر شود و مدت ۶ ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود.
  • مرد همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود عدالت را اجرا نکند.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی بیشتر با نکات حقوقی بیشتر جهیزیه طبق قانون بر عهده کیست؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 85
يکشنبه 7 دی 1399 زمان : 14:33

با وجود حق قانونی مرد برای طلاق دادن همسرش بدون دلیل هیچ مردی نمی‌تواند به دادگاه خانواده مراجعه کند و صرفا به دلخواه خود و بدون پرداخت حقوق مالی زن او را طلاق دهد.

طلاق دادن زن

طبق قانون مدنی کشور ایران و مطابق با ماده ۱۱۳۳ مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را کند؛ در این ماده سخنی از ارائه دلیل از جانب مرد به دادگاه برای طلاق دادن همسرش نیست یعنی مرد می تواند زن خود را بدون اینکه نیازی به اثبات دلایل خاص برای جدایی و طلاق نزد قاضی دادگاه داشته باشد طلاق دهد. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی طلاق دادن زن بدون دلیل می‌پردازیم.

طلاق دادن زن بدون دلیل

طلاق از طرف مرد در ایران به عنوان یک حق قانونی برای مردان شناخته شده است و برای این موضوع در قانون مدنی ماده قانونی خاص هم آورده شده است. پس مردان در کشور ما این اجازه را دارند که هر موقع بخواهند با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی دادخواست طلاق برای جدایی از زن خود را بدهند حتی برای این کار نیازی ندارند تا دنبال دلیل و مدرکی باشند تا ضمیمه دادخواست طلاق کنند و آن‌ها را در دادگاه نزد قاضی دادگاه ثابت کنند تا بتوانند از این حقشان استفاده کنند که طلاق دادن زن است استفاده کنند؛ اما چنین حقی در قانون ایران برای زنان در نظر گرفته نشده است زنان حتما بایستی دلایلی برای درخواست جدایی از شوهرشان داشته باشند و آن دلایل را هم در دادگاه نزد قاضی به اثبات برسانند تا بتوانند از شوهرشان جدا شوند.

طلاق دادن زن

شرایط طلاق دادن زن بدون دلیل توسط مرد

شرایطی برای مردان خواهان طلاق در نظر گرفته شده است که برای طلاق زنانشان بایستی به آن عمل کنند؛ که این شرایط عبارت است از:

اولین و مهم ترین شرطی که مردان خواهان طلاق باید به آن عمل کنند را می‌توان تحت عنوان پرداخت مهریه زن بیان کرد، مردی که می‌خواهد زنش را طلاق دهد باید تمام مهریه زن را به طور کامل پرداخته باشد در غیر این صورت صیغه طلاق اجرا و در دفتر اسناد رسمی ثبت نخواهد شد. شرط بعدی که مرد خواهان طلاق بدون دلیل زن باید به آن عمل کند پرداخت نفقه زن است که مقدار آن را دادگاه بر اساس شئونات اجتماعی و خانوادگی زن تعیین می‌کند و مرد بایستی بپردازد ، بعد از طلاق دادن زن توسط مرد، زن باید سه ماه عده طلاق نگه دارد در این سه ماه چون طلاق از طرف مرد طلاق رجعی محسوب می‌شود پرداخت نفقه زن در این سه ماه بر عهده مرد است. پرداخت نصف دارایی شوهر به زن یا تقسیم اموال شوهر باز هم یکی دیگر از شرایط طلاق دادن زن بدون دلیل از سوی مرد است. این شرط که یکی از شروط دوازده گانه ضمن عقد ازدواج است اگر توسط مرد امضا شده باشد هنگام طلاق به درخواست مرد یا درخواست طلاق از طرف زن که همراه با دلیل محکمه پسندی برای دادگاه است بایستی آن را به زن پرداخت کند.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر در چه صورت مهریه نصف می‌شود؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 78
شنبه 6 دی 1399 زمان : 16:37

قانون‌گذار در مورد محاسبه مهریه فرمولى تعیین کرده است به این ترتیب كه متوسط شاخص بها در سال قبل، تقسیم‏ بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد ضرب در مهریه مندرج در عقدنامه می‌شود.

مهریه به نرخ روز

محاسبه مهریه به نرخ روز، از آن دسته محاسباتی است که برای بسیاری از زوج ها جذاب و یا با برخی همسران لازم است. البته این محاسبه و حساب و کتاب برای مهریه هایی است که مبلغ آن نقدی در نظر گرفته شده باشد. مهریه اگر طلا و سکه باشد فرمول خاصی ندارد و کافی است قیمت سکه روز در تعداد آن ضرب شود. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی محاسبه مهریه به نرخ روز می‌پردازیم.

نحوه محاسبه مهریه به نرخ روز

نحوه محاسبه مهریه، به شرح زیر است:

براساس مصوبه هیات وزیران در سال ۷۷ نحوه محاسبه ارزش فعلی مهریه به شکل زیر محاسبه می‌شود:

عدد شاخص در سال قبل را بر عدد شاخص در سال وقوع عقد تقسیم می‌کنیم و نتیجه را در مبلغ مهریه مندرج در عقدنامه ضرب می‌کنیم به این ترتیب مبلغ مقدار مهریه مشخص خواهد شد. این نحوه محاسبه به شکل فرمولی به صورت زیر است:

مبلغ مهریه مندرج در عقدنامه × (عدد شاخص در سال وقوع عقد ÷ عدد شاخص در سال ۱۳۹۸).

به این ترتیب مقدار مهریه فوق در سال ۱۳۹۹ می‌شود.

محاسبه مهریه زن بعد از فوت همسر

اگر زنی بعد از فوت شوهرش اقدام به مطالبه مهریه کند باید شاخص سال فوت همسرش بر شاخص سال ازدواج تقسیم و حاصل در مبلغ مهریه ضرب شود و دیگر تاریخ مطالبه ملاک محاسبه نخواهد بود.

مهریه به نرخ روز

نحوه محاسبه مهریه که موضوع آن وجه نقد است

در تاریخ هشتم مرداد ماه ۱۳۷۶ ماده واحده‌اى مشتمل بر دو تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی الحاق شد. به موجب این ماده به مجرد عقد، زن مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفى که بخواهد در آن انجام دهد و به موجب تبصره یک ماده واحده‌اى که به این ماده الحاق شده است، چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجراى عقد که توسط بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران تعیین می‌شود، محاسبه و پرداخت خواهد شد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر محروم کردن از ارث،قانونی یا غیر قانونی؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 82
شنبه 6 دی 1399 زمان : 16:30

وجود رابطه سببیت میان زن و شوهر سبب می‌شود که به هر یک از آن‌ها پس از فوت دیگری ارث تعلق بگیرد.

ارث زن پس از طلاق

بر اساس قانون مدنی، هر یک از زوجین اعم از زن و مرد می‌توانند در صورت فوت، از ارث دیگری برخوردار بشوند که این رابطه توارث میان زوجین به علاوه میزان سهم الارث هر یک از زوج و زوجه در قانون به صورت دقیق مشخص شده است. با این وجود، در مواردی ممکن است که زن و شوهر طلاق گرفته و از هم جدا شده باشند و سپس شوهر فوت کند. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی شرایط ارث بردن زن پس از طلاق می‌پردازیم.

سهم ارث زن از شوهر

احکام مربوط به ارث بردن زن از شوهر در قانون مدنی با عنایت به قواعد فقهی به صورت دقیق تنظیم شده است . به عنوان مثال می‌توان به ماده ۸۶۴ قانون مدنی اشاره کرد که بر اساس آن، از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می‌برند، هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشند. همچنین، بر اساس ماده ۹۴۰ قانون مدنی ، زن و مرد در صورتی از هم ارث می‌برند که رابطه زوجیت میان آن‌ها از نوع ازدواج دائم بوده باشد؛ نه ازدواج موقت.

ارث زن پس از طلاق

شرایط ارث بردن زن پس از طلاق

بنا به ماده ۹۴۳ قانون مدنی، شرایط ارث بردن زن بعد از جدایی مشخص شده است. بر اساس ماده مذکور: اگر شوهر، زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند، هر یک از آن‌ها که قبل از انقضای عده بمیرد، دیگری از او ارث می‌برد، بنابراین اگر فوت یکی ‌از آن‌ها بعد از انقضای عده بوده و یا طلاق بائن باشد، از یکدیگر ارث نمی برند. طلاق میان زوجین یا از نوع طلاق بائن است که مرد و زن پس از طلاق به صورت کامل از هم جدا شده و امکان رجوع از طلاق وجود ندارد و یا اینکه طلاق رجعی است که بر اساس آن، مرد می‌تواند در مدت عده طلاق رجعی به زن رجوع کند و بدون نیاز به خواندن عقد ازدواج مجدد، زندگی کنند. خانمی که با طلاق رجعی از همسرش جدا شده است، در حکم زوجه است و از حقوقی که برای زوجه در قانون مدنی مقرر شده است برخوردار خواهد بود که ارث بردن، یکی از آن‌ها است. به عبارت دیگر، در شرایطی که زن و شوهر با طلاق رجعی از هم جدا شده باشند و شوهر در طول مدت عده طلاق رجعی (سه طهر پس از طلاق) فوت کرده باشد، زن می‌تواند از ارث وی برخوردار باشد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر جنین در چه شرایطی ارث می‌برد؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 80
يکشنبه 30 آذر 1399 زمان : 15:24

یکی از شروط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج شرطی تحت عنوان “تنصیف اموال و دارایی مرد پس از طلاق” است.

تقسیم اموال

شاید سوال بسیاری از مردم باشد که آیا تقسیم اموال در طلاق در قانون وجود دارد؟ و تفکیک اموال زوجین در طلاق چگونه خواهد شد؟ در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی تقسیم اموال در طلاق می‌پردازیم.

تقسیم اموال در طلاق

بر طبق ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی زن در اداره دارایی خود مستقل است به این معنی که اموال چه منقول و یا غیر منقول و چه این که در زمان زوجیت به دست آمده باشد یا طرق دیگر تماما مختص به خود او است و به تنهایی می‌تواند هر طور که مایل باشد در اموال خود تصرف کند. از طرفی مرد نیز حتی اگر متاهل باشد به جزء در مواردی که باید حقوق زن مانند نفقه و … را بپردازد، در اداره اموال شخصی خود مستقل است و می‌تواند هر گونه دخل و تصرف حقوقی و مادی در آن‌ها داشته باشد.

تقسیم اموال

شرط تقسیم اموال در طلاق

آنچه در حال حاضر به صورت شرط چاپی در سند ازدواج آمده است و زوجین به دلخواه و تمایل خود می‌توانند آن را امضا کنند، چنین است: چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه، تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد، زوج مکلف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با زوجه به دست آورده یا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل کند. پس اگر مردی این شرط را امضا کرده باشد بر طبق شرایط زیر به تشخیص قاضی رسیدگی کننده بایستی تا نصف دارایی را که در ایام زوجیت به دست آورده است به زوجه بدهد:

  • شوهر می‌بایستی شرط مذکور را امضا کرده باشد.
  • در صورتی زوجه می‌تواند از این شرط استفاده کند که مرد نتواند برای دادگاه اثبات کند که طلاق ناشی از تخلف زوجه از وظایف زناشویی است.
  • فقط در صورت طلاق از جانب شوهر است که این شرط مصداق پیدا می‌کند پس در طلاق توافقی و درخواست طلاق از طرف زن این شرط موضوعیت ندارد.
  • این شرط تنصیف دارایی در عقد نکاح است و نه شرط تنصیف اموال زوج، فرق آن است که دارایی مثبت و منفی دارد ممکن است شوهر اموال منقول و غیر منقول داشته باشد ولی بدهکاری هم داشته باشد. در این راستا قاضی رسیدگی کننده نظر به کل دارایی زوج دارد و نه فقط اموال او.
  • دادگاه اموالی را ملاک عمل قرار می دهد که اولا در ایام زناشویی به دست آمده باشد. ثانیا حاصل دسترنج و تلاش باشد نه مثل ارث. ثالثا اموالی در نظر گرفته می‌شود که مالکیت شوهر نسبت به آن‌ها محرز و مسلم باشد. رابعا اموال باید موجود در هنگام طلاق باشد آنچه در گذشته بوده و به هر دلیل از ملکیت شوهر خارج شده یا تلف شده باشد این شرط مصداق ندارد.

برای آشنایی بیشتر نحوه اثبات عدم تمکین زن به چه صورت است؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 101
يکشنبه 23 آذر 1399 زمان : 17:58

به لحاظ قانونی اگر طلا‌ به عنوان هدیه به زن داده شده باشد، مالکیت آن به زن تعلق می‌گیرد و زن می‌تواند هرگونه دخل و تصرفی در آن کند.

پس گرفتن طلا

یکی از مسائل مهمی که در حین دعوای طلاق زوج ها ممکن است مطرح می‌شود، پس گرفتن طلا پس از طلاق است. از آن جهت که مرد به مناسبت‌های مختلف طلاهایی را برای همسر خریداری کرده‌است، ممکن است هنگام طلاق بخواهد آن‌ها را از زن پس بگیرد و یا اینکه آن‌ها را به جای مهریه به زن بدهد. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی موضوع پس گرفتن طلا پس از طلاق می‌پردازیم.

هدیه طلا به زن

طلا و جواهراتی که مرد به مناسبت‌های مختلف به همسر خود هدیه می‌دهد را می‌توان تحت شمول عقد هبه در قانون مدنی دانست. بنا به ماده ۷۹۵ قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را به طور رایگان به شخص دیگری می‌بخشد. شخصی که به او هدیه‌ای داده می‌شود، مالک آن مال شناخته شده و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن مال انجام دهد. مثلا، اگر مرد طلاهایی را به همسر خود هدیه داده باشد، زن می‌تواند آن‌ها را بفروشد چرا که مالک آن‌ها است.

پس گرفتن هدیه طلا

بر اساس قانون مدنی، عقد هبه یک عقد جایز است. شخص هر زمان که بخواهد می‌تواند آن را به هم بزند و مال هدیه شده را پس بگیرد یا اصطلاحا از عقد هبه رجوع کند. اما در برخی از شرایط، مرد نمی‌تواند از هبه طلاها رجوع کند و طلاهایی که به همسرش داده را پس بگیرد.

بر اساس ماده ۸۰۳ قانون مدنی، در موارد زیر نمی‌توان از هبه رجوع کرد:

  • در صورتی که مال هدیه داده شده از بین رفته باشد.
  • در صورتی که در مال هدیه داده شده تغییراتی حاصل شود.
  • در صورتی که مال هدیه داده شده از ملکیت گیرنده خارج شده و به دیگری تعلق گرفته باشد.
  • در صورتی که هدیه از نوع معوض بوده و عوض آن دریافت شده باشد دیگر نمی‌توان از عقد هبه رجوع کرد و مال هدیه شده را پس گرفت.

پس گرفتن طلا

استرداد طلا از سوی مرد بر اساس رویه قضایی

طلاهایی که مرد به همسر خود داده است، در واقع نوعی هبه به شمار می‌آید که در مقابل عقد نکاح به زن داده شده است. رجوع از هبه طلا یا همان استرداد طلا از سوی مرد، بر اساس قانون مدنی، مجاز نیست اما دادگاه‌ها آرا متفاوتی صادر کرده‌اند. بر اساس رویه دادگاه‌ها، دعوای استرداد طلا از سوی مرد معمولا به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. بنا به نظر قضات، هبه طلا و جواهر به زن، نوعی هبه معوض است، پس مرد دیگر نمی‌تواند از هبه رجوع کند و طلاها را مسترد کند.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر تکلیف مهریه پس از فوت زن یا شوهر را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 93
شنبه 22 آذر 1399 زمان : 16:28

در پرداخت نفقه به زن تفاوتی میان زنان شاغل و زنان غیر شاغل وجود ندارد.

پرداخت نفقه زن شاغل

عقد نکاح سبب به وجود آمدن آثاری در روابط میان زوجین می‌شود. یکی از این تکالیف لزوم پرداخت نفقه به زن است. انجام این تکلیف از سوی مرد به اندازه‌ای مهم است که در قانون ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه مشخص شده است و در صورت ترک انفاق از سوی مرد ممکن است به مجازات حبس محکوم شود. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی تعلق نفقه به زن شاغل می‌پردازیم.

نفقه زن

بر اساس قانون مدنی، نفقه زن در عقد دائم بر عهده شوهر است. زمانی که زن و مرد به عقد دائم یکدیگر درآمدند، مرد مکلف می‌شود که به همسر خود نفقه بپردازد. تکلیف پرداخت نفقه زن بر عهده مرد است و زن در این خصوص هیچگونه وظیفه‌ای نخواهد داشت و حتی در صورتی که شاغل باشد هم موظف نیست برای زندگی مشترک هزینه‌ای بپردازد، چرا که بر اساس شرع و قانون وظیفه تامین نفقه زن بر عهده همسر وی قرار گرفته است.

پرداخت نفقه زن شاغل

نفقه زن شاغل

یکی از مزایای نفقه زن آن است که پرداخت نفقه به وی مشروط به فقر زن نیست. حتی اگر زن شاغل، یا دارای اموال بوده و قادر به تامین نیازهای خود باشد، باز هم پرداخت نفقه زن بنا به قانون بر عهده شوهر است. در پرداخت نفقه به زن، تفاوتی میان زنان شاغل و زنان غیر شاغل نیز وجود ندارد. بر اساس قانون در صورت تمکین زن، مرد موظف به پرداخت نفقه به همسر خود می‌شود، حتی اگر زن کارمند و درآمد خوبی هم داشته باشد، شوهر نمی‌تواند از پرداخت نفقه به همسرش شانه خالی کند. اما پرداخت نفقه به فرزند اینگونه نیست، شرط پرداخت نفقه به فرزندان این است که فرزند صاحب مال کافی نباشند و نتوانند به واسطه اشتغال به کاری نفقه خود را تامین کنند. اگر فرزندان خودشان صاحب دارایی باشند و بتوانند کار کنند و صاحب درآمد باشند، پرداخت نفقه به آنها بر پدر ضروری نیست.

میزان نفقه زن

بر اساس ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی، نفقه زن عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن. پرداخت نفقه زن شاغل به نوعی که نیازهای او تامین شود، بر عهده شوهر است. بر اساس قانون مدنی، مرد موظف به تامین نیازهای همسر خود از قبیل مسکن، البسه، نان، اثاث منزل، هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خدمتکار در صورت عادت یا احتیاج است. میزان نفقه زن شاغل نیز همین گونه است و مرد موظف به تامین آن است.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر محروم کردن از ارث،قانونی یا غیر قانونی؟ را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 113
شنبه 22 آذر 1399 زمان : 16:22

حکم قطعی دادگاه کیفری مبنی بر ارتکاب ضرب و شتم زوجه توسط شوهر از مصادیق خوف بر زیان بدنی زوجه و معمولا مانع صدور حکم الزام به تمکین است، البته عموما یکبار ضرب و شتم توسط زوج منجر به عدم تمکین و حق طلاق وی نمی‌شود.

طلاق به دلیل کتک زدن

از جمله مواردی که زوجه می‌تواند نسبت به طرح دادخواست طلاق به دلیل ضرب و جرح اقدام کند؛ کتک زدن از سوی زوج است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی طلاق به دلیل کتک زدن زن می‌پردازیم.

طلاق به دلیل کتک زدن زن

در قانون کشور ایران مطابق ماده ۱۱۳۳ طلاق در اختیار زوج است و زنی که تمایل به جدایی داشته باشد برای موفقیت در دادگاه و رسیدن به خواسته خود (طلاق) نیازمند ارائه دلیل به دادگاه و احراز عسر و حرج است. در موضوع عسر و حرج، زن در اثبات عسر و حرج مدعی است و باید تمام ارکان آن را در دادگاه ثابت کند. یکی از مهمترین این دلایل، طلاق به دلیل ضرب و جرح است که این شرط در بند ۲ شروط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه به صورت چاپی منعکس شده، که در صورت تحقق شرط، زوجه می‌تواند به آن استناد کند و در صورت اثبات عسر و حرج در محکمه به دلیل مذکور، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق کند. مطابق بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی «ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد در صورت اثبات این امر توسط زوجه، دادگاه شوهر را اجبار به طلاق به دلیل ضرب و شتم می‌کند». بدیهی است که از کلمات سوءرفتار و سوءمعاشرت چنین برمی‌آید که این گونه رفتار باید مستمر باشد و در عرف یکی از مصادیق بارز سوءرفتار، ضرب و شتم است. در خصوص اثبات ضرب و شتم و خشونت و سوءرفتار مرد می‌توان به اقرار صریح یا ضمنی شوهر یا شهادت شهود و یا گرفتن رای محکومیت ضرب و جرح از دادگاه کیفری و یا تقاضای زوجه از دادگاه برای ارجاع امر به مددکاری به جهت تحقیق از همسایگان محل زندگی زوجین در خصوص ضرب و شتم اشاره کرد. صرف گرفتن گواهی پزشکی قانونی که نشان دهنده ضرب و جرح و میزان آن است کافی نیست و دلالت بر سوءرفتار زوج نمی‌کند و باید مشخص شود آسیب‌ها توسط چه کسی ایجاد شده است و ملاک دادگاه در این خصوص رأی محکومیت کیفری یا کیفرخواست در دادسرا است که قاضی اظهارات دو طرف را استماع و ادله ابرازی را بررسی کرده و رای مقتضی صادر می‌کند.

طلاق به دلیل کتک زدن

استمرار کتک زدن زن توسط مرد

تعهد زوج بر عدم ارتکاب ضرب و جرح در آینده به منزله‌ی اقرار وی به انجام ضرب و شتم در گذشته و تلقی آن به عنوان مصداق تحقق خوف متضمن ضرر بدنی ناشی از زندگی مشترک نخواهد بود. به نظر اکثریت قضات و حقوقدانان، صرف صدور یک دادنامه مبنی بر ایراد ضرب و جرح زن که منجر به آسیب جزیی زوجه توسط شوهر شود، نمی‌تواند اماره بر خوف ضرر زندگی زوجه در منزل مشترک با زوج باشد و مظنه خوف ضرر نیز امری موقتی است و نمی‌تواند به طور دائم از سوی زوجه جهت امتناع موجه از زندگی مشترک مورد استناد قرار گیرد، بنابراین ضرب و جرح وارد یا هرگونه سوءاستفاده‌ای از سوی زوج باید مستمر باشد.

برای آشنایی با نکات حقوقی بیشتر مهریه در طلاق غیابی را مطالعه کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 90
شنبه 8 آذر 1399 زمان : 13:13

داشتن رابطه نامشروع و یا خیانت از طرف هر یک از زوجین باعث فروپاشی کانون خانواده و صدور حکم طلاق می‌شود.

طلاق به دلیل خیانت همسر

ازدواج زن و مرد با همدیگر و تشکیل یک زندگی مشترک نیاز به وفاداری و صداقت دو طرف داشته و هیچ کدام از آن‌ها نیز نمی‌تواند ناسازگاری و عدم تفاهم در زندگی مشترک را بهانه‌ای برای برقراری رابطه غیر اخلاقی و نامشروع قرار دهد، اما خیلی وقت‌‎ها داشتن رابطه نامشروع و یا خیانت از طرف هر یک از زوجین باعث فروپاشی کانون خانواده و صدور حکم طلاق می‌شود. در قانون خیانت جرم انگاری شده و ارتکاب آن از سوی هر فردی دارای مجازات است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی طلاق به دلیل خیانت همسر می‌پردازیم.

طلاق به دلیل خیانت شوهر

مردها می‌توانند با اجازه از سوی همسر اول و دادگاه، ازدواج دائم یا موقتی با یک زن دیگر داشته باشند اما اگر ازدواج مجدد آن‌ها بدون اجازه همسر و یا دادگاه باشد و یا اینکه مردی دارای رابطه نامشروع و غیر اخلاقی با زن نامحرم باشد می‌توان گفت که خیانت کرده است. بر اساس قانون، روابط نامشروع مرد با زن نامحرم تحت هر شکلی جرم شناخته می‌شود و مجازات دارد اما باید بدانید که به صورت کلی رابطه مردی به غیر همسر خود نمی‌تواند سبب موارد طلاق به دلیل خیانت همسر باشد مگر اینکه زن دلایل کافی برای اثبات خیانت مرد داشته باشد تا بتواند حکم طلاق خود را بگیرد.

طلاق به دلیل خیانت همسر

طلاق به دلیل خیانت زن

اگر مردی متوجه ارتباط و دوستی همسرش با مرد نامحرم از طریق پیامک و یا شبکه‌های اجتماعی شود می‌تواند به آن زن اتهام خیانت بزند. به طور کلی بر اساس ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی همچین زنی مشمول اعمال مجازات برای رابطه نا مشروع می‌شود و از آنجایی که حق طلاق با مرد است او می‌تواند درخواست طلاق به دلیل خیانت زن را بدهد، اما مرد برای اثبات خیانت زن باید دلایل کافی را داشته باشد تا بتواند آن را ثابت کند.

اگر زن یا مرد نتوانند اتهام خیانت را ثابت کنند چه می‌شود؟

به طور کلی اگر زن یا مردی موفق به اثبات خیانت همسر خود نشوند به ۸۰ ضربه شلاق (جرم قذف) محکوم خواهد شد پس سعی کنید قبل از اقدام برای اثبات خیانت و درخواست طلاق، با راه‌های اثبات خیانت از طریق چت و غیره آشنا شده و درخواست خود را با دلایل کافی ثبت کنید.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

بازدید : 106
شنبه 8 آذر 1399 زمان : 6:31

بر اساس قانون، به محض اینکه عقدی میان زن و مرد منعقد شد، مرد به میزانی که مهریه همسر خود قرار داده است، در قبال همسر خود بدهکار می‌شود.

مهریه در طلاق

مهریه یکی از حقوق مالی زن است که او در همه حال حتی بعد از طلاق، هم مستحق دریافت آن از شوهر است. در این نوشتار از مجله دلتا به بررسی مهریه در طلاق غیابی می‌پردازیم.

طلاق غیابی

طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است؛ بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی، است و زن می‌تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می‌شود، به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می‌شود. حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه‌ به شرط امضا این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.

مهریه در طلاق

تکلیف مهریه در طلاق غیابی

اگر دادگاه حکم طلاق غیابی را صادر کند، تا زمانی‌که تکلیف حقوق مالی زن از جمله مهریه مشخص نشود، این حکم به ثبت نخواهد رسید. مثلا در مورد اول گفتیم هر مردی با توجه به این­که حق طلاق در اختیار اوست می‌­تواند حتی بدون حضور زن در دادگاه، حکم طلاق را دریافت کند. اما زمانی مرد می­‌تواند این حکم را به ثبت برساند که تکلیف حقوق مالی همسر خود را مشخص کند. در صورت غیبت مرد و صدور حکم طلاق غیابی، اگر از قبل مهریه­‌ای برای زن تعیین و در عقدنامه قید شده باشد، در صورت نزدیکی زن و شوهر تمام مهریه به زن تعلق خواهد گرفت. اگر نزدیکی انجام نشده باشد، زن مستحق دریافت نصف مهریه مشخص شده خواهد بود. در صورتی که مهریه­‌ای در عقدنامه برای زن مشخص نشده بود، در صورت ازاله بکارت، مهرالمثل (متناسب با شان و شخصیت زن و اوضاع و احوال خانوادگی او) به زن تعلق خواهد گرفت. حال که در این موارد مرد غایب است و امکان پرداخت مهریه نیست، زن می‌­تواند با معرفی اموال و دارایی از همسر خود به دادگاه، متناسب با اندازه­‌ مهریه­‌ خود، روی اموال مرد دست بگذارد. در مواردی هم که مرد مبادرت به طلاق همسر خود کرده است، در صورت تقاضا دریافت مهریه از طرفه زن، مرد می­‌تواند دادخواست اعسار در پرداخت مهریه دهد و پس از بررسی دادگاه و اثبات ناتوانی مرد در پرداخت، دادگاه مرد را ملزم به پرداخت مهریه به صورت اقساط خواهد کرد.

با مجله حقوقی دلتا همراه باشید

تعداد صفحات : 32

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 1523
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 676
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 554
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1404
  • بازدید ماه : 2839
  • بازدید سال : 6943
  • بازدید کلی : 245575
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    لینک های ویژه